آموزش

کورس آموزشی به زنان هرات امید و مهارت های مسلکی ارائه می دهد

گزارش از عمر

یک زن در ولایت هرات برای بیش از ۸۰ زن و دختر که تا اکنون تحصیلات خود را تکمیل نه کرده اند و یا هم وظایف خود را از دست داده اند یک کورس مسلکی ایجاد کرده است. این زنان که در جریان ۹ ماه گذشته از رفتن به مکتب محروم بوده اند حالا مصروف آموختن خیاطی، گلدوزی، مهارت های کمپیوتری و زبان انگلیسی هستند. [عمران/سلام تایمز]

هرات -- یک زن در ولایت هرات برای بیش از ۸۰ زن و دختر که تا حالا تحصیلات خود را تکمیل نه کرده اند و یا هم وظایف خودرا از دست داده اند یک کورس آموزش حرفوی را ایجاد کرده است.

این زنان که در جریان ۹ ماه گذشته از رفتن به مکتب محروم بوده اند حالا مصروف آموختن خیاطی، گلدوزی، مهارت های کمپیوتری و زبان انگلیسی هستند.

شکریه احمدی، رئیس انجمن الهام بخش در شهر هرات گفت، او این قدم را برای کمک به زنان برای بیرون رفتن از خانه و تبدیل شدن به اعضای سازندۀ جامعۀ و بهبود سلامت روانی آنها برداشته است.

وی گفت، در ابتدا، اکثریت اشتراک کننده گان در هنگام شروع کورس های آموزشی علایم مشکلات جدی روانی روانی را برو می دادند.

شاگردان دختر که از رفتن به مکتب محروم هستند، به تاریخ ۱۴ماه ثور در حال آموختن خیاطی در مرکز انجمن الهام بخش هستند. [عمران/سلام تایمز]

شاگردان دختر که از رفتن به مکتب محروم هستند، به تاریخ ۱۴ماه ثور در حال آموختن خیاطی در مرکز انجمن الهام بخش هستند. [عمران/سلام تایمز]

وی گفت، «تعداد زیادی از آنها از افسردگی و اظطراب رنج می بردند. ما در قدم اول جلسات صحت روانی را به کمک روان شناسان برگزار می کنیم و بعد از آن شاگردان آموختن حرفه را شروع می کنند.»

وی اظهار داشت، «اکثریت دختران و زنانی که به ما مراجعه می کنند می گویند که از زندگی خود خسته هستند و امید شان را از دست داده اند.»

هزاران زن افغان که در سکتورهای دولتی و خصوصی کار می کردند در جریان ۹ ماه گذشته بیکار گردیده و عاید شان را از دست داده اند.

در عین حال، هزاران شاگرد دختر از دوره های متوسطه و لیسه به دلیل بسته بودن مکاتب شان، تعلیم خود را متوقف کرده اند و یا هم مجبور شده اند که در خانه بمانند.

مصمم به کسب علم و دانش

اکثریت شاگردان دختر که از رفتن به مکتب محروم گردیده اند راه های بدیلی را برای کسب علم و افزایش ظرفیت تحصیلی خود پیدا کرده اند.

سمیعه احمدی، یک شاگرد صنف دوازدهم در شهر هرات که در این کورس اشتراک می کند، پس از اینکه نتوانست به مکتب برود، تصمیم گرفت تا حرفۀ خیاطی را یاد بیگیرد.

وی گفت، «خیاطی حرفۀ مورد علاقۀ من نیست، من دوست داشتم که به جای آن داکتر می شدم.»

وی اضافه کرد، اما«حتی با وجود بسته بودن مکاتب، ما به تحصیل خود ادامه داده و چیزی را که یاد گرفته ایم به سایر دخترها انتقال خواهیم داد.»

احمدی گفت، بسته بودن مکاتب هیچگاه به معنای دور انداختن کتاب هایشان نیست، بلکه این عزم دختران را برای بیشتر کردن تلاش ها و آموختن جدی تر تقویت می کند.

وی گفت، زنان و دختران افغان هیچ وقت تسلیم نخواهند شد و به مبارزۀ خود برای آموزش و تحصیل ادامه خواهند داد.

وی ادامه داد، «من تعهد می کنم که صنف دوازدهم را تمام خواهم کرد، فرق نه میکند که ۱۰ یا ۲۰ سال بعد این کار اتفاق بیافتد.»

خاطره افضلی، یک شاگرد صنف دهم در شهر هرات که وی نیز در این کورس آموزشی شرکت می کند گفت، اکثریت شاگردان دختر با وجود از دست دادن امید بر اثر بسته شدن مکاتب به کورس های مسلکی روی آورده اند.

وی گفت، «ما امیدوار هستیم که دروازه های مکاتب باز شوند تا که بتوانیم به تعلیم خود ادامه بدهیم.»

زنده نگهداشتن آرمان ها

شماری از کسان که در این کورس آموزش حرفوی اشتراک می کنند وظیفۀ خود را از دست داده و در تلاش یافتن راه های بدیل برای کسب عاید هستند.

سهیلا هاشمی، یک انجنیر مسلکی، قبل از این در ریاست احیاء و انکشاف دهات ولایت هرات کار می کرد.

هاشمی که اکنون بحیث خیاط مصروف به کار است می گوید، «من به دلیل محروم شدن از خدمت به کشور و هموطنانم بسیار رنج می بینم، ای کاش می توانستم از علم خود برای آبادی و انکشاف کشور خود استفاده کنم.»

وی گفت، در عین وقت شوهرش بیکار است و او با پولی که از خیاطی به دست می آورد، خانوادۀ چهار نفره اش را حمایت می کند.

هاشمی گفت، «من نمی خواهم در خانه بندی شوم و شاهد گرسنگی خانواده ام باشم، من باید کار کنم و به اولادهایم نان بدهم.»

فاطمه غلامی که پیش از این در ریاست زراعت و آبیاری ولایت هرات کار می کرد، حالا بحیث گلدوز کار می کند.

وی گفت، بعد از اینکه حوالۀ معاش وظیفۀ دولتی او متوقف شد، خانواده او با فقر شدیدی روبرو شد.

اکنون وی برای حمایت از خانواده اش ماهانه از ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ افغانی (۳۴ - ۴۶ دالر) عاید دارد.

وی گفت، «من برای پنج ماه در خانه محبوس بودم و به دلیل محدودیت ها از خانه بیرون نمی شدم، اما چاره ای به جز بیرون رفتن و کار کردن نداشتم، حالات در یک ورکشاپ در پهلوی سایر زن ها، گلدوزی می کنم و یک منبع عاید را پیدا کرده ام.»

غلامی گفت، «تمام ارزوها و ۱۶ سال تحصیل من از بین رفته اند. دعا می کنم که به کمک خداوند متعال (ج) یک معجزه رخ بدهد تا من بتوانم دوباره به کار برگردم.»

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

5 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

این مایۀ خوشی است که در مورد کورس آموزشی در هرات میخوانیم. من اخیراً خبر ذیل را در سایت بی بی سی پشتو خواندم. اگرچه من از یک طرف از خواندن این گونه خبر خوشحال می شوم اما از سوی دیگر نگران این هستم که مدیران این مکاتب با مشکل روبرو خواهند شد. ((یک مکتب مخفی برای دختران در یک منطقه پرجمعیت افغانستان – یک ارادۀ قوی برای مبارزه با محدودیت های طالبان. بیش از دوازده دختر گرد هم جمع شده اند تا در یک صنف ریاضی بیآموزند. یگانه معلم این مکتب با افزودن اینکه تعلیم دختران ارزش «هرگونه خطر» را دارد، به من گفت، «ما از تهدیدات آگاه و نگران آن هستیم.» طالبان تقریباً در تمام ولایات افغانستان مکاتب متوسطه دخترانه را بسته کرده اند. مکتب مخفی که ما از آن دیدن کردیم، مجبور بود تا به سختی کار کند که مانند یک صنف واقعی با داشتن قطارهای میز و چوکی معلوم شود. این معلم به من گفت، «ما کوشش می کنیم که هر چیز را پنهان کنیم، اما اگر دستگیر شویم یا لت و کوب شویم، بازهم ارزش آنرا دارد.»))

پاسخ

یک سال پیش در همین روز (۲۸ ثور ۱۴۰۱) سه فابریکۀ مواد غذایی در شهرک صنعتی ولایت هرات به فعالیت آغاز کرد. به گفتۀ مقامات، این فابریکه ها با هزینۀ ۱۰ میلیون دالر امریکایی فعال و برای ۵۰۰ نفر فرصت شغلی را ایجاد کرد. امروز (۲۸ ثور۱۴۰۱) یک سال از آن خبر می گذرد، اما ما از هرات، خوست، کندهار و ننگرهار خبر امیدوارکننده ای نشنیده ایم. حالا قلب ها شکسته اند. مردم از زندگی خسته شده اند. آنها ناامید هستند. امور به دست کسانی رسید که حس وطن دوستی نداشته و به اشخاص دیگر هم اجازه نه می دهند که حس وطن دوستی داشته باشند. من مجبوریت های این زنان هراتی را به خوبی درک می کنم. خداوند برایتان در پیدا کردن نان حلال کمک کند و خدا کند حاکمان فعلی هم محدودیت های وضع شده بر این قشر مظلوم را بردارند و آنها را مثل پرندگان بندی در قفس آزار ندهند.

پاسخ

به نظر من تعداد نهادهای ایجاد شده در یک کشور مربوط به ضرورتی است که برای شان وجود دارد. مردم یک جامعه به آن نهادها مراجعه می کنند و یا هم نهادهای متذکره کارهای مربوطۀ شان را انجام میدهند. در ۲۰ سال گذشته در نظام افغانستان، نهادهای زیادی بر اساس ضرورت ایجاد گردیده اند، که باعث پیشرفت در برخی از عرصه ها گردیده، مشکلات مردم حل و برای شماری از اشخاص تحصیل کرده فرصت های شغلی را ایجاد نموده بود. اما با ظهور طالبان شماری از این نهادها منحل گردیده اند که نه تنها مردم را بیکار کرده بلکه مشکلات زیادی را در زندگی روزمره ایجاد کرده است. چندین روز از منحل شدن کمیسیون حقوق بشر، شورای امنیت ملی، کمیسیون بررسی قانون اساسی، سکرتریت شورای ملی افغانستان و شورای عالی مصالحه توسط دولت طالبان می گذرد. اگر ابعاد دیگر را از نظر بیاندازیم، با انحلال این نهادها هزاران نفر به شمول زن و مرد بیکار شدند. با این حال، برای طالبان این مهم نیست که مردم وظیفه و کار داشته باشند. منحل شدن نهادهای ضروری ضربۀ دیگری به حقوق بشر، حاکمیت قانون و صلح است. پس از دهه ها درگیری و جنگ، موجودیت همه این نهادها در افغانستان ضروری است و باید سرجای خود باقی بمانند! رهبران طالبان فقط به این فکر می کنند که چگونه بر زنان محدودیت هایی را اعمال کنند، مؤسسات تعلیمی را بسته کنند و آنها را از رفتن به کار منع کنند. رهبران امارت اسلامی باید حد اقل این گزارش را بخوانند و از این زنان یاد بگیرند که چگونه برای مردم فرصت های کاری ایجاد کنند.

پاسخ

رهبران امارت اسلامی که تمام وقت شان را در تلاش برای اعمال محدودیت ها بر زنان، بستن مکاتب شان و جلوگیری از کار زنان در ادارات سپری می کنند باید از این زن کمی یاد بیگیرند. طالبان که عامل بیوه شدن هزاران زن هستند، به عنوان حاکمان کنونی افغانستان مسؤلیت دارند تا گذشته از حجاب و چادر به فکر سیر کردن شکم زنان بیوه و یتیم باشند که به گونۀ روز افزون از بحران موجود اقتصادی رنج می برند. فساد وقتی شروع می شود که زنانی که سرپرست خانواده ندارد، بیکار گردیده و از وظایف شان اخراج شوند. این زنان مجبور ساخته می شوند که یا هم به تن فروشی روی آورند و یا هم اطفال شان را مجبور به کار کنند که هردو مورد ذکر شده باعث فساد می شوند. طالبان باید از گذشتۀ خود عبرت گرفته و از آزار و اذیت زنان افغان دست بردارند.

پاسخ

آفرین بر زنان شجاع و مصمم کشورم که در هر حالت کوشش کرده اند تا از حقوق شان دفاع کنند. دنیا و به خصوص سازمان های حقوق بشری و مدافع زنان و مؤسسات جهانی درحالیکه میلیون ها دالر را به نام زنان دریافت می کنند اما تا اکنون هیچ کاری به جز کمک یک بوجی آرد و یا ګندم به زنان کشور انجام نداده اند؛ امارت به اصطلاح اسلامی هم تا حالا نتوانسته است ساحهٔ فعالیت خودرا از چادر به سر کردن و ایجاد محدودیت ها در مقابل زنان افغان ګسترش دهد. پس در این ګونه حالت موجودیت این ګونه زنان متشبث مانند خانم احمدی واقعا نعمت است و باید همهٔ ما از آنها قدردانی کنیم

پاسخ