سیاه آب -- کارمندان نجات روز سه شنبه (۱۸میزان) در میان آوارها برای یافتن روستاییان مدفون شده در خانه هایشان در اثر یک رشته زلزله ها که بیش از ۲۰۰۰ تن از ساکنان روستاهای غرب افغانستان را کشتند، تلاش کردند.
امید به یافتن بازماندگان به سرعت در حال از بین رفتن بود.
از زمان وقوع زلزلهء مرگبار ۶.۳ ریشتری روز شنبه - به دنبال آن یک سری پس لرزه های قوی - داوطلبان بی وقفه با بیل و کلنگ در ولایت هرات کار کرده اند، اما برخی به جای آن به حفر قبرها روی آورده اند.
افغانستان مرتباً توسط زلزله های های مرگبار آسیب می بیند، اما فاجعه اوایل هفته بدترین فاجعه در بیش از ۲۵ سال گذشته است.
![افغان ها به تاریخ ۱۶میزان برای قربانیان زلزله در قریهء سربلند ولسوالی زنده جان ولایت هرات قبر می کنند. بیش از ۲۰۰۰ کشته و تقریباً ۱۰۰۰۰ مجروح بر اثر یک رشته زلزله که به تاریخ ۱۵ میزان در مناطق روستایی شمال غربی افغانستان رخ داد، تایید شده است. [محسن کریمی/ خبرگزاری فرانسه]](/cnmi_st/images/2023/10/10/44438-33xq7uv-highres-585_329.jpg)
افغان ها به تاریخ ۱۶میزان برای قربانیان زلزله در قریهء سربلند ولسوالی زنده جان ولایت هرات قبر می کنند. بیش از ۲۰۰۰ کشته و تقریباً ۱۰۰۰۰ مجروح بر اثر یک رشته زلزله که به تاریخ ۱۵ میزان در مناطق روستایی شمال غربی افغانستان رخ داد، تایید شده است. [محسن کریمی/ خبرگزاری فرانسه]
![افغان ها به تاریخ ۱۶میزان در حالی که به دنبال اجساد قربانیان در زیر آوار می گردند پس از زلزلهء در روستای سیاه آب ولسوالی زندهجان ولایت هرات، آوارها را پاکسازی می کنند. [محسن کریمی/ خبرگزاری فرانسه]](/cnmi_st/images/2023/10/10/44439-33xn9ej-highres-585_329.jpg)
افغان ها به تاریخ ۱۶میزان در حالی که به دنبال اجساد قربانیان در زیر آوار می گردند پس از زلزلهء در روستای سیاه آب ولسوالی زندهجان ولایت هرات، آوارها را پاکسازی می کنند. [محسن کریمی/ خبرگزاری فرانسه]
لرزه های شدید روز دوشنبه همچنان منطقه را می لرزاند.
هیچکس باقی نمانده است
علی محمد ۵۰ ساله باشنده قریهء نایب رفیع که زمانی محل سکونت ۲۰۰۰ نفر بود، گفت، «خانواده هایی هستند که هیچ کس آنها زنده نمانده است،»
هیچکس نمانده، نه زن و نه بچه... هیچکس
او گفت، «۲۰ نفر از اعضای خانواده را در زیر آوار مدفون بود،» و افزود که تنها دو نفر از اعضای خانواده جان سالم به در بردند، و آن هم بخاطری که اتفاقاً از خانه خارج شده بودند.
در قریهء نایب رفیع - که زمانی محل زندگی حدود ۲۰۰۰ خانواده بود - هیچ ساختمانی باقی نمانده بود، سقف ها و دیوارها به توته های خشت و گل شکسته مبدل شده بودند.
با از بین رفتن امید برای یافتن بازماندگان در برخی مناطق دو ماشین حفاری برای بازیابی اجساد در لاشههای خرابه کار می کردند. در جاهای دیگر، آنهایی که هنوز خوشبین بودند، با بیل و کلنگ به حفاری ادامه دادند.
در نزدیکی سیاه آب، نزدیک مرکز زلزله، مراسم تشییع جنازه گسترده بیش از ۳۰۰ قربانی که از جوامع اطراف جمع آوری شده بودند، به روز دوشنبه برگزار شد.
اجسادی که در کفن های سفید پیچانده شده بودند از کاروان موترها پایین آورده و در صفوفی قرار داده شدند و بعدا گروهی از مردان نمازه جنازه شان را خواندند.
اسماعیل ۳۰ ساله گفت، «فکر میکردم حتماً خواب میبینم؛ همه جاها با خاک یکسان شده بودند،»
کسی زنده نمانده است
سازمان ملل متحد می گوید که خانه ها در ۱۱ قریه در ولسوالی زنده جان، یک ولسوالی صعب العبور که در ۳۰ کیلومتری شمال غرب شهر هرات، مرکز این ولایت موقعیت دارد، ۱۰۰٪ ویران شده است.
بیشتر خانههای روستایی در افغانستان از گل ساخته شدهاند ور در اطراف آنها با تیرکهای تکیهگاه چوبی محکم ساخته شدهاند.
خانواده های چند نسلی معمولاً زیر یک سقف زندگی می کنند، به این معنی که بلایایی مانند زلزله شنبه می تواند جوامع محلی را ویران کند.
وضعیت بسیار بد
ملا جانان سایق، سخنگوی وزارت مدیریت آفات طبیعی، اواخر روز دوشنبه گفت که روستاییان ناامید همچنان در جستجوی «بیرون آوردن خانواده خود از آوار هستند».
اما او در یک کنفرانس خبری در کابل گفت که گزارش های از ساحه «وضعیت بسیار بد» را توصیف می کند.
مقامات محلی و مرکزی ارقام ضد و نقیضی از تعداد کشته ها و مجروحان ارائه کردند، اما وزارت روز یکشنبه گفت که ۲۰۵۳ نفر جان خود را از دست داده اند.
سایق گفت، «نمیتوانیم آمار دقیق کشتهها و مجروحان را اعلام کنیم، زیرا این آمار در حال تغییر است،»
سازمان جهانی صحت می گوید بیش از ۱۱۰۰۰ عضو از ۱۶۵۵ خانواده تحت تاثیر قرار گرفتند.
لاری های مملو از مواد غذایی و کمپل ها به منطقه رسیدهاند و خیمه های آبی در میان ویرانههای روستاها ظاهر شدهاند.
با نزدیک شدن به فصل زمستان، فراهم کردن سرپناه برای ساکنان یک چالش بزرگ برای رهبران افغانستان خواهد بود که روابط نامناسبی با سازمان های بین المللی کمک دارند.
مقامات زنان را از کار برای سازمان ملل متحد و سازمان های غیردولتی در افغانستان منع کرده اند و ارزیابی نیازهای خانواده را در بخش های عمیقا محافظه کار این کشور دشوار می کند.
سازمان عفو بینالملل گفت که تلاشهای امدادی و نجات باید «بدون تبعیض» انجام شود.
زمان سلطانی، پژوهشگر منطقه ای جنوب آسیای سازمان عفو بین المللی، گفت، «این بسیار مهم است که همه کمک ها نیازهای گروه های در معرض خطر را که اغلب با چالش های پیچیده در موقعیت های بحرانی از جمله زنان مواجه هستند، برآورده کند،»
آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده روز یکشنبه در صفحه اکس خود گفت، «ایالات متحده به دقت تاثیر زلزلهء روز شنبه در شمال غرب افغانستان را دنبال می کند. شرکای بشردوست ما با کمک های فوری در حمایت از مردم افغانستان پاسخ می دهند،»
بحران بر سر بحران
افغانستان در حال حاضر با خروج گسترده کمک های خارجی از ماه اسد سال ۱۴۰۰ و ادامه حضور سازمان های تروریستی مانند بخش خراسان داعش، القاعده و دیگران، از یک بحران انسانی وخیم رنج می برد.
موسسهء سیف دی چلدرن این زلزله را «بحرانی بر سر بحران» نامید.
ارشد ملک، رئیس بخش افغانستان موسسهء مذکور گفت، «میزان خسارت وحشتناک است. ارقام متاثر شده ها از این فاجعه واقعا نگران کننده است.»
ولایت هرات - محل زندگی حدود ۱.۹ میلیون نفر در سرحد با ایران - نیز تحت تأثیر خشکسالی چندین ساله قرار گرفته است که بسیاری از جوامع کشاورزی را فلج کرده است.
افغانستان بهخصوص در رشتهکوه هندوکش، که در نزدیکی محل اتصال صفحات تکتونیکی ایرو ایشیا و هند قرار دارد، مرتباً تحت تأثیر زلزله ها قرار میگیرد.
در پی زلزلهء ۵.۹ ریشتری در ماه سرطان که ولایت فقیر پکتیکا را لرزاند، بیش از ۱۰۰۰ تن کشته و ده ها هزار نفر بی خانمان شدند.
در سال ۱۳۷۷ هجری شمسی بیش از ۴۰۰۰ تن در یک زلزلهء ۶.۵ ریشتری که ولایت تخار را لرزاند، جان باختند.
تابداران و متخصصان اطلاع رسانی متولی گردآوری و سازماندهی این اطلاعات هستند و نتایج پژوهشهای قبلی را در اختیار پژوهشگران قرار میدهند. اما متاسفانه در کشور ما مراکز تحقیقاتی معتبر و کتابخانههای مجهز بسیار کم حتا هیچ است و پژوهشگر نمیتواند به مواد دست اول دسترسی داشته باشد و یا اگر بخواهد مواد دست اول را از طریق صحبت با بازیگران اصلی بدست بیاورید به ندرت این بازیگران حاضر میشوند تا حقایق را بیان کنند و یا آنرا در اختیار یک پژوهشگر قرار دهند. ندانستن لسان خارجی یکی از چالشهای بزرگ سد راه پژوهشگران و محققین ما خصوصا درمسایل تاریخی و اکادیمیک ندانستن لسانهای خارجی است که محققین ما قادر نیستند تا از مواد تهیه شده به لسان های خارجی استفاده نمایند. به گفته یکی از پژوهشگران تاریخ معاصر ما، حدود نود هزار سند و کتاب در آرشیف ملی هند در رابطه با افغانستان وجود دارد اما سالها است که از این مواد استفاده صورت نگرفته است و پژوهشگران افغانستان خود را تکلیف نداده و از این مواد استفاده نکرده اند، به همین ترتیب سالها است که یک مقاله علمی از طرف دانشمندان افغانستان که در داخل کشور میباشند، نوشته نشده و اگر نوشته شده در ژورنالهای بین المللی به چاپ نرسیده است. یعنی سهم ما در تولید علم در جهان تقریبا هیچ است.
پاسخ11 دیدگاه
این در حالی است که تا هنوز هیچ تعریف مشخص و منسجم از منافع ملی، احساسات ملی و خیانت ملی ارایه نشده است، بلکه هر فرد و گروهی به سلیقۀ خود این اصطلاحات را تعریف و تحریف میکند. مثال بسیار برجسته همین روز ۲۸ اسد است که ما همه ساله بنام روز استراداد استقلال افغانستان تجلیل میکنیم و زمانیکه گفته میشود در این روز هیچ حادثه تاریخی رخ نداده و فقط یک روز فرمایشی است، عدۀ زیادی اتهام وارد میکنند که خلاف منافع ملی صحبت شده است در حالیکه همه ما به این باور هستیم که روز ۲۸ اسد منحیث یک روز پر افتخار باید تجلیل شود اما کدام واقعه تاریخی در این روز اتفاق نه افتاده و استراداد استقلال افغانستان در این روز صورت نگرفته، بلکه آتش بس میان قوای افغان و بریتانیا در ۸ اگست ۱۹۱۹ مطابق ۱۸ اسد ۱۲۹۸ و کنفرانسی که در آن استقلال افغانستان از طرف بریتانیا به رسیمت شناخته شد و بنام کنفرانس کابل مسمی میباشد به تاریخ ۲۲ نوامبر ۱۹۲۱ مطابق اول قوس ۱۳۰۰ خورشیدی دایر گردیده بود. عدم دسترسی به مواد دست اول کتابخانهها و مراکز اطلاع رسانی به عنوان مراکز اصلی گردآوری و سازماندهی منابع اطلاعاتی ابزار لازم را برای پژوهشگران و توسعه پژوهش فراهم میکنند. از آن جا که هیچ پژوهشی نمیتواند بدون برقراری پیوند با پیشینه پژوهشی در حوزه موضوعی خود موفق باشد، دسترسی به منابع اطلاعاتی روزآمد یکی از مهم ترین نیازهای پژوهشگران است. همه پژوهشگران نیازمند آگاهی از فعالیتهایی هستند که قبلاً در حوزه پژوهشی آنان اتفاق افتاده و یا در زمان حال در جریان است. این آگاهی از طریق دسترسی به منابع اطلاعاتی میسر میشود. معمولاً یافتههای سایر پژوهشگران از طریق مجلههای علمی، کتابها، سایتهای انترنتی و پایگاههای اطلاعاتی منتشر میشود.
پاسخ11 دیدگاه
یکی از محققین افغانستان سند را در آرشیفهای هند در باره یکی از اقوام افغانستان خوانده و آنرا ترجمه نمود. این سند حود دو صد سال قبل نوشته شده و گفته شده که بود فلان قوم افغانستان در اصل جتهای هند بوده اما به مناطق جنوبی افغانستان کوچیده اند و امروز یک قوم مطرح در کشور اند. به مجردی که نویسنده ما این مساله را بیان کرد، دهها انتقاد بر وی وارد شد و حتا نامبرده را متهم به دامنزدن اختلافات قومی نمودند در حالی که او یک سند را در بارۀ یک قوم در یک آرشیف کشور خارجی دیده و آنرا ترجمه نموده و هیچ گونه نظر شخصی در باره همان قوم نیز ارائه نکرده بود که میشد به جای انتقاد شخصی بر پژوهشگر ادعای آن سند را توسط اسناد، طرحها، دلایل و فرضیههای اکادیمیک رد یا تائید نمود. احساسات ملی در این جای شک نیست که هر کشور و شهروندان تمام سرزمینهای جهان دارای نوع احساسات ملی و میهنی هستند، اما زمانی که مسایل تحقیقات علمی و پژوهشهای اکادیمیک مطرح میگردد، اندیشمندان آنها مسایل را از زاویه دید خود شان بررسی میکنند و به تحقیق میگیرند و وقتی به مسایل اختلاف بر انگیز بر میخورند با سینۀ فراخ نظریات جانب مقابل را نیز میپذیرند، اما در کشور ما نه تنها که نظریات مخالف و دیگران پذیرفتنی نیست بلکه هرگاه به یک موضوع تاریخی از زاویه اکادیمیک نگاه می شود؛ سریعاً به اصطلاح، احساسات ملی جریحهدار میشود و مطرح کننده حتا به خیانت ملی متهم میگردد.
پاسخ11 دیدگاه
متاسفانه انواع تعصبات قومی، مذهبی، سمتی و سیاسی بر فضای نوشتن تاریخ افغانستان و پژوهش در باره حوادث تاریخی سایه افگنده است و کمتر پژوهشگران را مییابیم که از زیر این سایه بیرون شده و مسایل را آنچه است بنویسند و از طرفی هم منابع که باید از آنها منحیث ماخذ دست اول استفاده صورت گیرد در سایه این تعصبات نوشته شده و از حوادث تاریخی برداشت نادرست و تعصب آمیز صورت گرفته که این عمل کار نویسندهگان و پروهشگران را با دشواری های فراوان روبرو ساخته است. بهطور مثال تا چند سال قبل یک پژوهشگر افغان یا حتا یک تحصیل کرده به مشکل میتوانست واقعیتها در باره خط دیورند و کشمکش میان افغانستان و پاکستان را در رابطه با این مساله بداند زیرا تمام نوشته در کشور به اساس دیدگاه دکته شده از طرف مقامات حکومتی ما صورت میگرفت و در آن تنها دیدگاه زمامداران و سیاسیون افغانستان مطرح بود و اگر نویسنده افغان این مساله را بیطرفانه قضاوت کند و در آن دیدگاه پاکستان را نیز بگنجاند و مساله دیورند را با قوانین بین المللی و دعوایهای جهانی وفق دهد، بسیار به زودی به جانبداری و یا ضدیت با قوم خاص دیگر متهم میشود در حالیکه در سالهای اخیر دو سه کتاب که در باره مرز دیورند نوشته شده و این قضیه را از دیدگاه دو طرف مطرح نموده و به اثبات رسانیده است که ما افغانها خلاف آنچه بر ما دکته شده بود و در تاریخ دوره مکتب آمده چندان دلایل قوی و قبول شده به اساس معیارهای جهانی در مقابل خط دیورند نداریم و بسیار حق به جانب هم نیستیم.
پاسخ11 دیدگاه
زلزله که درولایت هرات شد و به تعداد زیاد از هم وطنان ما در این زلز له کشته شدن و یک تعداد زیاد انان زخمی شدن ویک تعداد دیکر شان هنوز هم زیر خاک هستند . این یک خبر بسیار غم انکیز بودکه اشک چشمانم به ځاطر خواندن روان شد وخصوصان که مصاحبه های مردم اهالی آن منتقه را کوش می کردم که از یک فامیل نو نفری یک بسر خوردسن مانده و دیکر فامیل شان همه زیر خاک شدند و به همین طور به دها فامیل دیکر که تمام اعضای فامیل شان را از دست دادند و تنها یک نفر ازاین فامیل ها زنده مانده اند وبس این همه خبر های پر از غم بوده و طاقت شندن این خبر را نداشتم چرا کی درد احساس می کردم که من خودم شاید اعضای فامیل خود را از دست داده باشم وبلا خصوص کریه کردن طفل که هم فامیل خود را از دست داده بود من را بسیا رغمکین کرد این تصویر ای طفل معصوم . من از حکومت امارت اسلامی خواهش می کنم که تیم های کمک دهنده را همراه به زنان اجازه بدهید که کمک های اولیه را همراه مردم اسیب دیده ولایت هرات انجام بدهند که از همه اولتر کمک های طبی باید در آنجا صورت بیکرید که اکس شان خانم ها هستند که نیاز زیاد به داکتران زنانه دارند دو لت امارت اسلامی افغانستان داکتران زنان را اجازه بدهید که همراه اسیب دیده گان ولایت هرات کمک طبی کنند .
پاسخ11 دیدگاه
زلزله هرات واقعه بسیار دردناک و غم انگیزی بود. وقتی خبر به من رسید و فیس بوک را باز کردم، تمام فیس بوک و توییتر پر از عکس و فیلم ماجرا بود، فقط نتوانستم اشک بریزم! خانه افغانها اباد که شهر به شهر و ولایت به ولایت خیمه زدند و برای قرآنیان حادثه مذکور کمک جمع کردند. بسیاری از کشورهای جهان نیز کمک کردند که ما از آنها سپاسگزاریم. اکنون نکته اصلی این است که این کمک ها به خوبی مدیریت می شود و هر مردی حق خود را می گیرد. به خانواده های قربانی حادثه اول باید خانه بسازند، بعد کف و ظرف بخرند و ثالثاً مراقب بچه ها و بزرگترهایی باشند که هیچ عضوی از خانواده ندارند. الی عدالت عمری معلوم میشوند، که به این کمک ها چی میشوند !!!
پاسخ11 دیدگاه
بخش دوم: در حقیقت، ارتش و استخبارات نظامی پاکستان در مقابل هر آن حرکت و گروه که قدرت مرکزی را در افغانستان بدست می گیرد و نظم و انضباط را تطبیق می کنند، دشمنی می کنند. با برگشت به قدرت و حکومت در افغانستان، طالبان افغان آهسته آهسته این را درک کردند که دشمن حقیقی افغانستان و طالبان نه امریکا است نه هند و چین و روسیه است، بلکه دشمن اصلی افغانستان ادارهء استخبارات نظامی پاکستان و اردوی پاکستان است که به هیچ وجه نمی ماند تا در افغانستان نظم و نظام حکفرما شود. در عین وقت، نظام اخوندی ایران که او نیز در ویرانی افغانستان نقش داشت و هنوز هم نقش دارد، و همچنان حکومت ترکیه که از جنګسالار مشهور افغانستان عبدالرشید دوستم مشهور به مارشال دوستم حمایه می کرد و هنوز هم او را در کشور خود جا داده است، در مقابل مهاجرین افغان همانند دشمن عمل می کنند و هیچ یک از آنها در مقابل افغانها رحم نمی کنند. ما از حکومت طالبان می خواهیم تا هرچه زودتر مشروعیت ملی و بین المللی خود را به دست آورده، در مقابل کشور منافق (پاکستان) که حامی و تطبیق کنندهء تروریزم در منطقه و جهان است، روابط خود را قطع کنند. برای بدست آوردن مشروعیت ملی، بایست که طالبان در نظام خود به اقلیت های قومی از جمله تاجک، ازبک، هزاره... و همچنان به دختران حق آموزش و به زنان حق کار بدهند. همچنان، به کنوانسیون های بین المللی که افغانستان از دیر وقت عضو و امضا کنندهء آن است، خود را پابند کنند.
پاسخ11 دیدگاه
امروز از طریق رسانه ها مطلع شدیم که حکومت طالبان به یک هواپیمای پاکستانی حامل یک عده کمکهای اولیه و داکتران که بخاطر کمک به زلزله زده گان به ولایت هرات می آمد، اجازه فرود نداده است. ما این کار حکومت افغانستان را ستایش می کنیم که به منافقین قرن اجازه نداده است تا قدم های نجس شان را در خاک مقدس افغانستان بمانند. پاکستان و بخصوص ارتش و استخبارات لعنتی این کشور حرامزاده و شیطان از چهار و نیم دهه به اینسو بطور مستقیم و غیر مستقیم در ویرانی کشور عزیز ما افغانستان دست دارند. در طی دو سال اخیر و به خصوص در این دو هفتهء اخیر، مقامات کثیف حکومت پاکستان و جنرالان نجس شان مهاجرین افغان مقیم آنکشور را اذیت می کنند. آنها را اسیر می سازند، زنها و اطفال بی گناه افغان را اسیر می سازند و آنها را با بکار بردن زور و جبر مجبور می سازند تا به افغانستان برگردند. این در حالی است که در افغانستان در دو سال اخیر حکومت طالبان بر اریکه قدرت تکیه زده و حتی به دختران اجازه نمیدهند که به آموزش های خود بعد از صنف ششم ادامه بدهند. همچنان، با خروج نیروهای خارجی و موسسات بین المللی هم وظایف رسمی و هم کارهای روزمره کاهش یافته و افغانها مجبور شدند تا بخاطر بدست آوردن یک لقمه نان به کشورهای همسایه مانند ایران و پاکستان و همچنان به ترکیه و اروپا سفر کنند. با وجود آنکه، همان گروهی بود که ادارهء استخبارات نظامی پاکستان و اردوی کثیف پاکستان آنها را حمایه می کردند تا در برابر نیروهای ائتلاف بین المللی و نیروهای اردوی ملی افغان بجنگند، اما وقتیکه قدرت را بدست گرفته اند، دستگاه استخباراتی پاکستان در مقابل طالبان افغان نیز جبهه گرفته است.
پاسخ11 دیدگاه
خداوند افغان ها را بیامرزد. افغان ها به طور قابل توجهی آسیب دیدند. در سال های اخیر، افغان ها با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم می کنند. ما دچار خشکسالی و آفات طبیعی شدیم. حتي حيوانات اين سرزمين هم بر ما ترحم خواهند كرد. ما خانواده هایی داریم که حتی نان خشک هم ندارند. سران این کشور همه چیز را غارت و کشور را ترک کردند. اگر کسی به مردم این کشور بگوید که بقیه ملت ها بسیار مرفه هستند، باور نمی کنند. رهبران ما این ملت را در تاریکی نگه داشته اند. به نظر می رسد همه چیز دروغ است چه بگوییم؟ خداوند رحمت کند.
پاسخمن با نظر شما موافقم به راستی که افغان ها درد و رنج زیادی دیده اند، اما همه از نادانی ماست، اگر تحصیل کنیم، با گذشت زمان، پروردگار آسمان ها به ما رحم خواهد کرد. با این اعمال ما هیچ ګاه بخشدنی نیستم. تا که فرق خوب او بد را نه بشناسم.
پاسخ11 دیدگاه
خداوند به شهدای زلزله بهشت و مجروحان شفای عاجل عنایت فرماید. واقعیت این است که زلزله زدگان یا شهید یا مجروح شدند، اما ملت افغانستان از نظر روحی به شدت آسیب دید. حادثه هرات در هر خانه و مجلسی مطرح می شود. همه مردم افغانستان خود را در این غم و درد بزرگ شریک می دانند. مردمی را هم دیدم که غذای خود را با زلزله زدگان هرات تقسیم کردند. خداوند ما را از بلاهای خود در امان بدارد.
پاسخ11 دیدگاه