آموزش

فقر و محدودیت بر دختران دروازه های ۴۰۰ مکتب خصوصی افغانی را بسته است

گزارش از سلیمان

شاگردان صنف اول به تاریخ ۲۳ اسد در یک صنف در مکتب خصوصی ستاره نور جهان در کابل درس می خوانند. [سلیمان/سلام تایمز]

شاگردان صنف اول به تاریخ ۲۳ اسد در یک صنف در مکتب خصوصی ستاره نور جهان در کابل درس می خوانند. [سلیمان/سلام تایمز]

کابل -- به گفته معلمین، فقر، بیکاری و ممنوعیت بر رفتن دختران به مکاتب ثانوی از جمله عواملی است که منجر به بسته شدن بیش از ۴۰۰ مکتب خصوصی در سراسر افغانستان در سال گذشته شده است.

ذبیح الله فرقانی، یکی از اعضای انجمن مکاتب خصوصی افغانستان می گوید، «متاسفانه اکثر مکاتب خصوصی در آستانه فروپاشی قرار دارند. دلیل اصلی آن فقر، بیکاری و ممنوعیت تعلیم دختران بعد از صنف ششم است.»

وی گفت، «این وضعیت منجر به بسته شدن بیش از ۴۰۰ مکتب خصوصی در سراسر افغانستان شده است» که از جمله ۱۵۰ مکتب در کابل و ۲۵۰ مکتب در ولایات مختلف بسته شده است.‌

حدود ۳۶۰۰ مکتب خصوصی از جمله ۱۲۰۰ مکتب در کابل قبلاً در سراسر افغانستان فعال بودند.

فرقانی گفت که بسیاری از افغان ها وظایف و کارهای خود را در بحبوحه رکود اقتصادی از دست داده اند و پرداخت فیس های مکتب فرزندانشان را - که تنها منبع درآمد مکاتب خصوصی است - دشوار کرده است.

وی گفت، «فقر و بیکاری نه تنها باعث کاهش ثبت نام شاگردان شده است، بلکه باعث ایجاد بحران مالی برای مدارس خصوصی نیز شده است.»

جان آقا حکمت، مدیر لیسه خصوصی نور جهان در کابل گفت، «تحولات اخیر بر بخش‌های مختلف زندگی افغان‌ها تأثیر نامطلوب گذاشته است و بخش معارف بیشترین ضربه را خورده است».

وی گفت، «در سال های گذشته ۶۵۰ شاگرد دختر و پسر در صنوف اول الی دوازدهم در مکتب ما آموزش می گرفتند، اما اکنون در مکتب ما فقط ۲۱۵ شاگرد درس می خوانند.»

امیدها و رویاها در انتظار

فرقانی گفت، اگر محدودیت های تعلیمی دختران ادامه یابد، مکاتب خصوصی بیشتری بسته خواهند شد.

او گفت، «تقریبا ۳۰ تا ۴۰٪ از شاگردان دختر در مکاتب خصوصی در سراسر افغانستان هستند. ممنوعیت بر ادامه آموزش دختران، بسیاری از مکاتب خصوصی را مجبور به بسته شدن می‌کند و در صورت تداوم چنین وضعیتی، مکاتب بیشتری چاره‌ای جز بسته شدن ندارند.»

او گفت که چنین تحولاتی باعث تسریع تخریب بخش آموزش می شود.

بهاره محمدی، مالک و مدیر لیسه خصوصی ستاره نور جهان در کابل به سلام تایمز گفت: «تحولات اخیر بر بخش‌های مختلف زندگی افغان‌ها تأثیر گذاشته است و متأسفانه سکتور معارف بیش از هر بخش دیگری آسیب دیده است.»

محمدی گفت، «اکثر شاگردان به دلیل فقر نمی توانند به تعلیم شان ادامه دهند. معلمان نیز شغل خود را از دست داده اند و مؤسسات تعلیمی خصوصی در آستانه سقوط کامل قرار دارند.»

از ۴۸۰ شاگردانی که در مکتب محمدی آموزش حاصل می کردند، تنها ۲۴۰ نفر باقی مانده اند. بقیه آنها به دلیل فقر یا ممنوعیت سراسری دختران مجبور به ترک تحصیل شدند.

از جمله ۲۱ معلم، ۱۱ تن از ماه اسد گذشته بیکار شده اند.

محمدی گفت، «ثبت نام در مکاتب تا سال گذشته فراتر از حد انتظار بود و دانش آموزان با علاقه فراوان در صنف های خود حضور داشتند. علاوه بر این، شاگردان نسبت به آینده خود بسیار امیدوار بودند و در نظر داشتند که داکتر، انجنیر، پیلوت و معلم شوند.»

او گفت، «با این حال، به نظر می رسد رویاهای آنها امروز ناپدید شده است. آنها دیگر نه لبخندی بر لب دارند و نه امیدی به آینده ای روشن دارند.»

مهدی ۱۲ ساله، شاگرد صنف چهارم ستاره نور جهان می گوید، «نیمی از همصنفیان من، از جمله اولنمره صنف ما که بسیار ذکی بود، مجبور به ترک مکتب شدند.»

او گفت، «آنها بسیار غریب شدند و قادر به پرداخت فیس مکتب نبودند. علاوه بر این، آنها توان خرید کتاب و قرطاسیه را نداشتند.»

مهدی گفت،‌ «من برای دوستان و همصنفی هایم بسیار متاسفم و ضایعه بزرگی است که آنها دیگر همصنفی ما نیستند.»

بسته شدن مکاتب برای معلمان نیز سخت بوده است.

آصفه عابدی، معلم یک مکتب خصوصی در شهر کابل می گوید، «از تدریس در یک مکتب خصوصی به اندازه ای درآمد داشتم که می توانستم مصارف خانواده پنج نفری خود را تامین کنم. او به دلایل امنیتی نام مکتب خود را ذکر نکرد.»

او گفت، «ثبت نام شاگردان به دلیل فقر و بحران اقتصادی کاهش یافته و معاش من ۵۰٪ کم شده است.»

عابدی خاطرنشان کرد، «اگر وضعیت همین طور پیش برود، تمام مکاتب بسته و هزاران معلم بیکار می شوند. علاوه بر این، در چنین شرایطی بیکاری و فقر در جامعه فراگیر می شود.»

دستاوردهای از دست رفته

برای بسیاری از معلمان، بزرگترین ترس این است که دست آوردهای دو دهه گذشته خود را از دست خواهند داد.

شریفه فهیمی، استاد پوهنتون خصوصی در کابل گفت، «تاسیس مکاتب و پوهنتون های خصوصی در دو دهه گذشته یک دستاورد بزرگ در سکتور معارف تلقی می شد.»

فهیمی به دلایل امنیتی نام پوهنتون خود را پنهان کرد.

او گفت، «هزاران مؤسسه تعلیمی در سراسر افغانستان افتتاح شد. در همین حال، صدها هزار شاگرد فارغ التحصیل شدند و به همین تعداد وارد بازار کار شدند».

شریفه گفت، «اگر مکاتب خصوصی فعالیت خود را متوقف کند، نه تنها دستاوردهای ۲۰ سال گذشته از بین خواهد رفت، بلکه هزاران نفر شغل خود را از دست خواهند داد و فقر و بیکاری به یک مخمصه آشکار در کشور تبدیل خواهد شد.»

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

6 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

و من تعجب می کنم که افغانستان امروز صد و سومین سالگرد استقلال خود را جشن می گیرد. من نمی دانم این مردم چقدر احمق هستند. کشور ما توسط پنجاب اداره می شود، در حالی که شما از آزادی صحبت می کنید. مکاتب دخترانه را بستند تا نسل های آینده را بی سواد نگه دارند و کشور ما تاریک است. در همین حال، طالبان یکصد و سومین سالگرد استقلال را به مردم تبریک گفت و گفت که امروز ۲۸ اسد، روز تاریخی است که مردم افغانستان در شرایط بسیار سخت با مهاجمان جنگیدند. جهاد و مبارزه استقلال سه بار استعمار انگلیس را شکست داد، اما نمی دانم ما چه کسی را شکست دادیم و چگونه؟ آیا منظور آنها آزادی است که فرزندان ما با شکم خالی به خواب می روند؟ آیا مردم ما نمی توانند تحصیل کنند؟ خدمات صحی ندارند؟ سیستم بانکی ما فلج شده است؟ پنجابی ها (پاکستانی ها) سیستم مخابراتی را اداره می کنند؟... خوب، مقامات طالبان ممکن است بگویند ما چه کسی را شکست داده ایم و چه کسی را از دست داده ایم؟ در بیانیه طالبان پیشتر آمده است که افغان ها در زمانی که امنیت بی سابقه در کشور تأمین شده است، استقلال کشور را جشن می گیرند. اما من اصلا احساس امنیت نمی‌کنم، زیرا نه می‌توانم چیزی بگویم، نه می‌توانم حق خود را بخواهم و نه می‌توانم از اصلاحات انتقاد کنم... پس امنیت از کجا آمده است؟ امنیت زمانی خواهد بود که از نظر روحی و جسمی احساس آرامش کنم و نه اینکه فکر من غلام و اسیر باشد.

پاسخ

خداوند افغان ها را بیامرزد. خداوند هرگز قدرت هیچ کشوری را به دست مستکبران و جاهلان ندهد. طالبان اجندا یا دستور کار پاکستان را به پیش می برند. همه اینها طبق نقشه پاکستان پیش می رود و پاکستان هرگز نمی خواهد افغان ها در هیچ زمینه ای پیشروی کنند. امروزه مردم از واقعیت و منشأ پاکستان آگاه هستند. آنها می دانند که این کشور منافق بزرگترین دشمن افغانستان است و دلیل آگاهی آنها در این زمینه همه از برکت علم و دانش است. از این رو پاکستان تلاش می کند تا افغانستان را قبل از هر چیز در عرصه معارف تضعیف کند و آن را ناآگاه نگه دارد.

پاسخ

با تاسف که تمام نظام تعلیمی افغانستان در حال سقوط است. سقوط مکاتب خصوصی و بسته شدن درهای مکاتب به روی دختران یک مشکل جدی است، اما در عین حال اگر به مکاتب دولتی پسرانه بروید وضعیت بسیار زیاد وخیم است. طالبان اکثریت استادان زن را از تدریس منع کرده اند. بسیاری از استادان مرد را نیز با افراد خود شان که نه تحصیل کرده اند و نه هم تجربه دارند جایگزین کرده اند. آنها مانع تدریس بسیاری از مضامین عصری شده اند زیرا به نظر آنها خلاف دین هستند و همچنان بواسطه جمهوریت تهیه و چاپ شده اند. طالبان از ابتدا تا حالا با دو بخش در افغانستان در جنگ مستقیم و اعلان نشده هستند. اول زنان و دوم تعلیم و تربیه. طالب از با سواد شدن جامعه میترسد. طالب میداند که هر قدر جامعه با سوادتر شود به همان اندازه مردم از طالب و نظریات جاهلانه شان نفرت میکنند. پس طالبان با تمام قوت تلاش میکنند تا مانع پیشرفت تعلیم و تربیه در افغانستان شوند و میخواهند به هر قیمتی که شده از باسواد شدن مردم جلوگیری کنند.

پاسخ

این تنها بخش کوچک از یک فاجعه بزرګ است. حساب کنید در هر مکتب حداقل ۵۰ نفر کار می کردند یا به نحوی از آن فایده می بردند. یعنی ۲۰ هزار افغان که هر کدام شان یک خانواده را رهبری می کردند وظایف و عاید شانرا از دست داده اند. و این تازه آغاز این فصل شوم است. معلوم نیست که چند سال بعد چی خواهد شد. من مطمین هستم که با ګذشت زمان و طولانی شدن دوره جهل و سیاه طالبان این رقم بسیار بیشتر خواهد. شاید تمام مکاتب خصوصی بسته شوند. حتی امکان این نیز وجود دارد که با وخیم شدن وضعیت اقتصادی مردم اطفال شان را مجبور کنند که به جای رفتن به مکتب کار نمایند و حتی شاګردان مکاتب دولتی نیز کاهش یابند. این فایده جهاد طالب به مردم افغانستان است. طالب به اشاره دشمن خونخوار ما یعنی پاکستان پلان دارد تا بنیاد علم و دانش را در کشور ریشه کن سازد تا افغانستان برای همیشه محتاج پاکستان بماند. لعنت به پاکستان و حامیان بین المللی آن.

پاسخ

این خبر ناراحت کننده است. نه تنها این، صدها و هزاران کار دیگر انجام شد که دستاوردهای افغان ها در بیست سال گذشته را از بین برد، اما چه کسی این جنایت را مرتکب شد؟ طالبان، حکومت قبلی و متحدان غربی همگی در این جنایت شریک هستند. چه توافقی بین آمریکا و طالبان در دوحه بسته شد که از افکارعمومی پنهان ماند؟ همان توافق آغاز چنین وضعیتی شد. پس از توافق دوحه، پایه های نظام در افغانستان ضعیف شد و در مدت ۱۸ ماه، دستاوردهای ۲۰ سال گذشته یک یکی از بین رفت و این روند هنوز هم ادامه دارد. بقایای ائتلاف شمال سابق به رهبری عبدالله عبدالله که در داخل حکومت بود، در این جنایات شریک بودند زیرا از مذاکرات صلح جلوگیری می کردند و در نهایت منجر به فروپاشی نظام شدند و همه چیز به هم ریخت.

پاسخ

این مسئله شاید محدود به مکاتب دخترانه نباشد و نیست. وضعیت مردان در مکاتب دولتی و پوهنتونها نیز به همین صورت است. تعداد متعلمین و محصلین روز به روز در حال کاهش است. همه به فکر امرار معاش هستند. در سیستم قبلی رقابت آموزشی بین جوانان وجود داشت. همه تلاش می کردند تا تحصیل کنند، شغل خوبی داشته باشند، زندگی کنند، اما امید بسیاری از جوانان به دلیل فقر مرده است. بنابراین، اگر این وضعیت فعلی ادامه یابد، مطمئنم بسیاری از مکاتب و پوهنتونهای دولتی نیز در کنار مکاتب و پوهنتون های خصوصی بسته خواهند شد.

پاسخ