دیپلماسی

اظهارات رئيس جمهور ايران در رابطه به آب باعث بروز خشم مردم در افغانستان شد

گزارش از حمزه

این عکس که به تاریخ ۱ حمل سال ۱۴۰۰ گرفته شده است، نمایی کلی از بند برق آبی کجکی در ولایت هلمند افغانستان را نشان می دهد. [وکیل کوهسار/ ای اف پی]

این عکس که به تاریخ ۱ حمل سال ۱۴۰۰ گرفته شده است، نمایی کلی از بند برق آبی کجکی در ولایت هلمند افغانستان را نشان می دهد. [وکیل کوهسار/ ای اف پی]

کابل -- افغان‌هایی که با سلام تایمز صحبت کردند، گفتند که اظهارات اخیر رئیس‌جمهور ایران در مورد حقوق آب را تهدیدآمیز می‌دانند و معتقدند ایران در حال انجام یک بازی سیاسی است که برخلاف اصول پذیرفته‌شده بین‌المللی است.

ابراهیم رئیسی در جریان سفر پنجشنبه /۱۱ ثور/ به ولایت سیستان و بلوچستان ایران، مقامات افغانستان را متهم کرد که به تعهدات خود در تأمین «حقابه» ایران از رود هلمند عمل نمی کنند.

او با استفاده از زبان تهدیدآمیز، افغانستان را متهم کرد که به تعهدات خود بر اساس معاهده سال ۱۳۵۲ عمل نکرده و همکاری لازم را در تامین حقوق قانونی آب ایران ارائه نداده است.

وی با بیان اینکه، «به مسئولان و حاکمان افغانستان هشدار می‌دهم که فوراً حقوق مردم و منطقه سیستان و بلوچستان را رعایت کنند،» خواستار اجازه کارشناسان ایرانی برای ارزیابی ادعای افغان‌ها در مورد کمبود آب شد.

وی گفت، «اگر آب کم است ما ادعایی نداریم، اما اگر آب هست باید حقوق مردم سیستان و بلوچستان داده شود و اجازه نمی دهیم حق مردم زیرپا شود.»

حسن کاظمی قمی سفیر جمهوری اسلامی ایران در کابل به رسانه‌های ایران گفت، «بر اساس معاهده بین‌المللی، در سال‌هایی که آب کافی وجود دارد، باید ۸۲۰ میلیون متر مکعب آب از رود هلمند به ایران سرازیر شود،»

او گفت، «اما سال گذشته تنها ۲۷ میلیون مترمکعب آب به ایران سرازیر شده است.»

مقامات افغانستان اظهارات رئیسی را نامناسب و مضر دانستند، در حالی که برخی در این کشور، ایران را به تلاش برای بازنگری مجدد پیمان آب متهم کردند.

مقامات افغانستان در اعلامیه ای که یک روز پس از سخنان رئیسی منتشر شد، اعلام کردند، «مقامات ایران ابتدا باید اطلاعات کامل در مورد آب هلمند به دست آورند و سپس خواسته‌های خود را به زبان مناسب ارائه کنند،»

در این اعلامیه آمده است، «بیان چنین اظهاراتی بدون مطالعه دقیق حقایق می تواند به فضای سیاسی بین دو ملت و کشور مسلمان آسیب برساند که به نفع هیچ یک از طرفین نیست و نباید ادامه یابد،»

مانور سیاسی

زلمی افغانیار، تحلیلگر امور سیاسی مقیم کابل، به سلام تایمز گفت، «تقاضای مکرر برای حق آبه از رود هلمند یک مانور سیاسی و یک بازی سیاسی از سوی دولت ایران است،»

او گفت، «از یک سو با بیان چنین اظهاراتی می‌خواهد مشکلات سیاسی و اقتصادی و شکست‌های خود را برای جلب حمایت مردمش پنهان کند،»

و افزود، «از سوی دیگر، افغانستان را برای تحویل آب بیشتر تحت فشار قرار می دهد.»

افغانیار گفت، «ایران هرگز نمی تواند با زور و ارعاب حق افغان ها را بگیرد. تهدیدهای رئیس جمهور ایران افغان ها را به واکنش تحریک می کند و به روابط دو کشور آسیب می زند.»

سلیم پیگیر، تحلیلگر امور سیاسی مقیم کابل گفت، «اظهارات تهدیدآمیز رئیس جمهور ایران برخلاف اخلاق سیاسی و منطق یک رئیس جمهور و مغایر با اصول پذیرفته شده همسایگی و بین المللی است،»

او به سلام تایمز گفت، «این گونه تهدیدها برای افغان ها قابل قبول نیست و مردم دو کشور را به درگیری سوق می دهد،»

پیگر گفت، «در ۴۴ سال گذشته، ایران به نفع خود به جنگ و درگیری در افغانستان دامن زد. برخلاف معاهده، سالانه میلیاردها متر مکعب آب دریافت کرده است.»

او گفت، «اگر روزی حساب صورت بگیرد، ایرانی ها ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دالر از بابت آب اضافی دریافتی خود بدهکار هستند.»

وی یاد آوری کرد که، «رئیس‌جمهور ایران با چنین اظهاراتی می‌خواهد به مردم سیستان و بلوچستان نشان دهد که در خدمت آنهاست و حقوق آنها را تامین می‌کند.»

او گفت، «اما در حقیقت، در طول تاریخ، حکومت ایران حقوق اقلیت های خود را مورد تبعیض، ظلم و تجاوز قرار داده است.»

عبدالمصور ۲۶ ساله، فارغ التحصیل پوهنتون کابل، به سلام تایمز گفت، «کلمات و لفاظی‌ های تهدیدآمیز که رئیس‌جمهور ایران در مورد حقوق آب کشورش به کار برد، زبان میان تهی بود،»

او گفت، «مردم ما این انتظار را از بالاترین مقام ایران نداشتند،»

مصور گفت، «دولت ایران برای تامین منافع اقتصادی خود در افغانستان همواره تلاش کرده است تا به کشور ما ناامنی و بی ثباتی به ارمغان بیاورد،»

وی گفت، «این کشور تلاش کرده است تا بندهای افغانستان را ویران کند و اکنون در تلاش است تا به اختلافات قومی و جنگ داخلی دامن بزند» تا به آب افغانستان دسترسی پیدا کند.

خواسته های بیش ازحد

نورالحق، تحلیلگر امور سیاسی مقیم کابل گفت، «بر اساس معاهده، سهم ایران ۲۶ متر مکعب آب در ثانیه است، اما اگر بیش از آن دریافت کند، باید در بدل هر متر مکعب آب یک دالر به افغانستان بپردازد،»

او به سلام تایمز گفت، «سطح آب از زمان امضای معاهده ۱۲ برابر کاهش یافته است. بر اساس این معاهده، ایران حق ۲۶ مترمکعب آب [در ثانیه] را ندارد و دیگر نباید آب رایگان دریافت کند.»

وی افزود، «برای بیش از چهار دهه ایرانیان ساخت بند کمال خان را به عقب انداختند، در حالیکه در حین کار ساخت بندها در کشور ده‌ها نفر از نگهبانان حفاظت از این بندها کشته شدند،»

وی گفت، «افغان ها دیگر نمی خواهند آب آنها توسط ایرانی ها غارت شود.»

نجیب آقا فهیم، کارشناس منابع آب، به سلام تایمز گفت که ایران و افغانستان دارای آب و هوای خشک و نیمه خشک مشابهی هستند.

وی افزود، «هر قطره آب برای هر دو کشور حیاتی است؛ بنابراین، آب رود هلمند از دیرباز بین دو کشور مشکل ساز بوده است،»

فهیم گفت، «در سال ۱۳۵۲معاهده تعیین حق آبه ایران بین دو کشور منعقد شد اما خیلی زود جنگ و ناامنی در کشور ما شروع شد. بنابراین، ما .... نتوانستیم به درستی از آب خود استفاده کنیم.»

وی گفت، «ایران با استفاده از این فرصت به طور یکجانبه از تمام آب رود هلمند و سایر آب‌ها از جمله رود فراه استفاده کرد و بر خلاف معاهده، پروژه‌های متعددی را در منطقه سیستان و زاهدان خود ساخته است.»

وی گفت، «افغانستان در سال های اخیر این فرصت را بدست آورد و توانست بند بسازد و آب خود را تا حدی مدیریت و استفاده کند،»

وی افزود، «ایرانی‌ها مذاکراتی را پیشنهاد کردند که طی آن تلویحاً اعلام کردند که افغانستان این معاهده را نقض کرده است،»

وی گفت، «در جریان مذاکرات به این نتیجه رسیدیم که ایران علاقه‌ای به اجرای این معاهده ندارد، اما می‌خواهد دوباره آن را بررسی کند و سند حقوقی دیگری را امضا کند تا بتواند از آب افغانستان استفاده کند،»

فهیم گفت، «موضع رئیس جمهور ایران سیاسی، تهدیدآمیز و مغایر با اصول پیش بینی شده در معاهده آب است. ایران می‌خواهد در غیاب کارشناسان [پس از اسد ۱۴۰۰] در افغانستان دوباره این معاهده مورد بازنگری قرار گیرد تا بتواند از آب بیشتری استفاده کند.»

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

19 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

تونل عمومی بند بخش آباد فراه با موفقیت حفاری شد. کار در دو طرف تونل در جریان بود. امروز برای یافتن راهی برای آب وصل شد و در آینده نزدیک عملیات کانکریت کردن تونل نیز آغاز خواهد شد. اتصال تونل دوم نیز تا چند روز دیگر به پایان می رسد. بند بخش آباد یک پروژه آبرسانی و برق رسانی است که بر روی رود در بخش شرقی ولایت فراه قرار دارد. این پروژه بطور عمومی یک پروژه آبیاری است و می تواند ۲۷ میگاوات برق تولید کند. این بخشی از توسعه پروژه سرک فراه است که زمینه آبیاری بیش از ۶۰۰۰۰ هکتار زمین در فراه را فراهم می کند. این بند ۸۰ متر ارتفاع و ۲۶۵ متر عرض دارد و می تواند بیش از ۵۷۰ میلیون متر مکعب آب را در خود ذخیره کند. ابتدا ماهیت بند سنگی و خاکی پیشنهاد شده بود. سپس پس از بررسی توپوگرافی و مطالعات فنی، پلان کانکریت به عنوان بهترین انتخاب در نظر گرفته شد. در حدود ۶۰ کیلومتری بند، ساختمان گردش آب در منطقه کانسک وجود دارد که حداکثر طول آن ۲۵۶ متر است که از آنجا دو کانال عمومی در سمت راست و چپ شروع می شود. کانال سمت راست ۴۱.۳۸ کیلومتر طول و ۹۲.۲۵ متر مکعب فی ثانیه ظرفیت دارد. کانال دوم سمت چپ ۴۵.۵ کیلومتر طول و ۲۰.۲۵ متر مکعب فی ثانیه ظرفیت دارد. با ساخت این بند، سیلاب های سرازیر شده به محله مهار شده و فراه به یک ولایت سرسبز تبدیل می شود. بسیاری از مردم مقدار زیادی غلات، میوه های خشک و تازه و علف برای حیوانات دریافت می کنند. مردم نیز می توانند از نعمت بزرگ برق بهره مند شوند. حامد قربان

پاسخ

ایران همیشه می خواهد که در افغانستان حکومتی باشد که دربین خود درگیر باشد . ایران در ۴۶سال در جنگ افغانستان همیشه مداخله کرده و برای جنگ جویان مخالف حکومت افغانستان کمک های مالی کرده وهم صلاح جنگی پیشرفته را برایشان داده است . اگر ایران و پاکستان در جنگ‌های افغانستان مداخله نمی کردن این افغانستان امروز در این حال نمی بود افغانستان را پاکستان و ایران به همین حال رسانده است . از دست پروگرام های شوم این دو مملکت ما افغانها در ۴۶ سال روز خوب را سپری نکردیم . ایران و پاکستان به مشارکت هردو افغانستان را ختم کرده است در ناامنی افغانستان این دو مملکت دست دارد افغانستان را تباه ساخته است مردم افغانستان را از هر قسم زندگی خوب محروم ساخته است . ما مردم افغانستان باید انتقام خود را از این کشور که مارا تباه ساخته است از طریق همین آب بیگریم. بالای این دو کشور هر حالت بد که میاید از طرف حکومت افغانستان از دست خودشان است چرا که همین ها همین رقم حکومت را در افغانستان می خواستن هر وقت که همسایه کدام کشور خراب شود انتظار این را بکند که فردا خودشان هم خراب می شود در خانه همسایه که آتش سوزی رخ بگیرد اتمن خانه پهلوی شان هم در این آتش می سوزد.

پاسخ

فواید توافقنامه ۱. حقوق و وجایب هر دو کشور در آبهای هلمند روشن است، بنابراین نیازی به تعارض، تفسیر مضاعف و ابهام نیست. هرگاه مشکلی پیش بیاید، به معاهده و دو پروتوکول ضمیمه آن اشاره می شود. ۲. ما در ۴۰ سال گذشته در جنگ بوده ایم و هیچ فرصتی برای سرمایه گذاری در آب خود به دست نیاورده ایم. برعکس، ایران به اندازه کافی سرمایه گذاری کرده است. اگر قرارداد دیگری برای توزیع منعقد کرده بودیم، مجبور می شدیم نیازهای فعلی ایران را در نظر بگیریم و آب بیشتری بپذیریم زیرا اکنون مصرف آب آنها از ما بیشتر است. ۳. بدون توافق، روابط خارجی افغانستان با ایران به شدت تحت تاثیر آب قرار می گرفت. ۴. اگر توافق نبود، ایران موضوع را به محاکم و سازمان های بین المللی می داد که در این صورت دفاع از حقوق خود در حضور محاکم و سازمان های بین المللی برای ما مشکل بود. ۵. بدون توافق، ساخت زیربنا مانند کمال خان در هلمند بدون درگیری و خطر نخواهد بود. ایران در زمان ساخت بند خیلی اعتراض کرد اما پاسخ ما این بود که «دیگر از ما چه می خواهید؟» به این دلیل که ایران دلایل منطقی و کافی برای مخالفت نداشت. ۶. آخرین مورد درگیری ۱۰۰ ساله دو کشور است، عهدنامه هلمند که دو بار درخواست انگلیس ها، یک بار آمریکایی ها و یک بار ترک های عثمانی که قبول نکردند، وارد عمل شدند و به پایان رسید. به عنوان مثال شهید موسی شفیق پس از امضای قرارداد به رسانه ها گفت، دیگر وقت را برای اختلاف تلف نمی کنیم و مشکل آب به همین جا ختم شد.

پاسخ

امریکا یک کمیسیون فنی بی طرف به نام هلمند دلتا را برای حل این موضوع تعیین کرد که شامل یک مهندس امریکایی، یک ماهر از چلی و یک مهندس کانادایی بود. این کمیسیون خصوصیات رود هلمند را بررسی کرد و در نهایت در سال ۱۹۵۱ گزارشی تهیه کرد و در این گزارش حق آبه هر دو کشور مشخص شده بود، اما چون ایران گزارش را به نفع افغانستان خواند، مخالفت کرد و گفت که آن را نمی پذیرد. سرانجام در سال ۱۳۵۱ شرایط سیاسی مساعد شد و دولت های سلطنتی افغانستان و ایران خواستار حل و فصل اختلافات و درگیری های تاریخی خود برای روابط حسنه شدند. سرانجام بر اساس این گزارش تخنیکی کمیسیون دلتای هلمند، قرارداد در سال ۱۳۵۱ تنظیم و امضا شد.

پاسخ

و زندگی اجتماعی و اقتصادی آنها را شکل داد، اما اگر این همه آب را بر سر ایران خشک کنیم، ایران حق دارد از ما بر اساس اصل جلوگیری از آسیب قابل توجه به حقوق بین الملل شکایت کند. دو قانون استفاده منصفانه و معقول و پیشگیری از آسیب های قابل توجه برای ایجاد تعادل در استفاده کشورهای بالادست و پایین دست ایجاد شد. معاهده هلمند و حقوق بین المللی آب: حال به معاهده هلمند می رسیم که از تیوری توزیع آب پیروی می کند. اولاً وقتی پذیرفتیم ایران حق آب هلمند را دارد، به فکر حقوق محدود حقوق بین الملل افتادیم. در ماده ۵ موافقتنامه هلمند آمده است که افغانستان هیچ اقدامی برای سلب کلی یا جزئی حقوق ایران در رود هلمند انجام نخواهد داد. اگر آن را در چارچوب نظری حقوق آب بین المللی قرار دهیم، مبتنی بر قاعده (جلوگیری از آسیب قابل توجه) است. از سوی دیگر، در این قرارداد، بیشتر آب کل تولید سالانه رود هلمند در اختیار افغانستان قرار گرفت که ایران آن را به عنوان یک اصل منصفانه و معقول می شناسد، زیرا افغانستان بیشتر آب هلمند را تولید می کند و ایران برعکس. بسیاری از مردم افغانستان از آن استفاده می کنند و زندگی آنها به آن بستگی دارد. با توجه به این حقایق، ایران و افغانستان از زمان داوری گولد اسمیت در سال ۱۸۷۲ تا سال ۱۹۷۳ که قرارداد امضا شد، ۵ بار با هم اختلاف و درگیری داشتند. آخرین نبرد در سال ۱۹۴۷ پس از یک خشکسالی شدید رخ داد که در نهایت هر دو کشور به ایالات متحده پیشنهاد کردند تا میانجیگری کند.

پاسخ

اما برای اینکه بفهمیم استفاده توسط یک کشور منصفانه و معقول است و کشور دیگر اینطور نیست، ۷ عامل شناسایی شد. با توجه به این عوامل، کشورها باید از حقوق خود برخوردار شوند. به عنوان مثال، جغرافیای رود، اتکای مردم به آب، شرایط اقتصادی و اجتماعی، سایر جایگزین های آبی و سایر عوامل مهم تعیین کننده استفاده منصفانه و معقول. این اصل به تدریج به یک قاعده مروج حقوق بین الملل تبدیل شد. زمانی که دیوان بین المللی انصاف بر اساس این اصل در مناقشه آب بین هنگری و چکسلواکیا سابق در دهه ۱۹۸۰ حکم داد، اعتبار بیشتری پیدا کرد. پس از این مرحله تاریخی بعدی این بود که برای اولین بار سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۷ کنوانسیون یا موافقتنامه ای را در خصوص تنظیم حقوق رودهای جاری تصویب کرد. اصل «بدون آسیب قابل توجه» به رسمیت شناخته شد و در نتیجه مشروعیت بین المللی به دست آورد. در نتیجه این تحول و توسعه حقوق بین‌المللی آب، حق حاکمیت دولت‌ها بر منابع آب محدود شده است. بنابراین دکترین، حاکمیت محدود در برابر حاکمیت مطلق توسعه یافته است. هیچ کشوری نمی تواند ادعا کند که تمام آب مال من است و من حق استفاده از آن را دارم. اکنون کشورهای بالادست اصل آب عادلانه و معقول را رعایت نمی کنند و کشورهای پایین دستی هم جهت جلوگیری از خسارت قابل توجه را دنبال نمی کنند. به عنوان مثال، کد آب منصفانه و خوب به ما این حق را می دهد که بیشتر از ایران از آب هلمند استفاده کنیم زیرا از یک طرف سهم بیشتری در تولید آب رودخانه داریم و از طرف دیگر وابستگی افغان ها به آب هلمند بیشتر است.

پاسخ

ایجاد شد، و کشورهای بالادست در بسیاری از مناقشات آب به آن تکیه می کردند. از سوی دیگر کشورهای پایین دستی نظریه تمامیت ارضی مطلق را در مقابل این دکترین ها ارائه کردند. آنها مدعی شدند که اگر کشورهای بالادست ادعا کنند که آب جزء حاکمیت ملی آنهاست، می توان استدلال کرد که باید به جریان طبیعی آب احترام گذاشت و خشک شدن آبی که از کشورهای بالا به کشورهای پایین می آید به معنای این است که یک کشور جغرافیای آب را به صورت دستی از بین می برد. دولت تمامیت ارضی را زیر پا می گذارد زیرا تئوری حاکمیت مطلق کمکی به حل اختلافات آبی نکرد. جای خود را به ایدیالوژی حاکمیت محدود ارضی داد. در اواسط قرن بیستم، کشورهای اروپایی شروع به سرمایه گذاری در آب رودهای خود برای توسعه کشتیرانی، برق، کشاورزی و صنایع ماهیگیری کردند. از آنجایی که رودهای معروف اروپا مانند دانوب و راین از چندین کشور عبور می کنند، مدیریت و سرمایه گذاری بر روی آب خود بدون چارچوب قانونی مشخص برای این کشورها دشوار بود. سرانجام اتحادیه حقوق بین الملل در اروپا قوانین هلسینکی را در دهه ۱۹۶۰ برای استفاده از آب رود وضع کرد. این قوانین یک رویداد مهم در تاریخ حقوق بین المللی آب بود که اصل استفاده عادلانه و معقول از آب را ایجاد کرد. بر اساس این اصل، همه کشورها می توانند از آب در یک حوضه رود معمولی استفاده کنند.

پاسخ

آب رود هلمند بین ایران و افغانستان یک بحث حقوقی است. ابتدا می خواهم بعد تیوریکی موضوع را روشن بسازم. اگر به ساختار توپوگرافی رودها نگاهی بیندازیم، معمولاً از ارتفاعات بالا به مناطق کم سرازیر می شوند. مانند دیگر منابع طبیعی، رود‌ها قبل از جغرافیای سیاسی و مرزهای بین‌المللی میلیون‌ها نفر روی زمین وجود داشتند. زمانی که دولت های ملی شکل گرفت و مرزها ترسیم شد، تضاد بر سر آب و حقوق نیز ظاهر شد. تا اوایل قرن بیستم، کشورهای بالادست (کشورهایی که رودها از آنجا سرچشمه می‌گیرند) معتقد بودند که آب، مانند مواد معدنی، نفت و گاز، حق انحصاری آنهاست و می‌توانند آن را هر طور که می‌خواهند مصرف کنند. آنها به خود حق می دادند که آب را در کشورهای پایین دست (کشورهایی که در انتهای رودها قرار دارند) متوقف کند. در سال ۱۸۹۵، اختلاف حقوقی بین ایالات متحده آمریکا و مکسیکو بر سر آب رود ریو گراند به وجود آمد. مکسیکو ادعا کرد که ایالات متحده قوانین بین المللی را با تغییر مسیر رود ریو گراند نقض کرده است. جادسون هارمون، لوی څارنوال ایالات متحده، دفاعیه ارائه کرد که با توجه به اینکه ریو گراند نمی تواند آب کافی برای ساکنان منطقه تامین کند، مکسیکو هیچ مرز مشخصی برای ایالات متحده در این منطقه ندارد. این یک اصل کلی حقوق بین الملل است که همه دولت ها [حق مطلق بر حاکمیت] بر سرزمین خود دارند. نظریه قدرت مطلقه سرزمینی در قانون که بعدها به دکترین هارمون معروف شد،

پاسخ

(۱۰) با روی کار آمدن دولت یازدهم، حسن روحانی رئیس جمهوری در جریان سفر به افغانستان به منظور حضور در پنجمین جشن جهانی نوروز، در دیدار با همتای افغانستانی خود خواستار رعایت کامل و دقیق مفاد قرارداد موجود میان دو کشور در خصوص هیرمند و وجود مقررات بین‌المللی پیرامون حقابه کشورها شد؛ در این دیدار مقامات افغانستان قول دادند که به قرارداد بین ایران و افغانستان نسبت به استفاده از رودخانه هیرمند و حقابه ایران از دریاچه هامون مقررات بین المللی متعهد باشند. همچنین مقرر شد هیئت‌هایی از افغانستان و ایران برای مذاکره و بحث درباره اجرای دقیق قرارداد موجود درباره هیرمند میان دو کشور در تردد باشند. با وجود تاکید رئیس جمهوری وقت بر لزوم پیگیری ایران درباره حقابه هیرمند، سطح مذاکرات در این باره با مقامات افغانستانی در نهایت توافق با دولت افغانستان نه در سطوح عالی و با حضور رئیس جمهوری یا اعضای کابینه دولت بلکه با حضور مدیران وزارت‌خانه‌ها و فرمانداران شهرهای سیستان و بلوچستان با همتایان افغانستانی‌شان به امضا رسید و در بهمن ماه سال ۱۳۹۹ پس از دوره‌ای مذاکرات میان مدیران وزارت‌خانه‌های نیرو و امور خارجه و همچنین فرمانداران شهرهای سیستان و بلوچستان و مسئولان مرزبانی با مقامات افغانستان، اساس‌نامه پیگیری حق آبه رودخانه هیرمند در هفت بند تدوین و طی آن بر مواردی از جمله نقشه‌کشی جدید و به‌روز در حوزه آبریز هیرمند، حفظ امنیت مهندسان نقشه‌برداری و همین‌طور تامین آب رودخانه مرزی افغانستان و ایران تاکید شد.

پاسخ

واقعا معلومات جالب است اما طوری معلوم می شود که نویسنده از طرف ایرانی حمایته کرده و در هر پاراګراف نوشته خود افغان ها را ملامت کرده است.
من دو نقطه را عرض می کنم:
- فکر کنم که این نوشته که در چند قسمت تقدیم شده است، اینجا به پایان نه می رسد و امکان دارد که قسمت های باقیمانده نیز داشته باشد.
- مسئله آب بین ایران و افغانستان به اسانی حل می شود. ایران تیل دارد ما تیل نداریم. در مقابل ایران بی آب است و ما آب داریم. پس می شود که در مقابل آب برای ما تیل بدهد و آب بګیرند. و اګر نه می دهند، پس چرا ما برایشان آب بدهیم. همین قرارداد ۲۲ یا ۲۶ مکعب متر فی ثانیه را نیز باید قطع کنیم بخاطریکه افغانستان یک کشور زراعتی است و به آب زیاد ضرورت دارد. من از هر مملکت حتی از اسرائیل می خواهم که با افغانستان کمک کند تا بر رودهای خود بندهای برق و آب بسازند. زنده باد افغانستان

پاسخ

(۹) ادعا داشته باشد. در نهایت سهم ایران از کل آب این رود ۱۴ درصد تعیین شد. حقابه هیرمند از معاهده سال ۱۳۵۱ تا به امروز در تیرماه سال ۱۳۵۲ در اثر کودتایی رژیم پادشاهی افغانستان به جمهوری تغییر یافت و در نهایت در خردادماه ۱۳۵۶ دولت جمهوری افغانستان نیز این معاهده را لازم الاجرا اعلام کرد. پس از این تاریخ به دنبال کودتاهای پی درپی در افغانستان و مسائل بی شمار داخلی آن کشور، اقداماتی که گویای نظر دولت‌های بعد افغانستان در این مساله باشد، مشهود نبوده است اما در دوره نخست حاکمیت طالبان بر افغانستان (۱۳۷۵-۱۳۸۰) مسیر رود هیرمند به ایران بسته شد. طالبان با بستن رودخانه هیرمند باعث شد تا علاوه برتشدید خشک‌سالی در مناطق حاشیه رودخانه هیرمند، حجم دریاچه هامون نیز به شدت کاهش یابد؛ تا پس از سقوط حکومت طالبان و روی کار آمدن دولت حامد کرزای هم‌چنان مسدود ماند. پس از سقوط طالبان در سال ۱۳۸۱، سید محمد خاتمی رئیس جمهوری وقت ایران، در سفر به افغانستان و دیدار با حامد کرزای رئیس جمهوری این کشور، درباره رهاسازی آب هیرمند مذاکره کرد؛ در این دیدار تفاهم نامه‌ای میان دو کشور در زمینه اجرایی کردن قرارداد ۱۳۵۱ به امضاء رسید. در این دوره با وجود برگزاری متعدد جلسات هیئت رسیدگی به مسأله آب هیرمند، کشمکش آبی میان دو کشور همچنان وجود داشت و با بسته شدن مکرر جریان رود هیرمند به سمت ایران از سوی دولت افغانستان، آسیب بسیاری به فعالیت‌های زراعتی در اطراف زابل در استان سیستان و بلوچستان وارد شد. از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ طی ۸ سال ریاست محمود احمدی‌نژاد بر دولت جمهوری اسلامی ایران نیز هیچ مذاکره‌ای در زمینه رفع اختلافات آبی حقابه ایران از رودخانه هیرمند انجام نشد.

پاسخ

با این حال دولت افغانستان که از رای کمیسیون بی طرف بسیار خرسند بود، همواره به نظرات کمیسیون بی طرف استناد می‌کرد و آن‌را مبنا و اساس مذاکره با ایران در زمینه تقسیم آب هیرمند می‌دانست و تلاش می‌کرد تا میزان آب جاری به ایران را به مقدار تعیینی از سوی کمیسیون محدود کند. معاهده تقسیم آب هیرمند در سال ۱۳۵۱ سال ١٣٤٥ بار دیگر مذاکرات برای حل مساله هیرمند میان دو کشور آغاز شد؛ در این دوره از مذاکرات، ایران خواستار انجام طرح‌ها و سرمایه گذاری مشترک در حوضه هیرمند برای تامین آب مورد نیاز سیستان بود؛ در جریان مذاکرات بین دو کشور در سال ١٣٤٩ خشک‌سالی هولناکی در منطقه دلتای رودخانه هیرمند رخ داد که منجر به مهاجرت عده زیادی از مردم سیستان به گرگان، ترکمن صحرا و مشهد شد. در همین سال به مدت ٢٣ روز جریان آب رودخانه سیستان به عنوان بزرگترین شاخه‌ای از هیرمند که به سمت ایران جاری است، به‌طور کامل قطع شد و آبی از داخل رودخانه هیرمند به سمت ایران جریان نداشت. همچنین میزان آب ورودی از رودخانه سیستان و کانال‌های منشعب از رود پریان مشترک به کمترین میزان یعنی ١٨٩ میلیون متر مکعب کاهش یافت. با وجود کم آبی شدید در سراسر حوضه رودخانه، دو کشور با ادامه مذاکرات، سرانجام در ٢٢ اسفند سال ١٣٥١ موفق به امضاء معاهده تقسیم آب هیرمند شدند؛ بر اساس این معاهده، مقدار آبی که از رود هیرمند در سال طبیعی و پرآبی از طرف افغانستان به ایران تحویل داده می‌شد، به طور متوسط ٢٢ متر مکعب در ثانیه (طبق نظر کمیسیون بی‌طرف هیرمند) و یک مقدار اضافی به میزان ٤ متر مکعب در ثانیه بود که این میزان در سال‌های کم آبی کاهش می‌یافت و دولت ایران نمی‌توانست بر بیشتر از این میزان، حتی در صورت وجود میزان بیشتری از آب در دلتای هیرمند، ادعا

پاسخ

(۷) قرارداد ۱۳۳۰ و تعیین حقابه هیرمند برای ایران: ٢٢ متر مکعب در ثانیه در ادامه تنش‌ها میان ایران و افغانستان در سال ۱۳۲۶، دولت ایران تصمیم گرفت هیئت برای بررسی علت کم آبی سیستان برای بازدید از حاشیه هیرمند به افغانستان اعزام کند؛ این مساله مورد موافقت افغانستانی‌ها قرار نگرفت؛ به‌دنبال آن نیز دولت ایران تصمیم گرفت تا موضوع تقسیم آب هیرمند را به شورای امنیت ارجاع دهد؛ در نهایت ایالات متحده آمریکا، ایران را از طرح مساله در شورای امنیت منصرف کرد و پیشنهاد تشکیل کمیسیونی بی طرف برای حل مساله تقسیم آب هیرمند را داد که مورد موافقت دو کشور قرار گرفت؛ در این راستا ایران یکی از کارشناسان فنی خود را برای بازدید از حاشیه هیرمند و تاسیسات ساخته شده بر روی آن به افغانستان اعزام کرد؛ در نظر نهایی این کارشناس درباره علل کم آبی منطقه سیستان ایران، «حفر رود در مسیر و توسعه کشاورزی در افغانستان» از دلایل این کم آبی عنوان شد. دولت آمریکا همچنین در سال ١٣٢٩ سه نفر متخصص در این زمینه را از کشورهای شیلی، کانادا و ایالات متحده برای عضویت در کمیسیون انتخاب نمود. کمیسیون بی طرف، مقدار آب لازم برای منطقه سیستان ایران را ۰.۶۲ میلیارد متر مکعب در سال یعنی به طور متوسط ٢٢ متر مکعب در ثانیه تعیین کرد؛ بر اساس رای کمیسیون، این میزان که کاملاً به ضرر ایران بود، در سال‌های کم آبی کاهش می‌یافت و به هیچ عنوان با نیازهای آبی منطقه سیستان مطابقت نداشت به همین دلیل نیز مورد توافق دولت ایران قرار نگرفت.

پاسخ

(۶) قرارداد ۱۳۱۷ و عدم پایبندی دولت افغانستان به توافقات آبی با ایران در این قرارداد ایران و افغانستان توافق کردند که از سد کمال خان به بعد، آب به صورت مساوی تقسیم شود و برای اینکه از روستای چهار برجک تا سدکمال خان اضافه بر مقدار آبی که فعلاً برده می‌شود، مصرف نشود، دولت افغانستان تعهد داد تا در فاصله مزبور علاوه بر انهاری که جاری بوده و هست نهرگیری احداث و حتی تعمیر نکند. در ضمیمه این توافق نیز اعلامیه به تایید طرفین رسید که طی آن افغانستان از انجام اقداماتی که سبب کاهش سهم آب ایران در سد کمال خان و ضرر رساندن به زراعت و آبیاری منطقه سیستان ایران شود، منع شد؛ این قرارداد و اعلامیه ضمیمه آن به تصویب مجلس ملی ایران رسید؛ هیأت انجمن شورای ملی افغانستان و مجلس عمومی شورای افغانستان قرارداد را به تصویب رساند اما از تصویب اعلامیه ممانعت کرد؛ تصویب نشدن اعلامیه از طرف مجلس افغانستان، مانع از اجرا مفاد قرارداد شد. عدم پایبندی دولت افغانستان به توافقات آبی با ایران موجب شد تا مشکل کم آبی در سیستان همچنان ادامه یابد. ایران طی سال‌ها تلاش کرد تا مذاکراتی را با دولت افغانستان آغاز کند ولی این مذاکرات هیچ گاه به نقطه مثبتی نینجامید، حتی در سال ۱۳۲۶ افغانستان کم آبی هیرمند را دستاویزی قرار داد و تمامی آب باقیمانده را نیز به سوی زمین های خود برگرداند، به گونه‌ای که ساکنان سیستان از نظر آب آشامیدنی نیز در تنگنا قرار گرفتند.

پاسخ

(۵) دولت انگلستان نیز به رغم اعتراض کتبی ایران، مساله را تعقیب نکرد و موضوع عملاً مسکوت ماند. قرارداد موقت ۱۳۱۵ و تقسیم نصف- نصف آب هیرمند در سال ۱۳۰۹ و ۹ سال بعد از استقلال افغانستان، طی مذاکرات سفیر وقت ایران در کابل با وزیر امور خارجه افغانستان درباره هیرمند، مقرر شد تا طرفین برای حل اختلافات خود بر سر حقابه هیرمند، کمیسیونی مشترک تشکیل دهند؛ این کمیسیون پس از یک سال با وجود توافق بر سر تصنیف آب هیرمند در مورد مکان این تقسیم به توافق نرسیدند و مذاکرات کمیسیون مشترک هیرمند با شکست مواجه شد؛ با شروع کاهش آب رودخانه و کم آبی در تیر ماه سال ١٣١۵ افغانستانی‌ها تمام آب را به طرف زمین‌های کشاورزی خود جاری کردند به گونه‌ای که مردم برخی از روستاهای سیستان جهت تأمین آب مورد نیاز خود مجبور به حفر چاه شدند؛ اقدام افغانستانی‌ها باعث نابودی محصولات کشاورزی بخشی از روستاها و نواحی مرزی شد و خشم کشاورزان سیستانی را برانگیخت. پس از اقدام افغانستان، مجدداً در شهریور ماه سال ١٣١٥ هیأت‌های دو کشور یکدیگر را ملاقات کردند و مقرر شد تا آب رود هیرمند از سد کمال خان تا سد لخشک، بطور نصف- نصف به مدت یک سال تقسیم شود؛ در سال ۱۳۱۶ به دنبال امضاء پیمان سعدآباد بین کشورهای ایران، افغانستان، ترکیه و عراق دوکشور در چهارجوب روابط منطقه‌ای، قرارداد موقت تقسیم آب هیرمند را تمدید کردند.

پاسخ

تخریب کردند و احداث بندها بر روی هیرمند تمام آب رودخانه را به طرف خود جاری ساختند. کاهش بارندگی در بخش بالادست رودخانه باعث کم آبی شدیدی در ناحیه دلتا در تابستان ١٢٨١گردید به گونه‌ای که سیستان و چخانسور با معضل کم آبی روبرو شد؛ در بخش دلتا منجر به بروز منازعه در این ناحیه گردید. در سال١٢٨١گروهی از نظامیان افغانستانی پس از تجاوز به خاک ایران در بازگشت بند سیستان را تخریب کردند؛ این مساله کم آبی سیستان را تشدید نمود، به گونه‌ای که عده ای از مردم سیستان به افغانستان مهاجرت کردند. اختلافات به‌وجود آمده بر سر مکان مرز و تجاوز افغانستانی‌ها به ایران به همراه کم آبی شدید سیستان موجب تنش شدیدی بین ایران و افغانستان شد که در نهایت موضوع به حکمیت دولت انگلستان سپرده شد. مک ماهون حکم انگلیسی به همراه کمیسیون داوری خود در سال ١٢٨٢ به طور کامل در سیستان مستقر شد و مطالعات و بررسی‌های مربوط به آب و زمین در سیستان را آغاز کرد. مک ماهون پس از تکمیل داوری مرزی خود، با ایجاد تغییرات جزئی در خط مرزی تعیین شده از سوی گلداسمید، آن را به عنوان مرز بین دو کشور تعیین نمود و به نفع ایران رای داد که مورد پذیرش دولت ایران قرار گرفت اما امیر افغانستان پس از یک سال ممانعت، این رأی را پذیرفت. مک ماهون همچنین ۲ سال بعد از رای اولیه خود، دست به تقسیم آب رود هیرمند زد و سهم ایران را از آب هیرمند به یک سوم کاهش داد. این در حالی است که در قرارداد گلداسمید سهم آب ایران نصف آب رود هیرمند قید شد اما دولت ایران به سبب تطابق نداشتن رای با واقعیات، از پذیرش آن خودداری و دلایل خود را در خصوص عدم قبول رای حکمیت طی اعتراضی کتبی به سفارت انگلستان تسلیم کرد.

پاسخ

(۳) بر اساس رای نهایی گلد اسمید، شاخه اصلی هیرمند به عنوان مرز دو کشور تعیین و منطقه سیستان به دو قسمت اصلی و خارجی تقسیم شد و طی آن ناحیه‌ای در غرب رود هیرمند به ایران واگذار و سیستان خارجی نیز که شامل ناحیه‌ای در شرق هیرمند است به افغانستان داده شد. گلد اسمید همچنین در مورد تقسیم آب هیرمند، دو طرف را از انجام عملیاتی بر روی رودخانه که موجب کسر آب طرف مقابل گردد، منع کرد. گلد اسمید در مورد تقسیم آب رود هیرمند هیچ رأیی صادر ننمود که بر اساس آن مشکلات موجود بر سر استفاده از آب رودخانه حل گردد یا از گسترش اختلافات در آینده جلوگیری نماید؛ بعدها با تقاضای دولت افغانستان، وزیر امور خارجه انگلیس با موافقت گلداسمید جمله فوق را به گونه‌ای تفسیر کرد که افغانستانی‌ها بتوانند با ساختن کانال‌های جدید و تعمیر کانال‌های متروک و قدیمی به میزان بیشتری از آب هیرمند استفاده کنند؛ بر این اساس افغانی‌ها به خود اجازه دادند که با احداث و حفر کانال‌های جدید، میزان آب جاری به سمت منطقه سیستان را کاهش دهند که این امر در سال‌های کم آبی و با توجه به موقعیت جغرافیایی و بالا دستی خود مشکلات زیادی رابرای سیستان ایجاد کرد. قرارداد مک ماهون و کاهش حقابه ایران از هیرمند به یک سوم در سال ١٢٧٥ طغیان رود هیرمند موجب تغییر مجرای آن در ناحیه دلتا شد و با انحراف مسیر رودخانه به سمت غرب، قسمت اعظم آب از طریق مجرای جدید (پریان) به سمت دریاچه هامون جاری شد؛ تغییر مجرای رودخانه اختلافاتی بین ساکنان دو سوی مرز بر سر مالکیت اراضی بین مجرای قدیم و مجرای جدید به‌وجود آورد. افغانستانی‌ها نسبت به تغییر مرز به واسطه تغییر مجرای آب رود هیرمند مدعی شدند و ضمن تصرف اراضی واقع در بین مجرای قدیم و مجرای جدید سد سیستان را تخریب

پاسخ

(۲) بخش سفلای(پائین دست) هیرمند که تشکیل دهنده دلتای رودخانه در ناحیه سیستان است، گستره ای به وسعت ۱۸ هزار و ۲۰۰ کیلومتر مربع دارد که ٤٠ درصد آن در خاک ایران است. جهت جریان هیرمند بعد از بند کمال خان در ناحیه دلتا به سمت شمال است که در بند کوهک به دو شاخه «پریان مشترک» و «سیستان» تقسیم می شود؛ اولی وارد دریاچه هامون پوزک و دومی وارد هامون هیرمند می‌گردد؛ رود هیرمند در قسمتی از مسیرخود پس از بند کوهک مرز میان ایران و افغانستان را تشکیل می دهد. بارش در ناحیه دلتا بسیار کم و تبخیر بالاست و آب مورد نیاز آن تماماً از رود هیرمند تامین می شود؛ بالا بودن میزان تبخیر و اتلاف زیاد آب بر اثر آن در منطقه دلتای هیرمند سیستان ایران و چخانسور افغانستان میزان آب مورد نیاز برای هر هکتار زمین کشاورزی در این قسمت را به شدت افزایش می‌دهد؛ از سویی دیگر نیز رود هیرمند دارای رژیم آب دهی متغیر در طول سال است به گونه‌ای که ۸۴ درصد جریان آب رودخانه مربوط به ماه‌های بهمن تا خرداد است. همچنین میزان آبدهی رودخانه در سال‌های مختلف به شدت تغییر می‌یابد. اختلافات ایران و افغانستان بر سر حقابه مختص به امروز و دیروز نیست بلکه تاریخچه آن به زمان شکل گیری مرزهای شرقی ایران با دخالت انگلیسی‌ها باز می‌گردد. قرارداد گلداسمید و چراغ سبز بریتانیا برای دخالت در جریان آب هیرمند بیش از ۱۵۰ سال پیش (سال۱۲۵۰ هجری شمسی) با اوج گرفتن اختلافاتی که در نواحی شرقی ایران بین حکام محلی تابع ایران و افغانستان بر سر مسائل مرزی به‌وجود آمده بود، دو کشور بر اساس معاهدات جداگانه‌ای که با انگلستان داشتند، حل این مسائل را به حکمیت دولت بریتانیا سپردند. دولت بریتانیا «ژنرال فردریک جان گلد اسمید» را مأمور رسیدگی به این مسئله کرد؛

پاسخ

حقابه هیرمند و لجاجت ۱۵۰ ساله افغانستان ۱۵۰ سال است که ایران بر سر حقابه خود از رود «هیرمند» با افغانستان اختلاف دارد؛ چه آن زمان که این کشور مستقل نبود، چه وقتی که «جمهوری اسلامی» نوع حکومت سیاسی این کشور شد و چه در دوره نخست و همچنین فعلی حضور طالبان بر مسند قدرت در افغانستان؛ همواره هیرمند و حقابه ایران از این رود یکی از مناقشات و اختلافاتی بوده که هر از گاهی تبدیل به اصلی‌ترین موضوع اختلافی میان دو کشور می‌شود. ایسنا پلاس: «هیرمند» رودخانه‌ای است که از افغانستان سر چشمه می‌گیرد و زندگی مردم منطقه سیستان و بلوچستان ایران وابسته به آن است. نوسان جریان آب هیرمند و کاهش آب جاری به سمت ایران در بیش از ۱۵۰ سال گذشته همواره مشکلاتی را در روابط سیاسی ایران و افغانستان درسطوح محلی و ملی بوجود آورده است؛ طی این سال‌ها افغانستانی‌ها با جدا کردن کانال‌های متعددی از هیرمند و احداث سدهای مخزنی و انحرافی برروی آن حجم بیشتری از آب را مصرف نموده‌اند و میزان آب جاری به ایران را کاهش داده‌اند این مساله، در مواقع خشک‌سالی در بخش علیای (بالادست) رودخانه کم آبی در سیستان را تشدید کرده است. رودخانه هیرمند کجاست؟ رودخانه هیرمند با حوضه آبریز ۱۵۰ هزار کیلومتر مربع از کوه بابا درافغانستان سرچشمه می‌گیرد و پس از طی ١٠٥٠ کیلومتر به دریاچه هامون در منطقه سیستان ایران می‌ریزد. شیب جنوبی ارتفاعات افغانستان واقع در بخش‌های نیمه مرکزی و جنوبی این کشور منبع اصلی تامین آب رودخانه در طول سال است که در دو شاخه اصلی آن هیرمند و ارغنداب جاری است؛ دو سد عمده افغانستان، «ارغنداب» و «کجکی» در همین ناحیه احداث شده است که حوضه آبریزی وسیع تر از۵۰ هزار کیلومتر مربع دارند. (۱)

پاسخ