آموزش

مکاتب موقت برای هزاران کودک در کندز تعلیم و تربیه فراهم می کند

گزارش از محمد قاسم

صندوق اعانهء کودکان ملل متحد (یونیسف) از طریق ایجاد مکاتب موقت خانگی در شش ولسوالی ولایت کندز و مرکز این ولایت به کودکان آموزش می دهد. [تصویربردار: کریم دشتی]

کندز-- صندوق اعانهء کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) از طریق ایجاد مکاتب موقت خانگی در شش ولسوالی ولایت کندز و مرکز این ولایت به کودکان آموزش می دهد.

در سلسلهء این تلاشها، یونیسف معلمان را به روستاهای دورافتاده می فرستد و خانه های محلی را به کرایه می گیرند تا از آنها به عنوان صنوف درسی استفاده شود.

تاکنون ۵۱۰ صنف درسی در سراسر ولایت راه اندازی شده است.

مجیب الرحمن سیرت، رئیس موسسه حمایت و دفاع از حقوق شهروندان (کووار) در ولایات شمال شرقی افغانستان گفت که این صنف ها که برای کودکان صنف اول تا چهارم ارائه می شود، از ماه ثور الی حوت هر سال تدریس می شود.

متعلمین به تاریخ ۳ جدی در یک صنف درسی در ولسوالی علی آباد ولایت کندز دیده می شوند. [کریم دشتی/سلام تایمز]

متعلمین به تاریخ ۳ جدی در یک صنف درسی در ولسوالی علی آباد ولایت کندز دیده می شوند. [کریم دشتی/سلام تایمز]

وی گفت، «یونیسف ۶۰۰ معلم زن و مرد را برای آموزش به کودکان در قریه های مختلف علی آباد، چهار دره، امام صاحب، خان آباد، قلعه زال، دشت ارچی و مرکز ولایت جذب کرده است. انتظار می رود این برنامه به مدت هشت سال ادامه یابد.»

او افزود که معلمان ماهانه ۹۲۰۰ افغانی (۱۰۰ دالر) معاش می گیرند.

سیرت گفت که هدف این برنامه فراهم کردن فرصت های تعلیمی برای کودکانی است که در غیر این صورت از تحصیل محروم هستند.

وی گفت، «در این صنوف اولویت با کودکانی است که به مکاتب دولتی دسترسی ندارند یا در مناطقی که مکتب ندارند زندگی می کنند.»

وی گفت، «این صنف ها به کودکان مناطق دور افتاده کندز فرصت می دهد تا درس بخوانند و از تحصیل محروم نمانند».

وی خاطرنشان کرد، «این مکاتب جامعه محور در سال های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ توسط سیف دی چایلدرن اداره می شود، اما امسال ما این برنامه را به عهده گرفته ایم. ۵۰ درصد متعلمین دختر و ۵۰٪ پسر هستند.»

تحقق رویاهای کودکان

اکثریت کودکانی که در صنف های محلی با بودجه یونیسف تعلیم می کنند بین ۸ تا ۱۵ سال سن دارند.

نمیره نصیری، ۱۱ ساله، متعلم صنف چهارم مکتب حاجی عبدالرحمن ولسوالی علی آباد است.

او گفت، «چهار سال است که من در یک مکتب خانگی درس می خوانم. من از درس های اینجا بسیار خوشحال و بسیار راضی هستم.»

وی گفت، «ما برای درس خواندن به اینجا آمده‌ایم زیرا مکاتب دولتی ساعاتی با ما فاصله دارند و خانواده‌هایمان اجازه نمی‌دهند تا این اندازه سفر کنیم.»

نمیره خواست که مکاتب مبتنی بر جامعه گسترش یابد تا او و همصنفی هایش بتوانند الی صنف ۱۲ تعلیم کنند.

او گفت، «من می خواهم در آینده داکتر شوم. اگر فرصت داشته باشم و از لیسه فارغ شوم، می توانم رویای خود را محقق کنم.»

عاشق الله عمرخیل، ۱۱ ساله، متعلم صنف سوم که در همان مکتب درس می خواند، گفت که نزدیک ترین مکتب دولتی سه ساعت با محل زندگی او فاصله دارد.

او گفت، «من نتوانستم در آن مکتب شرکت کنم، بنابراین این فرصت خوبی برای من است که در نزدیکی خانه خود درس بخوانم.»

او گفت، «معلمان دروس دینی از جمله قرآن کریم، دینیات و احادیث و همچنین ساینس، ریاضی و پشتو را به ما می آموزند. اکنون می توانم بخوانم و بنویسم و بسیار خوشحالم که می توانم آینده ام را بسازم.»

احمد نوید حسینی، ۱۰ ساله، یکی دیگر از متعلمین صنف سوم، می‌گوید سه سال است که در مکاتب خانگی تحصیل می‌کند، زیرا مکاتب دولتی از خانه‌اش دور هستند.

وی گفت، «اعضای خانواده من از جمله پدر و مادرم بی سواد هستند و از آنجایی که بالغ هستند دیگر نمی توانند درس بخوانند. من می توانم درس بخوانم و می خواهم معلم شوم و به اطفال دیگر آموزش بدهم.»

او افزود، «اگر مکاتب دخترانه بازگشایی نشود، همه ما نمی‌توانیم به رویاهای خود جامه عمل بپوشانیم. پیام من به همه این است که بیایید درس بخوانیم و آینده خود را بسازیم.»

ساخت آینده روشن تر برای افغانستان

بریالی قادری، ۳۳ ساله، معلم استخدام شده توسط یونیسف در منطقه سه درک شهر کندز، گفت که کودکان در روستاهای مختلف کندز که قبلاً شانس کمی برای دریافت آموزش داشتند، اکنون به صنف های درس دسترسی دارند.

او گفت، «خوشحالم که در منطقه خود به کودکان آموزش می دهم. مردم این منطقه بسیار خوشحال هستند که فرزندانشان در مکتب جامعه محور درس می خوانند.»

حدود ۳۰ دختر و پسر به مدت نیم روز از شنبه تا پنجشنبه در صنف او شرکت می کنند.

او گفت، «ارائه آموزش برای هزاران پسر و دختر به معنای ساختن آینده روشن تر برای افغانستان است. من به آموزش به فرزندان این کشور افتخار می کنم.»

شریف الله خیرخواه، ۳۷ ساله، همچنین از نقش خود به عنوان معلم در یک مکتب خانگی در مرکز ولایت، یعنی مکتبی که به طور غیر رسمی در خانه شخصی فعالیت می کند، ابراز افتخار کرد.

او گفت، «من چهار سال است که در مکاتب مختلف خانگی به کودکان آموزش می دهم. ما به اطفال طبق برنامه درسی مدرسه آموزش می دهیم. آنها از هر نوع حمایتی برخوردار هستند و هیچ چیزی کم ندارند.»

خیرخواه گفت، «من افتخار می کنم که به بچه های این کشور، این روستاها آموزش می دهم تا بتوانند درس بخوانند، از چیزهای مضر دوری کنند و تشویق به درس خواندن شوند.»

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

4 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

با تشکر از یونیسف بخاطر راه اندازی این برنامه رایگان برای آموزش کودکان، اما هزاران جوان تحصیل کرده و من از آن انتقاد می کنیم که، اگر یونیسف تا صنف چهارم به آنها آموزش دهد، بعدا این کودکان چه خواهند کرد؟ آیا آنها باید بروند گاوها را بچرانند؟ آیا باید بروند گوسفندها را بچرانند؟ باید بروند گدایی کنند؟ آنها باید چه کاری بکنند؟ این صنف ها در مناطقی برگزار می شود که در آن مکتب وجود ندارد یا کودکان نمی توانند به حصول تعلیم دسترسی داشته باشند. من می گویم به جای صدها، همین پروسه را روی ده ها تن عملی و اجرا کنند. آنها نیازی به کرایه کردن ساختمان های پخته ندارند و ممکن است خانه های گلی مهیا سازند، اما ممکن است سیستم را به لیسه ها تغییر دهند زیرا بچه های این مناطق می توانند حداقل تا صنف ۱۲ تحصیل کنند و به راحتی به آنها دسترسی داشته باشند. چند سال پیش موسسه ای به روستای ما آمد و به بزرگان ما گفت که مکتب می سازند اما فقط معاشهای معلمان را می دهند. بزرگان ما هم با آنها توافق کردند. با هم انجامش دادیم. چند صنف درسی از گل ساخته شد و در چند روز تدریس شروع شد. بعد از چند سال مؤسسه دیگری آمد تا به آن مکتب ساختمان معمولی بسازند. با این حال ما از آنها استقبال کردیم. به جای یک جریب، بیست جریب زمین به آنها دادیم. این موسسه به سختی کار می کند و مکتب را به درستی بازسازی می کند. بنابراین، امید است که یونیسف و سایر نهادهای مشابه یک کار را انجام دهند اما آن را به خوبی انجام دهند. زیاد انجام ندهید، اما با کیفیت انجام دهید.

پاسخ

شما خودتان سوال خود را حل کرده اید. نکته این است که یک موسسه نمی تواند همه کارها را انجام دهد. اگر یونیسف اکنون یک گام بردارد، موسسهء دیگری گامی دیگر برمی‌دارد و دیگری گامی دیگر برای تکمیل این پروسه برمی‌دارد. علاوه بر این، این وظایف نباید تنها به موسسات خارجی واگذار شود. خودمان باید در آن شرکت کنیم. دولت افغانستان سالانه میلیاردها افغانی مالیات جمع آوری می کند. دولت باید چنین مکاتبی بسازد. مردم باید دور هم جمع شوند، پول باندازند و مکاتب را بسازند. این درست است که یونیسف یک موسسهء ملل متحد است، اما این بدان معنا نیست که وقتی طالبان دروغ می گویند که آنها جهان را شکست داده اند، ما باید برای همه چیز از جهان التماس کنیم. اکنون باید مکاتب و دیگر امکانات را بسازند. با این حال، اولادهای فاحشه به جای ساختن مکاتب آنها را بسته می کنند.

پاسخ

بعد از بیسار واقت طولانی یک خبر خوش را شنیدیم دل‌های شکسته ما شکفته شد همین کودکان ما آینده ما است ما افغانان برای آینده کودکان خود بسیار پریشان هستم چون اقتصادی قوی ندارم که کودکان خود را در مکتب های شخصی شامل کنم که این کودکان ما یک چیزی بیاموزید در مکتب های دولتی فقد روزانه 3ساعت درسی داریم که یک شاگرد نمی تواند که دراین 3 ساعت درسی چیزی بیاموزید . معلمان مکتب های دولتی هم در حصه تعلیم کودکان ملامت هستند که همیشه به ساعت درسی خویش حاضر نستنت و همیشه در هفته یک یا دو روز هتمن غیر حاضر استند . در آغاز پروگرام یونیسف در ولایت کندز احساس خوشبختی می کنم یونیسف برای 600 معلمان در مقابل 9200افغانی معاش ماهوار زمینه کار را برابر ساخته است این هم یک کمک است به آن عده زنان تعلیم یافته که در خانه‌های خود شأن بی سرنوشت نشسته بودند و فعلان صاحب کار و معاش شدن . یونیسف برای معلمان توسیف کند که برای شاگردان خود درس را به صورت اساسی مثل یک مادر مهربان واره بیاموزند . مادرانه و پدران برای کودکان خود شأن بگو ید که از این چانس طلایی استفاده درست کند و درس را به صورت اساسی بیاموزید و شاگردان واقت خود را بجا نگذراند و همیشه گوشش که در خانه کار خانگی خود را به صورت درست انجام بدهید. من صرف همین را می گویم که یونیسف یعنی پدر کودکان فقیر و پدر کودکان یتیم افغانستان است تشکر از یونیسف با این پروگرام شأن

پاسخ

این واقعا یک خبر خوش است. تشکر از یونیسف که برای صدها معلم افغان برنامه معاش و برای شاګردان برنامه های تعلیمی را فراهم کرده است. در پاسخ به انتقاد شما در رابطه به معلمان مکاتب دولتی، اجازه دهید بګویم که معاشات مکاتب دولتی منظم نیستند. و چیزی هم که است، نیازهای یک فامیل که معلم نان آور آنها است، کفایت نمی کند. بناء معلم مجبور است که نیم روز خود را صرف کار جانبی کند تا برای فامیل خود نان و نفقه پیدا کنند. اولتز از همه باید نظام حاکم و موسسات بین المللی مانند یونیسف برای معلمین معاشات برابر کنند باز توقع درس و تدریس بهتر داشته باشیم.

پاسخ