پناهندگان

سفر خطرناک: بیکاری جوانان افغان را به مهاجرت غیرقانونی مجبور می سازد

گزارش از عمر

با وجود خطرات سفر غیرقانونی به کشورهای همسایه، بسیاری از جوانان افغان راهی جز ترک کشورشان در جستجوی کار نمی بینند. جوانان افغان روزانه در زرنج مرکز ولایت نیمروز گرد هم می آیند و راه های مهاجرت غیرقانونی به ایران را بررسی می کنند. [عمر/سلام تایمز]

نیمروز -- دایره کلان در زرنج، مرکز ولایت نیمروز، به عنوان محل تجمعی شناخته می شود که جوانان افغان هر روز قبل از مهاجرت غیرقانونی به ایران در آن دورهم جمع می شوند.

این جوانان که شامل نوجوانان و کودکان می باشد، از ولایات دیگر به نیمروز می آیند تا با کمک قاچاقبران انسان به صورت غیرقانونی به ایران سفر کنند.

اگرچه تعداد دقیق افغان هایی که از نیمروز به ایران سفر می کنند نامشخص است، مقامات محلی می گویند که روزانه ۱۰۰۰ نفر وارد این ولایت می شوند و بعدا بطور غیر قانونی به ایران می روند.‌

بیکاری، فقر و ترس از آینده ای نامعلوم باعث مهاجرت آنها شده است.

افغان ها از مناطق مختلف کشور به تاریخ ۱حوت به امید یافتن کار در زرنج مرکز ولایت نیمروز منتظر عزیمت به ایران هستند. [عمر/سلام تایمز]

افغان ها از مناطق مختلف کشور به تاریخ ۱حوت به امید یافتن کار در زرنج مرکز ولایت نیمروز منتظر عزیمت به ایران هستند. [عمر/سلام تایمز]

نبی الله، ۲۳ ساله، باشنده کندز که به تاریخ ۱حوت به زرنج رسید، به سلام تایمز گفت که تصمیم گرفته است با دوستانش به طور غیرقانونی به ایران سفر کند.

او گفت که مهاجرت تنها گزینه مناسب برای او و دوستان جوانش است.

وی گفت، «در افغانستان کار نیست، و مشکلات اقتصادی مدام در حال افزایش است. من باید برای کار به ایران بروم و برای خانواده ام امرار معاش کنم. مشکلات اقتصادی ما بزرگ است و چاره ای جز خروج از کشور ندارم.»

او گفت، «من با ۱۵ جوان دیگر در یک هوتل کار می کردیم. کار هوتل در جریان بحران اقتصادی کند شده است و ۱۳ نفر از جمله ما از کارهای شان سبکدوش شده است.»

نبی الله اذعان داشت که ممکن است در راه ایران بمیرد، اما افزود که برای فرار از بیکاری و مشکلات اقتصادی باید این خطر را بپذیرد.

نثار احمد، ۱۵ ساله، باشنده ولسوالی گذره، ولایت هرات، به تاریخ ۱حوت به سلام تایمز گفت که در شهر زرنج در جستجوی فردی بوده که گروپ او را به ایران ببرد.

او گفت، «این اولین بار است که از یک مسیر غیرقانونی به ایران می روم. وحشت زده هستم و در این سفر هیچ یکی از اقوام من را همراهی نمی کند. من نمی دانم که آیا زنده به ایران خواهم رسید.»

وی افزود، «پدرم دهقان کار است. امسال به دلیل خشکسالی حاصلات خوبی نداشتیم. درآمد کافی نداشتیم و در فقر فرو رفتیم. پدرم تصمیم گرفت مرا به ایران بفرستد.»

آرزوهای از دست رفته

بسیاری از جوانان افغان که تصمیم به ترک کشور خود گرفته اند، تحصیل کرده اند.

ایمل پسرلی، ۲۱ ساله یکی از آنهاست.

پسرلی باشنده ولایت ننگرهار است و دو سال پیش از فاکولته علوم پوهنتون ننگرهار فارغ التحصیل شده، اما از آن زمان تاکنون نتوانسته کاری بیابد.

او گفت، «هیچ فرصت کاری برای جوانان تحصیلکرده افغان وجود ندارد. من تمام زندگی ام را وقف تکمیل تحصیل کردم، اما چاره ای برایم باقی نماند.»

پسرلی گفت، «امیدوارم بتوانم با خیر و خیریت از راه غیرقانونی خود را به ایران برسانم و برای تامین معاش خانواده ام امرار معاش کنم.»

او گفت که بسیاری از جوانان تحصیلکرده افغانستان راهی جز ترک کشور و سفر به کشورهای همسایه از مسیرهای غیرقانونی ندارند.

معروف، ۲۲ ساله، باشنده ولسوالی قره باغ ولایت کابل، سه سال پیش از پوهنتون کابل فارغ التحصیل شد. او در هوتلی در شهر زرنج زندگی می کند و می گوید که برای مهاجرت غیرقانونی به ایران آماده می شود.

معروف به تاریخ ۳۰ دلو گفت که تمام تلاش خود را برای یافتن یک وظیفه انجام داده است اما اکنون مجبور است خانه و کشور خود را ترک کند.

وی افزود، «من می خواهم به ایران و از آنجا به ترکیه بروم، این سفر بسیار خطرناک است و من مطمئن نیستم که بتوانم به مقصد نهایی برسم.»

معروف توضیح داد، «من قبلاً در یک شرکت ساختمانی کار می کردم اما او به دلیل بحران اقتصادی تعطیل شد. یک و نیم سال است که کارم را از دست داده ام. چاره ای جز مهاجرت و یافتن کار برای امرار معاش و حمایت مالی ندارم.»

او گفت که ترک کردن کشور برایش تصمیم آسانی نبود و دوست ندارد از خانواده اش جدا باشد. با این حال، بیکاری و بلاتکلیفی او را مجبور به مهاجرت از مسیرهای خطرناک کرده است.

سفر خطرناک

مسیری که قاچاقبران انسان به ایران طی می کنند، از زمین های صعب العبور و پرخطر عبور می کند.

از نیمروز ابتدا وارد ایالت بلوچستان پاکستان می شوند و سپس با پای پیاده از طریق کوهستان وارد ایران می شوند. جاده ها خطرناک است و دزدان مسلح حمله می کنند و در برخی موارد سربازان ایرانی گزمه می زنند.

محمد نبی، ۲۳ ساله، باشنده ولسوالی مقر ولایت غزنی، که خودش این سفر را از ۱ حوت آغاز کرده است، گفت، مسیری که قاچاقبران انسان به ایران می طی می کنند، کوهستانی است و مرگ همیشه در کمین مسافران است.

وی گفت، قاچاقچیان انسان مبالغ هنگفتی را از ما می گیرند اما جان ما برای آنها ارزشی ندارد و ۲۰ تا ۲۵ نفر را سوار تویوتا می کنند و در دشت ها و مناطق کوهستانی با سرعت زیاد رانندگی می کنند.

نبی گفت، زمانی که به پاکستان می رسیم، برای ورود به ایران باید ۲۴ ساعت از کوه ها بگذریم، آب و نانی نیست و برخی از کودکان و سالمندانی که از کاروان عقب می افتند ممکن است جان خود را از دست بدهند.

او گفت، جوانان افغان به دلیل بیکاری و عدم اطمینان نسبت به آینده مجبور شده اند این سفر مرگبار را طی کنند.

سید احمد حسینی، ۲۶ ساله، باشنده ولسوالی شیندند ولایت هرات، در حالی که برای دومین بار در یک سال آینده برای رفتن به ایران آماده می شد، در ولایت نیمروز صحبت کرد.

او در اولین سفر خود توانست خود را به شهر کرمان، یکی از شهرهای ایران برساند.

پس از چهار ماه کار در ایران، پولیس ایران او را بازداشت و سپس به افغانستان روان کرد.

او بار دیگر تصمیم گرفته برای فرار از بیکاری به طور غیرقانونی به ایران سفر کند.

او گفت، «من از خطرات سفر غیرقانونی و احتمال مرگ هر لحظه آگاه هستم، اما چاره ای ندارم. بهتر است یک بار بمیرم تا اینکه... هر ثانیه به دلیل فقر و بیکاری شکنجه بکشیم.»

حسینی گفت، «من از ناامیدی به ایران می روم. اقتصاد افغانستان به هم ریخته است و اینجا کار پیدا نمی شود. وقتی فرصت شغلی وجود ندارد، جوانان مجبور به مهاجرت به کشورهای همسایه می شوند.»

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

7 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

بسیار دردناک است که انسان کشور، پدر و مادر عزیز، فرزندان و همسر دلشکسته خود را به دلیل بیکاری ترک کند و از مسیرهای ترافیکی مرگبار راهی کشورهای اروپایی شود. خداوند افغان ها را بیامرزد. جوانان افغان مجبورند همه چیز را رها کرده و در کشورهای خارجی کار کنند تا خانواده های خود را از گدایی نجات دهند. بسیاری از جوانان در این مسیرهای قاچاق جان شیرین خود را از دست دادند که اجسادشان پیدا شد و جسدشان توسط گرگ ها خورده شد. همه اینها به دلیل جنگ ها و نبود سیستم سازماندهی شده برای ما اتفاق افتاده است و این جریان دارد.

پاسخ

این ګپ راست است. که افراد بیکار از راه های بسیار سخت و مرگبار مردم را مجبور به ترک وطن عزیز و سفر به کشورهای خارجی می کنند. راه رفتن در این جاده های صعب العبور به چشم خود می بینه که مرگ است، اما مردم مجبورند، مرګه قبول میکنده بخاطر ازی کی او لاد های شان نه میتانه ګوشنه بیبند. در این مسیرهای قاچاقی به خصوص راه ایران و ترکیه وه مردم شان وه هم چنین پولیس شان ای قدر ظلم میکند که هیچ پرسان نکو. ضرب و شتم، زندان، سرقت پول و تلفن همراه، آدم ربایی و دیگر جنایات مشابه که بر مردم فقیر افغان دوزی می شود. علاوه بر این، کشور ایتالیا نیز مرتکب چنین جنایاتی می شود، در دنیا هیچ قانونی وجود ندارد، که پرسان کند، کی چرا ؟

پاسخ

راه های غیرقانونی خطرناک است. بازی کردن با مرگ است. بسیاری از جوانان قریه ما را به دلیل بیکاری ترک کردند. آنها قریه را ترک کردند و به خوبی می دانستند که راه ها خطرناک و کشنده است. نیروهای ایرانی و ترکیه در مرز با آنها بدرفتاری می کنند. ضرب و شتم، لگد زدن و حتی پرتاب کردن در کوچه ها وجود دارد، اما باز هم جوانان می گویند یا سیر یا هیچ. می گویند اگر در وطن بمانیم چه کنیم؟ زندگی پول می خواهد، پول در کار است و کار وجود ندارد. امیدواریم جامعه جهانی افغان ها را در این وضعیت وخیم تنها نگذارد.

پاسخ

در افغانستان روز به روز فقر زیاتر شده می رود . جوانان افغانستان که وطن خود را ترک می کنند از چند نگاه مجبور می شوند که افغانستانرا ترک کنند. دولت فعلی افغانستان یه سرنوشت میلیون ها جوانان هیچ توجه نمی‌کند . پوهنتون ها که همیشه در سالهای گذشته به تاریخ ۱۵ حوت شروع می شود فعلان که تاریخ ۹حوت است هیچ خبری از شروع شدن پوهنتون ها نیست . در مکتب های دولتی نه در سالهای گذشته درس درست بود ونه فعلان در س خواندن است نه معلمان هستند که یه شاگردان خود درس را بیااموزنند . عوامل اصلی که جوانان و کودکان که افغانستانرا ترک می کنند آن هم بیکاری است که هیچ کار نیست که یک جوان کار کند که حقلان برای فامیل خود شأن یک واقت نان خوردن را پیدا کند. در افغانستان در هر محفل عروسی محفل فاتح خوانی یا هم در یک تجمع که چند نفر جمع شده باشند همین یک لفظ بر سر زبانها مردم است که یک بسر خود را روانی خارج کردم یا هم برادر زاده من رفت به خارج یا هم یکی از اقراب ما به خارج سفر کرد همه‌ی جوانان کس کی پول دارد یا هم ندارد به فکر این است که چه واقت افغانستان را ترک کند. یک چیزی که جوانان مارا به این روادار ساخته است که وطن خود را ترک کند آن این است که از یک فامیل که یک نفر شأن در یک مملکت اورپای یا هم در یک کشور خارجی زندگی میکند دیگر اعضای خانواده شأن زندگی آسوده تر دارند و به مشکل اقتصادی هم مواجه نیستند اما کسانی که درداخل افغانستان کار می کنند اگر از یک خانواده ۵ یا کم یا بیشتر کار می کنند به مشکلات اقتصادی مواجه هستند از همین خاطر جوانان ما افغانستان راترک می کنند که آرزو هایشان در افغانستان بر آورده نمی شود . از دست بیکاری بسیار روزانه به هزار ها نفر از افغانستان به کشور ایران مهاجرمی شود.

پاسخ

بیشتر نقاط ایران از نظر تاریخی متعلق به افغانستان بزرگ است. شاه حسین هوتک تا اصفهان بر افغانستان بزرگ حکومت می کرد. مردم ما که به آنجا می روند نباید به عنوان مهاجرغیرقانونی شناخته شوند. از یک طرف پاکستان خاک ما را اشغال کرده است و از طرف دیگر ایران خاک افغانستان را اشغال کرده است. با وجود آن که این دو همسایه منافق، سرزمین های ما را اشغال کرده اند، هنوز هم در امور افغانستان مداخله می کنند و برای افغان ها مشکل ایجاد می کنند. در طول ۲۱ سال گذشته، رژیم ایران از نظر سیاسی، فرهنگی و تسلیحاتی در افغانستان وقفه داشته است. بحث پاکستان بسیار متفاوت است زیرا چهار و نیم دهه است که پروژه های جهادی را تحت نام اسلام در افغانستان به پیش می برند. از وزارت دفاع افغانستان می‌خواهم در صورت رفتار نادرست نیروهای مسلح ایران با افغان‌ها، فوراً به ایران حمله کند. وطن ما هنوز ویران است و این همسایه ها آن را ویران کرده اند. مناطق و املاک تحت کنترول رژیم دکتاتوری ایران باید به افغان ها واگذار شود.

پاسخ

۹ حوت روزی است که همه ساله در افغانستان به نام روز سرباز تجلیل می شد. از شجاعت های سربازان و دفاع از کشور تجلیل می شد. بیرق ملی و حفاظت از آن در برابر مردم تجلیل می شد. دسته گل هایی به دستشان داده می شد. مردم عادی به سنگرهایشان می رفتند و لحظاتی را با شادی در کنارشان می گذراندند. به این یا آن سرباز این رضایت را می داد که حافظ اولیه منافع این سرزمین و ملت است و بیشتر به مسئولیت خود اهمیت می داد. سربازها هم خوشحال بودند. گرچه امتیاز مادی نبود اما این روز فقط بطور اخلاقی برگزار می شد اما در سال های گذشته این روز مانند عید بود. رژه های نظامی در شهرها برگزار می شد و برنامه های ویژه ای برگزار می شد اما امروز آن سربازان ناامید در خانه نشسته اند. هیچ کاری برای انجام دادن وجود ندارد. نشانی های ماه ها تمرینات نظامی شدید هنوز روی بدن آنها دیده می شود. در واقع، کسانی که مشغول کار هستند یا تکسی می‌رانند، پیاز و کچالو در بازار می‌فروشند، یا از صبح تا عصر کار می‌کنند از ۲۰۰ تا ۳۰۰ افغانی پول در می آورند، و آن‌هایی که حتی درآمد کمی دارند، به اروپا قاچاق می‌شوند و برخی از آنها به کشورهای دیگر روی آورده اند که به ندرت به مقصد می رسند. برخی در دریاها گم شده اند، برخی توسط قاچاقچیان در نیمه راه رها شده اند، برخی برای روسیه در اوکراین می جنگند و برخی برای دفاع از اوکراین علیه روسیه می جنگند. ارتشی که میلیون ها دالر علیه آن مصرف شده بود، قربانی یک بازی سیاسی شد. نظامیان افغان مانند شیر در میدان جنگ جنگیدند اما قربانی بازی های سیاسی شده اند و امروز در وضعیت بدی قرار دارند. روز سرباز ناامید افغان مبارک!!!

پاسخ

نکته نگران کننده این است که در سال ۱۴۰۱ نزدیک به ۳۳۰۰۰۰ نفر به طور غیرقانونی به کشورهای اروپایی مهاجرت کردند که بسیاری از آنها افغان بودند. این امر به این دلیل است که بسیاری از مردم با مردم جغرافیای دیگر ناآشنا هستند، دین و مذهب متفاوتی دارند، فرهنگ و سنت های متفاوتی دارند، زندگی و غذای متفاوتی دارند و همچنین سبک لباس متفاوتی دارند. اگر با یکدیگر سازگاری نکنند، حتما مشکلاتی پیش خواهد آمد. سال‌ها جنگ در افغانستان توسط کمک‌کنندگان خارجی انجام شد. از یک سو به طالبان پول دادند و از سوی دیگر به اردوی افغانستان پول دادند که همدیگر را بکشند که متأسفانه این اتفاق افتاد و هنوز هم ادامه دارد. قبلاً طالبان نابسامانی ایجاد می کردند و ارتش افغانستان مجبور به توقف آن شده بود که جامعه را سردرگم می کرد. بالاخره جنگ ها در حال فروپاشی بود که دلیل اصلی آن دخالت استخبارات خارجی بود. اکنون که طالبان می خواهند از سربازان سابق انتقام بگیرند، بیشتر ارتش افغانستان که تعداد آنها به ۳۰۰ هزار نفر می رسد، در تلاش هستند تا به خارج از کشور بروند و اگر در اینجا بمانند، طالبان به این صورت آنها را شکنجه خواهند کرد. و هنگامی که کسانی که از شکنجه فرار می کنند برای درخواست پناهندگی به اروپا و سایر کشورها می روند، ناگزیر هرج و مرج به وجود می آید. به همین دلیل کشورهایی که تعداد آنها بیش از ۴۰ کشور بود به افغانستان آمده بودند، پس اکنون لطفاً با طالبان برای پایان دادن به کشتار افغان ها و جلوگیری از مهاجرت و پروژه هایی که به دلیل مسائل امنیتی کارشان به تعویق افتاده است به تفاهم برسید. اکنون اهداکنندگان باید کارهای ناقص خود را تکمیل کنند تا جلو قاچاق انسانی گرفته شود.

پاسخ