لغمان -- مریم امرخيل هنوز به ياد دارد که در سال ۱۳۸۶ هنگامی که در صنف ششم بود، جنگجویان طالب مکتبش را در ولایت میدان وردک سوزاندند.
وی گفت، «صبح که من به مکتب آمدم، فرش ها سوخته بودند و همه چیز سیاه شده بود. تمام امیدهای من برای گرفتن سند لیسانس و ماستری ام نیز سوختند.»
وی گفت، جنگجویان طالب قبل از تخریب این مکتب نامه های زیادی را به پدرش فرستاده بودند که «به وی هشدار می دادند که دخترانش را به مکتب نفرستد زیرا آنها گمراه خواهند شد».
وی گفت، «چون پدرم بی سواد بود، من این نامه ها را در آب می انداختم یا در دیوارها پنهان می کردم.»
وی افزود، «اما اوضاع بدتر شد؛ طالبان مکتب ام را به آتش کشیدند و من مجبور شدم به کابل نقل مکان کنم.»
وی گفت، «در مکتب ما حدود ۱۲۰۰ دختران تعلیم می کردند که پس از سوختن مکتب همه آنها در خانه ماندند.»
سرپیچی از طالبان
امرخیل که اکنون ۲۵ سال عمر دارد، به طالبان اجازه نداد که رویاهایش را نابود کنند.
وی گفت، «من یگانه کسی بودم که به کابل رفتم، مکتب را به پایان رساندم، سند لیسانس را گرفتم. پس از آن دوره ماستری ام را در ادبیات پشتو دنبال کردم.»
اکنون امرخیل که از قوم کوچی می باشد، مکتبی را برای کودکان کوچی در ولسوالی قرغه یی ولایت لغمان اداره می کند.
متعلمین این «مکتب خیمه ای سیار» با کتاب ها و قلم ها آشنا می شوند و حروف انگلیسی را یاد یاد می گیرند.
وی به تاریخ ۲۱ حمل به سلام تایمز گفت، «من این مکتب را دو ماه قبل در اینجا تأسیس کردم زیرا بیش از ۱۰۰ خانواده کوچی در بیابان خشک قرغه یی زندگی می کنند. در حال حاضر، ۲۳۵ نفر از دختران و پسران تا صنف سوم درس می خوانند.»
امرخیل این مکتب را با استفاده از معاش خود و همچنان با حمایت مالی افغان هایی که در داخل افغانستان و خارج از کشور زندگی می کنند، اداره می کند.
با بودجه بیشتر، وی قصد دارد که در سال جاری خورشیدی مکاتب سیار مشابهی را در ولایات لوگر، ننگرهار و غزنی آغاز کند.
وی گفت، دیدن این کودکان کوچی در مکتب وی را به یاد دوران کودکی اش و مشکلاتی که در دوران مکتب اش باید متحمل می شد، می اندازد.
مجاهد خان ۱۶ ساله که دو ماه پیش مکتب را شروع کرد، برای اولین بار کتاب و قلم را در دست گرفت.
وی گفت، «من گوسفندان را می چرانیدم، اما اکنون من در مکتب هستم و در صنف اول درس می خوانم. من در دو ماه چیزهای زیادی را آموختم و به خاطر مکتب بسیار خوشحال هستم.»
خواهران کوچکتر وی نیز از دیدن مکتبی که در قریه آنها تأسیس شده است، خوشحال هستند.
یک معلم مرد و دو معلمین زن سه صنف را نظارت می کنند و تمام مضامین به شمول دینیات، ساینس و انگلیسی را تدریس می کنند.
رحیمه ۱۱ ساله که در صنف اول درس می خواند گفت، «پدر و مادرم درس نخوانده اند. من از دیدن دختران دیگر که به مکتب می رفتند بسیار ناراحت می شدم. حالا بسیار خوشحالم که در مکتب هستم و درس می خوانم.»
گلنار مادر رحیمه گفت که وی از این بابت سپاسگزار است که فرزندانش فرصت فراگرفتن تعلیم دارند.
وی گفت، «ما کوچی ها هستیم؛ ما درس نخوانده ایم و بدون تعلیم بزرگ شده ایم. ما اکنون خوشحال هستیم که اگر این کودکان درس بخوانند، آنها خواهند توانست که در نماز و قرائت قرآن کریم اشتباهات ما را اصلاح کنند.»
تعلیم در زیر آتش
هم صنفی های امرخیل یگانه کسانی نیستند که طالبان مانع تعلیم آنها شده اند.
یونیسف در ماه ثور ۱۳۹۸ گفت، حملات بالای مکاتب در افغانستان در سال ۱۳۹۷ تقریباً سه برابر شدند که دسترسی کودکان به تعلیم را قطع کردند.
تعداد حملات بالای مکاتب افغانستان از ۶۸ حمله در سال ۱۳۹۶ به ۱۹۲ حمله در سال ۱۳۹۷ رسید. این پس از سال ۱۳۹۴ اولین افزایش در چنین حوادث بوده است.
یونیسف گفت، تا ماه جدی سال ۱۳۹۷ بیش از ۱۰۰۰ باب مکتب بند شده و حدود ۵۰۰ هزار کودک از حق تعلیم خود محروم شدند.
هینریتا فور رئیس اجرائیه یونیسف در آن زمان طی یک اعلامیه گفت، «تعلیم در افغانستان تحت حمله است.»
به گفته مقامات محلی، اخیراً تنها در ولایت هرات خشونت و تهدیدهای طالبان بیش از ۳۲۰ هزار کودک را در سال جاری از مکاتب محروم کرده است.
در سال های اخیر طالبان در ولسوالی های شیندند، آدرسکن، غوریان، کوهسان و ولسوالی های دیگر ده ها باب مکاتب را تخریب کرده اند.
مقامات و تحلیلگران می گویند، طالبان در جستجوی این هستند که جوانان بی سواد بمانند تا که جنگجویان آنها را با آسانی بیشتر به عنوان سربازان پیاده استخدام کنند.
عبدالقادر کامل یک تحلیلگر امور سیاسی در شهر هرات گفت، «در میان طالبان افراد بی سواد زیادی وجود دارند که از ارزش های اسلامی و انسانی آگاهی ندارند و فقط مردم ملکی بی گناه را می کشند و حملات تروریستی را انجام می دهند.»
کامل گفت، «بی سوادی و بی علمی ابزار مهم جنگ طالبان اند و در میان جنگجویان طالب به سختی کسی پیدا می شود که تعلیم کرده باشد.»
وی گفت، «هر قدر که جوانان بی سواد بیشتری در جامعه داشته باشیم، طالبان به همان اندازه فرصت دارند تا آنها را استخدام کنند. طالبان جوانان بی سواد و بیکار را استخدام می کنند و به آنها وعده های دروغین می دهند.»
به گفته کامل، طالبان طی ۲۰ سال گذشته برای جلوگیری از رفتن کودکان و جوانان به مکتب قصداً موانعی را ایجاد کرده اند. درجه سواد در مناطق تحت کنترل طالبان شدیداً پائین است.
وی خاطر نشان کرد، «در این شکی نیست که این اقدام طالبان نسل جدید افغانستان را خراب کرده است.»
تعلیم و تربیه و مکتب رفتن برای رفای یک کشور خیلی ها مهم است زیرا این سواد است که ستون فقرات اقتصاد یک کشور را می سازد. به هر اندازه که کیفیت تعلیمی یک کشور خوب است به همان اندازه آن کشور اقتصاد بهتری دارد. امیدوار هستم که طالبان نیز به این پی برده باشند و بگذارند که در حکومت آینده آنها دختران درس بخوانند تا اینکه معلم شوند و داکتر شوند و برای مردم و کشور شان مصدر خدمت شوند. شما می دانید که سالانه میلیون ها دالر را در کشور های هند و پاکستان به خاطر تداوی مصرف می کنند و اگر در داخل کشور ما خدمت صحی بتهری وجود داشته باشد همه ای این پول ها داخل کشور مردم مصرف می کنند. حتی یک تعداد کسا به خاطر نبود امکانات صحی در داخل کشور جان های شان را از دست می دهند زیرا در کشور داکتران لایق و خدمات صحی بهتر وجود ندارند و آنها نمی توانند که بیرون از کشور بروند.
پاسخ3 دیدگاه
امیدوارم که دامن درس و تعلیم آنقدر وسیع و دامنه دار شود که هموطنان جوان ما درایت تصمیم گیری در امور کشور را عقلانی سهمگیری کنند، حرکت ای بانو قابل ستایش است، موفقیت و کامگاری شانرا آرزومندیم.
پاسخ3 دیدگاه
جای خوشی است که به همچو کودکان محروم فرصت تعلیم و تربیه فراهم می شود. معمولاً هر زمانیکه کمک های بین المللی می رسد، توزیع آن از کابل آغاز می شود و به تدریج به ولسوالی های کابل و سپس به سایر ولایات گسترش می یابد. اکثراً این کمکها در کابل ختم می شود و به ساحات، مخصوصاً به مناطق دور دست نمی رسد. موسسات کمک کننده بین المللی باید به مریم امرخیل و دیگر جوانان لایق و نهادها کمک کنند تا اینکه به کودکان پشتون، به ویژه کودکان کوچی امکانات آموزشی و بهداشتی فراهم کنند. دلیلی که من به فرزندان پشتون اشاره کردم این است که خوشبختانه، فرزندان دیگر افغانها، به ویژه فرزندان تاجیک، هزاره و ازبیک، اکثراً در مناطق امن زندگی می کنند و آنها از امکانات آموزشی بیشتری برخوردار هستند. اما وقتی از مناطق پشتون نشین صحبت می شود، از یک طرف، طالبان و سایر گروه های تروریستی که از سوی پاکستان تمویل می شود، زیرساخت ها را تخریب می کنند و از طرف دیگر، حکومت در آنجا به دلیل ناامنی توجه کم می کند. تشکر می کنم از آقای خالد زیری و در کل از مجله سلام تایمز از بابت نوشتن چنین موضوع مهم. امیدوارم که آنها موضوع مناطق محروم، به ویژه مناطق پشتون نشین را انعکاس دهند.
پاسخ3 دیدگاه