انحلال خود خوانده گروه حراس الدین وابسته به القاعده سوریه در اوایل ماه دلو، وضعیت امنیتی را در برخی از مناطق آن کشور به طور قابل توجهی بهبود بخشیده است، جایی که ساکنان ابراز امیدواری تازه ای برای تلاش های بازسازی می کنند.
حراس الدین از زمان تشکیل آن در سال ۱۳۹۷ خورشیدی، بر حفظ ایدیولوژی افراطی از طریق سال ها عملیات خشونت آمیز تمرکز کرده بود، اما فشارهای بین المللی مداوم و حملات هدفمند در نهایت آن را مجبور به انحلال در اوایل امسال کرد.
تحلیلگران به سلام تایمز گفتند که این تأثیر در بخش هایی از سوریه که این گروه حضور خود را تثبیت کرده بود، مانند ولایت های ادلیب و حلب، که شاهد کاهش حملات و بمب گذاری های هدفمند بوده اند، فوری و عمیق بوده است.
عبدالخلیل مصطفوی، تحلیلگر مطالعات منطقهای مستقر در هسپانیا، گفت که حملات پهپادی ایالات متحده که رهبران حراس الدین را هدف قرار می داد، با مختل کردن رهبری و انسجام عملیاتی این گروه، نقش تعیین کنندهء در فروپاشی آن داشت.
او به سلام تایمز گفت، کشته شدن محمد یوسف ضیاء طلای، رهبر نظامی حراس الدین، «ساختار فرماندهی آن را فرو ریخت و نشان داد که ایالات متحده مصمم است حتی وابستگان القاعده را بدون تردید از بین ببرد،»
مصطفوی گفت، کمپاین فشار مداوم مؤثر واقع شد و نیروهای ایالات متحده و متحدانش فرماندهان ارشد را با حملات هوایی هدف قرار دادند در حالی که حکومت های منطقهای فشارهای سیاسی و امنیتی شدیدی اعمال کردند.
یک استراتیژی مؤثر
عبدالواسع نیازی، تحلیلگر سیاسی مستقر در ترکیه، گفت،انحلال حراس الدین نشان دهندهء ضعف سازمانی رو به رشد القاعده در سطح جهانی است.
او به سلام تایمز گفت، «این پیامی برای اعضا و حامیان القاعده است که حتی در مناطقی که کنترل نسبی دارند، بدون حمایت و هماهنگی محلی ناپایدار هستند،»
یعقوب حسینی، تحلیلگر تروریزم مستقر در پاریس، گفت، «انزوای حراس الدین به طور قابل توجهی در سقوط آن نقش داشت،»
او گفت، این گروه به دلیل اختلافات ایدیولوژیک و رقابت برای کسب حمایت محلی، هرگز با موفقیت در ساختارهای بزرگتری مانند تحریر الشام ادغام نشد.
او خاطرنشان کرد، «تلاش های ایالات متحده برای هدف قرار دادن رهبری و اعضای کلیدی حراس الدین نقش تعیین کنندهء در فروپاشی این گروه داشت. اعضای باقی مانده به دلیل ترس از هدف قرار گرفتن، از فعالیت عمومی خودداری کردند.»
به گفتهء تحلیلگران، فروپاشی این گروه، اثربخشی هدف قرار دادن دقیق را به عنوان یک استراتیژی ضد تروریزم نشان می دهد.
آنها گفتند که این رویکرد، گروه های تروریستی را بدون نیاز به مداخلهء زمینی تضعیف می کند و سازمان ها را مجبور می کند تا تمرکز خود را از گسترش به بقا و در نهایت، مانند مورد حراس الدین، به انحلال تغییر دهند.
نیازی گفت، «با فروپاشی این گروه، جهان شاهد ضعف روزافزون سازمانی است که زمانی تهدید شماره یک امنیت بینالمللی بود.»