تروریسم

با شکست خوردن در دنیای مجازی و حقیقی، بزرگترین نگرانی القاعده بقای آن است

گزارش از عمر

منطقهء شیرپور کابل به تاریخ ۱۱ اسد ۱۴۰۱ خورشیدی، دو روز پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایالات متحده که ایمن الظواهری رهبر القاعده را در آنجا کشت، نشان داده شده است. [وکیل کوهسار/ خبرگزاری فرانسه]

منطقهء شیرپور کابل به تاریخ ۱۱ اسد ۱۴۰۱ خورشیدی، دو روز پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایالات متحده که ایمن الظواهری رهبر القاعده را در آنجا کشت، نشان داده شده است. [وکیل کوهسار/ خبرگزاری فرانسه]

کابل -- بر اساس ارزیابی های متعدد بین المللی، سکوت نسبی القاعده در سال های اخیر نشانه ای از تضعیف این گروه در صحنه و شکست در تلاشهای تبلیغاتی آنلاین آن است.

بر اساس گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال ۱۴۰۲ خورشیدی، القاعده نمی تواند داشتن بیش از ۶۰ عضو را در افغانستان ادعا کند که بیشتر آنها از شخصیت های مسن مقیم در کابل، قندهار، هلمند و کنر هستند.

در ماه جوزا، یک تیم نظارتی بر تحریم های سازمان ملل متحد گزارش داد که القاعده فاقد ظرفیت انجام عملیات خارجی به سطح بزرگ است.

این زوال پس از کشته شدن ایمن الظواهری، رهبر سابق این کشور در حملهء هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده در کابل در سال ۱۴۰۱ خورشیدی سرعت یافت.

یک تحقیق از سوی یوروپول در سال ۱۴۰۳ گفت، «مرگ الظواهری تأثیر عمده ای بر تولید تبلیغاتی هستهء القاعده داشت و حضور رسانه ای آن را به طور قابل توجهی به رویدادهای کلیدی کاهش داد،»

به گفتهء کارشناسان منطقه ای، این کاهش حضور رسانه ها نشان دهنده یک بحران ایدیولوژیک عمیق تر در درون گروه است.

فقدان اجندا یا ارزشها

جواد بینش، تحلیلگر امور سیاسی مستقر در هرات، به سلام تایمز گفت، «القاعده هیچ برنامه یا ارزشی برای مبارزه ندارد. اهداف و ارزش های قبلی آن، که برای فریب مسلمانان از آن استفاده می کرد، دیگر در جوامع اسلامی اهمیتی ندارد،»

او گفت، «تمام فعالیت های القاعده در سرتاسر جهان به تجارت غیرقانونی و فعالیت های مجرمانه خلاصه می شود. هر کجا که این گروه فعالیت می کند، در آنجا در قاچاق اسلحه، اخاذی، ترور و فعالیت های مافیایی دست دارد،»

به گفتهء محمد خلیل نوری، یک دگروال متقاعد افغان در هرات، بقای این گروه به نگرانی اصلی برای رهبران باقی مانده تبدیل شده است.

نوری به سلام تایمز گفت، «متفکران و رهبری مرکزی القاعده در سال های اخیر در عملیات نظامی نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده از بین رفته اند،»

القاعده در یمن، سوریه، پاکستان، افغانستان و حتی افریقا به میزان قابل توجهی تضعیف شده است.

او گفت، عقب نشینی رهبر کنونی به ایران به دنبال سال ها فشار نظامی مستمر و منعکس کننده ترس عمیق امنیتی این گروه است.

عمیق تر شدن انزوا

عبدالقادر کامل، تحلیلگر امور سیاسی مستقر در هرات، به سلام تایمز گفت، «القاعده اعتبار خود را از دست داده و نه تنها در میان جوامع و حامیان آن، بلکه در میان سایر گروه های تروریستی نیز به حاشیه رفته است،»

در تلاش برای حفظ اعتبار، از دیگر گروه های افراطی، از جمله تحریک طالبان پاکستان (تی تی پی) حمایت مالی کرده است.

کامل گفت، «می توان گفت که القاعده با پرداخت پول به گروه های تروریستی تلاش می کند تا جایگاه و اعتبار را خریداری کند، اما تاکنون این تلاش ها بی نتیجه بوده است،»

عبدالکریم نظری، استاد پوهنتون مستقر در هرات، به سلام تایمز گفت، انزوای این گروه همچنان در حال عمیق تر شدن است.

او گفت، «القاعده به عنوان یک گروه تروریستی افراطی با سابقه تاریک، مورد قبول کسی نیست. می بینیم که برخی از شاخه های القاعده در خاورمیانه از بدنهء اصلی جدا شده اند.»

او گفت، رهبران این گروه بر کسب درآمد از راه های مجرمانه متمرکز شده اند و «به طور کامل طرد شده اند.»

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

11 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

لالی تنها صاب

پاسخ

لالی تنها صاب

پاسخ

ها

پاسخ

0093764502950متین

پاسخ

فراق منګل

پاسخ

بسم الله نصرتی

پاسخ

است

پاسخ

((بخش سوم و اخر نوشته))) با در نظر گرفتن همه این نکات و با نگاهی به تاریخ، بهترین و مفیدترین متحد برای افغانستان در این شرایط، ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا است. ایالات متحده امریکا نه تنها در دوره بیست ساله جمهوریت در بازسازی و شکوفایی اقتصادی افغانستان کمک کرده است، بلکه در دوره حکومت فعلی هر ماه ده ها میلیون دالر به افغانستان کمک کرده است. در عین حال، افغانستان نیز به نوبهء خود بهترین دوست ایالات متحده در منطقه است. افغان ها نه تنها مردم شجاع هستند، بلکه مردمی متعهد نیز هستند. تا دم مرگ با دوست خود ایستادگی می کنند. علاوه بر این، افغانستان دارای دشت های وسیع و زمین های مسطح است و دستمزد کارگران به اندازه چین پایین است. شرکت های امریکایی می توانند فعالیت خود را در افغانستان آغاز کنند که به نفع هر دو کشور خواهد بود. من فکر غلامی ندارم، اما این دنیا دنیای وسایل است و هر کشور به کمک کشور دیگر ضرورت دارد. من به عنوان یک افغان آزاد، از حکومت های کنونی و آینده افغانستان می خواهم که حتی اجازه دهند ناتو در افغانستان پایگاه داشته باشد. افغانستان نه تنها اینکه می تواند از ناتو کمک های مالی و نظامی دریافت کند، بلکه همچنان به از سرگیری کمک های اقتصادی و برنامه های بازسازی از سوی ایالات متحده و کشورهای اروپایی به افغانستان نیز منجر خواهد شد. پاینده باد دوستی افغانستان و ایالات متحده

پاسخ

(((بخش دوم نوشته من))) پاکستان آنقدر منافق است که حتی وقتی فصل انگور و انار و تربوز و خربزه در افغانستان می رسد، این کشور دروازه های ساخته شده در خط دیورند را می بندد و فرصت آن را میسر می سازد تا میوه ها و سبزیجات افغانی در مزارع و باغ ها فاسد شود. ما از چنین همسایه ای چه خیر و سودی خواهیم داشت؟ همسایه دیگر ما ایران است، برای چندین دهه، ایران به اختلافات مذهبی شیعه و سنی و درگیری های قومی هزاره، پشتون و تاجیک در افغانستان دامن می زند. و این اختلافات باعث ویرانی در افغانستان می شود. از یک طرف افغان های شیعه را با افغان های سنی می جنگاند، از طرف دیگر هزاره های افغان را به جنگ سوریه و عراق روان می کنند، اما وقتی نوبت فرار در سوریه رسید سربازان خود را سوار هواپیما کردند، اما سربازان شیعه و هزاره شامل لشکر فاطمیون را در میدان خالی رها کردند و هیچ راه فرار به آنها ندادند. خدا می داند که آنها با چه سرنوشتی رو برو شدند. تکیه دیگر افغانستان روسیه است. روسیه به دلیل تهاجم به اوکراین از نظر اقتصادی به شدت ضعیف شده است. اگر به تاریخ نگاه کنیم، افغانستان نیز قربانی تجاوزات و ظلم روسیه و اوکراین نیز قربانی تجاوزات و ظلم روسیه شد. بنابراین افغانستان نمی تواند هیچ کمک خاصی از روسیه دریافت کند. در ردهء سوم چین است. چین نه تنها کمک رایگان ارائه نمی کند، بلکه تجارت با این کشور نیز با خطراتی همراه است. در خبرها خواندم که چین پروژه هایی را برای کینیا کشور افریقایی به پایان رساند و سپس هزینه را دو و سه برابر کرد. چین پروژه هایی را برای مالیزیا تکمیل کرد و سپس آنرا مجبور کرد تا چندین برابر هزینه را بگیرد. چین پروژه های سریلانکا را تکمیل کرد، سپس پروژه های تکمیل شده را به نام خود تغییر داد.

پاسخ

این حتمی است که شبکه های افراطی مانند ال ق ا عده، داعش، صهیونیزم... شکست می خورد. بخاطر اینکه نظریه وعقیده آنها ضد بشر است. هر گروه ایکه قتل انسان را چارهء عادی فکر می کند، او مردود است. چیزیکه برای ما مهم است آینده کشور عزیز مان افغانستان است که بدلیل افراط گرایی خارجی و داخلی خراب شده و افغانها دچار مشکلات زیادی شدند. الان باید ما روی چیزهای فکر کنیم که بعد از سقوط و از بین رفتن گروه های افراطی در منطقه و کشورمان به آنها نیاز داریم تا دوباره به پای خود ایستاد شویم. با در نظرداشت واقعیت های عصر حاضر، افغانستان چاره ای جز همسویی با ایالات متحده ندارد. این فقط یک ادعای محض نیست، بلکه یک واقعیت است و دلایلی برای آن وجود دارد. ببینید، در حال حاضر چهار نیروی بزرگ در جهان وجود دارد که افغانستان می تواند علیه آنها تکیه کند؛ ایالات متحده، چین و روسیه. علاوه بر ایالات متحده، کشورهای عضو ناتو نیز شامل این بلاک می شوند. ناتو شامل کشورهایی مانند بریتانیا، آلمان، کانادا، فرانسه، ناروی، پولند و غیره است. از آنجایی که افغانستان از نظر اقتصادی کشور فقیر است، مجبور است حداقل برای ۵۰ سال به یک ابرقدرت تکیه کند. به عنوان اولین قدم، ما می توانیم با کشورهای همسایه خود کار کنیم. مثلا می توانیم به پاکستان و ایران متکی شویم، اما حقیقت این است که پاکستان خود با چالش های اقتصادی، امنیتی و سیاسی مواجه است که در تاریخ ۸۰ ساله این کشور بی سابقه است. نکته دیگر این است که عامل اصلی ویرانی کنونی کشور ما همین کشور فاسد و منافق پاکستان است. به عبارت دیگر، ما از پاکستان چیزی بدست آورده نمی توانیم، اما شر آن برای ما در دهه‌های گذشته وارد شده است و می‌تواند دوباره وارد شود. (((بخش اول نوشته من)))

پاسخ

آمریکا حامی و بنیان گذار همه شبکه های تروریسم بین المللی در دنیا است که از آنها برای بی ثباتی منطقه و جهان مورد سؤ استفاده قرار می دهد

پاسخ