اقتصاد

زنان فقیر کندز در جاده ها لباس های لیلامی می فروشند

گزارش از محمد قاسم

فقر و بیکاری شماری از زنان را در ولایت کندز مجبور ساخته تا برای امرار معاش، لباس های مستعمل را در جاده ها بفروشند. [محمد کبیر رسولی/سلام تایمز]

کندز -- زرغونه، ۳۴ ساله، یک باشنده شهر کندز، پس از کشته شدن شوهر، برادر شوهر و دو فرزندش در ماه اسد سال ۱۴۰۰ به تنهایی سرپرستی خانواده ۹ نفره‌اش را بدوش گرفت.

او به روز یکشنبه /۱۱ سرطان/ به سلام تایمز گفت، «مشکلات اقتصادی من در دو سال گذشته به اوج خود رسیده است،»

او گفت، «گاهی من با صدای بلند گریه می کنم که ای کاش خدا مرا خلق نمی کرد. تا کی باید با این مشکلات کنار بیاییم؟»

زرغونه مانند بسیاری دیگر به فروش لباس های دست دوم در جاده ها روی آورده است.

یک زن به تاریخ ۱۱ سرطان در شهر کندز لباس های دست دوم می فروشد. [محمد کبیر رسولی/سلام تایمز]

یک زن به تاریخ ۱۱ سرطان در شهر کندز لباس های دست دوم می فروشد. [محمد کبیر رسولی/سلام تایمز]

زرغونه گفت، «من هر روز در گرمای شدید می نشینم، اما هیچ کس لباس دست دوم نمی خواهد. بعضی روزها ۵۰ تا ۱۰۰ افغانی (۰.۵۸ الی ۱.۱۶ دالر) درآمد دارم، اما بیشتر روزها دست خالی به خانه برمی گردم،»

محبوبه، ۳۶ ساله، یکی دیگر از باشندگان شهر کندز، نیز یک سال است که لباس های مستعمل می فروشد.

او گفت، «من روزانه ۱۰۰ افغانی (۱.۱۶ دالر) درآمد دارم که نیازهای روزانه زندگی من را پوره نمی کند،»

او گفت،‌ «من لباس های مردانه، زنانه و بچه گانه را از بازار لیلامی می خرم، در خانه اتو می کنم و سپس آن را می فروشم،»

این زنان از موسسات کمک رسان خواستند تا به بحران انسانی در افغانستان و به ویژه مشکلات زنان بی سرپرست که تنها نان آور خانه هستند، توجه کنند.

دست و پنجه نرم کردن با فقر

سعدیه محمدی، ۳۰ ساله، که مادر چهار فرزند است، تا ماه اسد سال ۱۴۰۰ برای یک ادارهء دولتی کار می کرد. اکنون، او مجبور است لباس های دست دوم را - که واقعاً تقاضا ندارد - در بازار دستفروشی کندز بفروشد.

او گفت، «شوهرم تا ماه اسد ۱۴۰۰ به عنوان نگهبان امنیتی یک موسسهء غیردولتی کار می کرد، اما از آن زمان تاکنون بیکار بوده است،»

او گفت، «من تنها نان آور خانواده هستم و باید تمام روز اینجا کار کنم.»

آسیه حیدری، ۳۲ ساله که او نیز در شهر کندز زندگی می کند و در بازار دستفروشی کار می کند، گفت، «مردم لباس ها و وسایل منزل خود را برای فروش می آورند. ما آنها را به قیمت پایین می خریم و به باشندگان قریه جات که از شهر بازدید می کنند می فروشیم،»

او گفت، «من جز خدا کسی را ندارم. من نان آور خانه ندارم،»

او افزود، «ما نه گاز داریم نه تیل و نه چیز دیگری. من آنقدر پول ندارم که اطفال خود را وقتی مریض می شوند، به داکتر ببرم.»

او گفت، «مردم به ویژه زنان لباس های دست دوم خود را می فروشند تا مقداری پول نقد و نان بخرند. در این روزها مشتریان از خرید وسایل تزئینی اجتناب می کنند. همه فقط سعی می کنند چند قرص نان بخرند.»

به احتمال زیاد روزهای بدتری در راه است

بسم الله غضنفر، یک اقتصاددان ساکن کندز که اکنون در ازبکستان زندگی می کند، گفت که اقتصاد افغانستان ممکن است در آینده حتی بیشتر بدتر شود.

او گفت، «صدها هزار نفر... از بیکاری رنج می برند،»

او گفت، «من فکر می کنم تا زمانی که جامعه جهانی از مردم افغانستان حمایت نکند، وضعیت بدتر خواهد شد.»

غضنفر گفت، «بیکاری در میان زنان و معلمان و استادان، هنرمندان، کارمندان دولتی و نیروهای امنیتی سابق افزایش یافته است. فقر و گرسنگی در حال افزایش است و باعث مشکلات روانی می شود،»

او افزود، «برخی از افغان‌ها وظیفه دارند، اما درآمد آنها [برای زندگی] کافی نیست. این وضعیت فقر را افزایش داده و راه را برای خروج مردان جوان از کشور هموار کرده است.»

غضنفر گفت، محدودیت هایی که موسسات کمک رسان با آن مواجه هستند آسیب بیشتری به اقتصاد وارد می کند، زیرا اکثر خانواده ها با فقر و گرسنگی مواجه و به کمک ها وابسته هستند.

احمد شاه حقانی، رئیس اداره کار و امور اجتماعی کندز، گفت که دفتر او دارای مراکز آموزشی است که در آن افراد علاقه مند می توانند مسلک های مختلف را بیاموزند.

او گفت، «ما برای زنانی که نان آور ندارند برنامه های خوبی داریم. برخی از این برنامه ها در حال حاضر توسط سازمان های غیردولتی در بخش هایی از شهر کندز اجرا می شود،»

او گفت، «ما آموزش خیاطی و گلدوزی برای زنان داریم که به آنها در کسب درآمد کمک می کند.»

حقانی به سلام تایمز گفت، «ما سعی می کنیم ابتدا یک حرفه را به زنان آموزش دهیم تا بتوانند به رشد اقتصادی برسند. ما در نظر داریم با همکاری دستگاه های ذیربط بازاری برای زنان ایجاد کنیم تا آنها بتوانند در محیط امن به تجارت بپردازند و برای خود روزی حلال کسب کنند.»

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

7 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

تصمیم اخیر در رابطه به ممنوعیت تحصیل دختران در پوهنتون غم انگیز و دردناک است. متأسفانه باید بگوییم که در پنج دهه اخیر زنان بیش از هرکسی قربانی سیاست های غلط شده اند. در تاریخ ما نقش زن در استقلال، صلح، ملت سازی و تربیت شخصیت بسیار برجسته است و کمتر از دیگران نیست. تصمیمات دیروز و امروز در مورد تحصیل و کار خواهران ما با خواسته های دنیای مدرن و خواسته های افغان ها در تضاد است. امیدواریم دولت موقت از تصمیم های که باعث ایجاد فاصله بیشتر بین مردم می شود دوری کند. ما مطمئن هستیم که اکثر اعضای دولت موقت این را درک کرده اند. من به فردا و آینده باور دارم. این سرزمین و ملت مصیبت های سخت و سنگینی را متحمل شده است. این ملت شکست ناپذیر است. من مطمئن هستم که به زودی به ملت مراجعه خواهد شد. ما اطمینان داریم که چنین تصمیمی را به نفع و رضایت ملت شاهد خواهیم بود و افغانستان خانه مشترک همه افغان ها خواهد بود. تا زمانی که این زمین و آسمان وجود دارد تا زمانی که یک افغان زنده باشد تا زمانی که این دنیا باقی است این افغانستان برای همیشه باقی خواهد ماند

پاسخ

زنان بیچاره چی کار کند چاره ندارد در افغانستان شریعت عملی میشود باید زنان روی سرک بنشیند این کار در شریعت روا است ولی تعلیم و کار کردن در شریعت ناروا است این دیگر قانون کشور ماست باید عادت کنم امروز زنان نان اور خانه های خود لباس های خود را لیلامی میفروشد فردا بخیر دیگ و کاسه خانه ها یی خود را میفروشد چی کار کند مجبور استن چون آنها در یک کشور اسلامی زنده گی میکند کی شریعت شان اجازه درس خواندن و کار کردن در عزت و احترام در یک اداره را برایشان نه میدهد .

پاسخ

پس زنان دیگر چه خواهند کرد؟ مجبور می شوند دست از این کارها بردارند. قبلاً خوب بود، میلیون ها نفر مشغول تحصیل بودند و صدها هزار نفر وظایف منظم داشتند. آنها قبلاً به اداره می رفتند و با عزت و احترام به خانه هایشان برمی گشتند، اما الان در وضعیت بدی در کوچه نشسته اند. هر که باشد، اگر انسان باشد، حتما دلش به درد می آید، ولی در افغانستان نه فقط چون امید زنها از بین رفته به مردها هم ارزش نمی دهند، بلکه چون همه از زن زاده شده ایم نباید آنها را چنین تحقیر کنیم. اسلام به زنان حق تحصیل داده است اما این حق در افغانستان سلب شده است. اخیراً مقامات طالبان جزئیات امتحان کانکور پوهنتونهای سال جاری برای ادارهء امتحانات کشور منتشر کرده اند. این اداره می‌گوید که امتحان مذکور در پنج مرحله با شرکت ۱۰۰ هزار داوطلب از سراسر کشور در مدت یک ماه برگزار می‌شود. مسؤلان بخش رسانه های این اداره می گویند که مرحله اول این امتحان در روزهای ۲۹ و ۳۰ ماه سرطان برگزار می شود اما در عین حال گفته اند که دختران مشمول کنکور سال ۱۴۰۲ نمی شوند. با روی کار آمدن مجدد طالبان، مانند دوره اول حکومت آنها، دختران و زنان دوباره از تحصیل، کار و بسیاری از فعالیت های دیگر منع شدند. در افغانستان، رسانه ها کنترل می شود و طالبان با زور با مردم صحبت می کنند، بنابراین هیچ کس نمی تواند صحبت کند یا صدای خود را بلند کند. در غیر این صورت مردم از شنیدن نام طالبان استفراق می کنند.

پاسخ

خداوند طالبان را نابود کند، زیرا هیچ کس نمی تواند به خاطر آنها با آرامش زندگی کند و نه اجازه می دهد که آنها زندگی آرام داشته باشند. آنها زنان، مردان، کودکان و بزرگسالان را عذاب می دهند و سیاست های آنها به اکثر مردم (افغان ها) آسیب می رساند. رویه ای در تحصیلات عالی ایجاد کرده است که ممکن است پوهنتون های خصوصی و مؤسسات تحصیلات عالی را در دو سال تعطیل کند. هنوز هم به جای سیستم بانکی، هر روز در بوجی پول جمع می کنند و هیچ اهمیتی به هیچکس و هیچ چیز نمی دهند که کشور به چه سمتی برود. او بندگان خدا، کشور را ویران کردید. کمی کار انسان دوستانه انجام دهید که مردم از شما خوشحال شوند و در کنار شما بایستند. همه مردم در حال فرار و فاصله گرفتن از شما هستند. ابتدا دروازه های تعلیم وتربیه را بستند و حق کار را از آنها گرفتند. حالا سالون های زیبایی را تعطیل کرده اند. اخیراً طرحی را در نظر گرفته اند که بر اساس آن موسسات تحصیلات عالی خصوصی نیز فعالیت خود را متوقف خواهند کرد. این نه این شیوه حکومت است و نه رهبری.

پاسخ

در هر کشوری زنان و مردان کار می کنند. در عین حال، تطبیق برنامه های حمایتی برای زنان و همکاری در زمینه سرمایه گذاری برای زنانی که می خواهند کار کنند، بر عهده دولت است. به طور مثال، برای چنین زنها، دولت و سازمان های کمکی می توانند غرفه های چوبی بخرند که بتوانند لباس بفروشند. نه تنها لباس، بلکه می توانند صنایع دستی، لوازم خانگی و مواد غذایی را نیز بفروشند. در این راستا، دولت افغانستان، سازمان های خارجی و افراد ثروتمند محلی که پول کافی دارند می توانند به زنان فقیر کمک کنند.

پاسخ

درافغانستان زنان زیاد هستند که سر پرست فامیل خودشان است ونان آور خانواده خود استن . در افغانستان بیکاری به اوج خود رسیده است که هیچ کار نیست که جوانان ما برای خود کار پیدا کند و خود شان رامصروف کار کنند. اکثر زنان دست فروشی می کنند همین زنان کی لیلامی می فروشند کسی پیدا نمی شود که همین لیلامی را از همین زنان خریداری کند . چرا که همراهی مردم پول نیست که چیز های بدون مواد خوراکه را خریداری کند . در شهر رفت و آمد مردان و زنان زیاد است اما کسی چیز خریداری نمی کند صرف مردم بیکار هستن واز خانه بیرون می شوند خود را به همین بهانه مصروف ساخته است . اگر در شهرهای ولایت افغانستان ویاهم در شهر کابل کسی روزگار می کند تمامی شان قرض دار است این دوکان داران مفاد نمی کند که کرای دوکان و پول مالیا سالنه خودرا پیداکنند چی بسا که مصرف فامیل خود شان را پیدا کنند اگر در شهر کابل یک قصاب را پورسان کند که روزگار تان چی فسم است شاید برایتان بکوبد که لاک ها افغانی قرض دار استم اگر از یک میوه فروش هم پورسان کند آن هم به لاک ها افغانی قرض دار است چرا که سواده نیست مفاد هم نیست همین مال را که به قرض میااورد همین مال کم با بیش می فروشد وآن را مصرف خانه خود می کند ودیگر پول بیش این دوکان دار نمی ماند که قرض آن نفر را بدهد که مال از بیش شان آورده است . از دست کی سواده نیست مردم مال های خویش را به اندک مفاد ویا هم بدون مفاد به فروش می رساند . در آخر باید بکویم که ملل متحد کوشش زیاد کند که حکومت فعلی افغانستان را به رسمیت بشناسد اکر این رقم واضعت دوام پیدا کند اینده مردم افغانستان روز به روز خرابتر شده می رود .

پاسخ

زنان افغانستان در شرایط سخت کنونی با مشکلات زیادی روبرو هستند و این شرایط بسیار استرس است. فقط کندز نیست. زنان در ولایات مختلف کشور این نوع رنج را تجربه می کنند. زنان بی خانمان مجبورند برای فرزندان خود امرار معاش کنند. اگرچه کار و دستمزد شرم ندارد، اما جامعه جهانی و نظام حاکم باید برای بیرون رفت از این وضعیت گام های سریعی بردارند.

پاسخ