تحلیلگران گفتند که مرگ دومین رهبر داعش در کمتر از یک سال نشان می دهد که این گروه افراطی زمانی قدرتمند توانایی خود را برای اداره یک شبکه جهانی از سوریه از دست داده است.
اما آنها هشدار دادند که این گروه که قبل از شکست بر مناطقی از سوریه و عراق حکومت می کرد، هنوز شاخه های فعالی در سایر نقاط جهان از جمله غرب آفریقا و افغانستان دارد.
بسیاری از سؤالات درباره مرگ ابوحسن الهاشمی القریشی که بتاریخ ۹ عقرب در یک پیام صوتی اعلام شد و بعداً توسط قوماندانی مرکزی ایالات متحده (سینتکام) تأیید شد، بی پاسخ مانده است.
منابع محلی گفتند، در حالی که جناح های مخالف سوری عملیاتی را در اواخر ماه میزان انجام می دادند، رهبر ارشد داعش خود را در محاصره – با پیروی از اسلاف کوتاه مدت خود - منفجر کرد.
مشخصه هفت ماه حاکمیت مخفی الهاشمی سکوت بود و سؤالات بی شمار دیگری در مورد مسیری که داعش ممکن است به سمت آن حرکت کند، بر جای گذاشت.
کالین کلارک، مدیر تحقیقات اندیشکده اطلاعاتی و امنیتی گروه سوفان، میگوید، «میتوانید استدلال کنید که او کمترین تأثیر را نسبت به هر رهبر داعش از زمان تأسیس این گروه داشته است.»
این کارشناس گفت، بیش از یک ماه از مرگ الهاشمی و اعلامیهء این گروه گذشته بود که در طی آن «داعش احتمالاً در داخل تلاش می کرد تا جایگزینی را انتخاب کند.»
او گفت، این ممکن است نشاندهنده آن باشد که «گروه تحت فشار شدید چندین دشمن قرار دارد و نسبت به گذشته، از جمله در توانایی محدودتر برای برقراری ارتباط با حامیان و پیروان، آزادی مانور کمتری دارد.»
هیچ یک از کارشناسانی که خبرگزاری فرانسه با آنها تماس گرفت نتوانست هیچ اطلاعاتی در مورد رهبر جدید، ابوالحسین الحسینی القریشی، که نام او به قبیله محمد رسول الله (ص) اشاره دارد، ارائه دهد.
خلیفه جدید خودخوانده، مانند همه رهبران داعش قبل از او، به دنبال کسب مشروعیت با ادعای میراث از قبیله قریش پیامبر (ص) است.
هانس جاکوب شیندلر، مدیر اندیشکده پروژه مقابله با افراط گرایی، گفت، «از نام القریشی به عنوان نشانی برای رهبر استفاده می شود.»
وی گفت، «حتی اگر فقط یک نام ساختگی باشد... برای عملکرد شبکه کافی است.»
منیر ادیب، محقق مصری، به روزنامه الشرق الاوسط گفت که داعش اطلاعاتی را مخفی می کند و گفت که تعیین هویت رهبر جدید دشوار است زیرا داعش «از نام واقعی نه بلکه از نام مستعار استفاده کرده است.»
این رسانه به نقل از «یک منبع آگاه» گفت، «دادن وضاحت کم این گروه در اعلام هویت واقعی رهبر جدید خود ممکن است باعث ایجاد ابهام در مورد اعتبار بیعت شود.»
این منبع گفت که این انتصاب می تواند، «برای پنهان کردن واقعیت اختلافات جاری در سازمان» نوعی سرپوش گذاشتن باشد.
دیگر پناهگاه امنی وجود ندارد
پس از یک قیام نا آگاهانه درعراق و سوریه در سال ۱۳۹۳، داعش شاهد فروپاشی به اصطلاح خلافت خود بود که به شبکهای از سلولهای انفرادی تبدیل شد.
آنها در سال ۱۳۹۸، در سوریه شکست خورد، جایی که ابو ابراهیم القریشی الهاشمی و بنیانگذار داعش ابوبکر البغدادی همگی کشته شدند.
شیندلر گفت، «سوریه دیگر پناهگاه امنی برای داعش نیست.» آنها می توانند ساختار انفرادی خود را حفظ کنند، اما ظاهراً برای اشخاص بلندپایه آنجا امن نیست.
او گفت، «اگر همه را می کشید، در نهایت هیچکس دیگر متحد شما نیست.»
داعش بدون پناهگاه یا رهبر کاریزماتیک، ظرفیتی را که در زمان البغدادی برای جذب جنگجویان خارجی داشت از دست داده است.
جانشینان البغدادی برای دوره های فزاینده کوتاه تری دوام می کنند و دو رهبر آخر بدون اینکه هیچ بیانیه صوتی یا تصویری صادر کرده باشند از بین رفتند.
کلارک از گروه سوفان گفت، «احتمالاً فشاری بر داعش وجود دارد... تا قوتی را بدست آورد، به ویژه اگر این گروه بخواهد مطرح باقی بماند.»
با این حال، شبکه وابسته به داعش نه تنها زنده، بلکه کشنده است.
گروه داعش-خراسان نفوذهای بر رژیم در افغانستان دارد و این گروه توانایی ایجاد آسیب در عراق و سوریه را حفظ کرده است.
اما داعش اخیراً با حضور در منطقه ساحل، تا دریاچه چاد، تا موزمبیق و سومالیا، چشمگیرترین رشد خود را در سراسر آفریقا دیده است.
بخش های وابسته قدرت خود را افزایش می دهند
کارشناسان افراطگرایی جهانی در سالهای اخیر خاطرنشان کردهاند که داعش، مانند القاعده، به سمت تمرکز زدایی از عملیات خود و تکیه بر گروههای محلی برای تسلط بر قلمرو در طول بحران حرکت کرده است.
مرگ یک رهبر دیگر و جایگزینی او گواهی بر آن است.
ژان پیر فیلیو، یک تحلیلگر که در پوهنتون ساینسز پو پاریس تدریس میکند، گفت، «آسیبپذیری فرماندهی عالی سازمان، خودمختاری شاخه های آن، به ویژه فعالترین آنها در افغانستان و ساحل را افزایش میدهد.
اما رویدادهای اخیر این پرسش را مطرح می کند که تا چه زمانی چهره های خاورمیانه می توانند مدعی رهبری باشند.
شیندلر گفت، «این که همیشه یک مرد عرب از قبیله قریش باید این شبکه را رهبری کند کمی تبعیض آمیز است.»
او گفت، «بیایید ببینیم چند بار دیگر بخشهای آفریقایی شبکه این را میپذیرند.»
بر اساس آماری که توسط دیمین فر، موسس گروه جهاد آنالیتیکس منتشر شده است، در طول سال ۲۰۲۱ میلادی، نشریه تبلیغاتی داعش النبا، ۲۸ صفحه از جمله ۵۲ صفحه اول را به وابستگان آفریقایی اختصاص داد.
در واقع، هفت ولایت از ۱۳ «ولایات» کنونی داعش در آفریقا واقع شده اند.
اما در حال حاضر، اولویت اعراب بلامنازعه است.
جلیل لوناس محقق از پوهنتون الاخوین مراکش گفت، «این امر مستلزم آن است که آفریقایی ها به منطقه عراق-سوریه بروند و به تدریج با بالا رفتن در سلسله مراتب خود را تحمیل کنند.»
اما «هرچه قدرت مرکزی ضعیف تر شود، وابستگان آفریقایی میتوانند قدرت خود را افزایش دهند.»
من به درامی به نام داعش عقیده ندارم. حدود سه سال پیش، سخنرانی و استدلال ویدیوی یک محقق و روزنامه نگار آمریکایی را شنیدم. وی گفت، داعش از سوی سازمان های اطلاعاتی امریکا و اسرائیل ساخته شده است. علاوه بر این، اجرای این پروژه در منطقه توسط استخبارات پاکستان انجام می شود. وقتی به فعالیت های داعش نگاه می کنیم، تقریباً همه آنها مخالف اسلام هستند. من کاملا مخالف کشتن هر انسانی هستم. هیچ انسانی نباید کشته شود. حق (زندگی) را که خداوند به انسان داده است، هیچ کس جرأت نکند از او بگیرد. با این حال، اگر به تاریخچه فعالیت های داعش نگاه کنید، این جنایتکاران بیش از کافر مسلمانان را کشته اند. با این حال، این شر باید ریشه کن شود. پاینده باد صلح. جاویدان باد برادری جهانی. مرگ بر پاکستان که تروریستها را تربیت می کند.
پاسخ2 دیدگاه
از یک سو، دنیا فریاد انسان گرایی و انسان دوستی می دهد، از سوی دیگر برخی کشورها به سازمان های اطلاعاتی خود اجازه کشتن مردم را می دهند. دستان آنها آغشته به خون انسان است. آنها هیچ پروژه دیگری جز کشتار و قتل را اعمال نمی کنند. افغانستان اکنون جایگاه یک لابراتوار استخبارات بین المللی را دارد. هر کثافت را بررسی می کنند. اگر قابل استفاده باشد، نزد خود نگه می دارند و اگر نباشد دور می اندازند تا مگس ها آن را جمع کنند و افغان ها بوی بد آن را تا سال ها استشمام کنند.
پاسخ2 دیدگاه