یک سال پس از آنکه رژیم ایران یکی از مبتکرترین و تأثیرگذارترین فرماندهان نظامی خود را از دست داد، تهران همچنان علیه ایالات متحده و متحدینش در منطقه، به ایجاد کردن یک جریان تهدیدها ادامه می دهد.
بلافاصله پس از آنکه تورنجنرال قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تاریخ ۱۳جدی سال گذشته در حمله ایالات متحدهدر بغداد کشته شد، رهبران ایران خواستار یک انتقام خونین شدند.
آیت الله علی خامنه ای رهبر بزرگ ایران و رئیس جمهور حسن روحانی از «انتقام شدید» هشدار دادند.
شورای عالی امنیت ملی، اداره ارشد امنیتی تهران گفت که ایالات متحده «با انتقام شدید... در مکان و زمان مناسب» مواجه خواهد شد.
محسن رضایی فرمانده پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که اکنون منشی مجمع تشخیص مصلحت نظام این کشور است در توییتر خود نوشت، تهران «انتقام وحشتناکی را از ایالات متحده خواهد گرفت».
مجید تخت روانچی سفیر ایران در ملل متحد گفت، «قطعاً انتقام گرفته خواهد شد، یک انتقام سخت.»
تورنجنرال عبدالرحیم موسوی لوی درستیز ارتش ایران تا حدی پیش رفت که گفت ایالات متحده «شجاعت» این را نداشت که یک درگیری را آغاز کند.
پس از تمام لفاظی نمایشی «پاسخ قاطعانه رژیم» طوری که روحانی عنوان کرده بود، به تاریخ ۱۸ جدی سال گذشته زمانی انجام شد که این رژیم ۲۲ موشک را بالای دو پایگاهی که نیروهای امریکایی و سایر نیروهای خارجی در عراق آنجا جابجا شده بودند، شلیک کرد.
این موشک ها کمترین خسارت مادی را وارد کردند.
در عین روز، تنها چند ساعت پس از حمله موشکی رژیم ایران در عراق، ارتش ایران هواپیمای ۷۵۲ شرکت هوایی بین المللی اوکراین را سقوط داد، که روحانی چند روز بعد اعتراف کرد که «یک اشتباه فاجعه بار» بود.
دامن زدن به هرج و مرج در منطقه
غازی فیصل حسین رئیس مرکز عراقی برای مطالعات استراتیژیک مقیم فرانسه گفت، «ایران و گروه های شبه نظامی آن قتل سلیمانی را بهانه گرفت تا حملات خود علیه منافع ایالات متحده و غرب را توجیه کنند.»
وی گفت، در حالی که ارتش ایران به شمول سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این توانایی را ندارد که به طور مستقیم با ایالات متحده مقابله کند، ایران به «فعالیت های ایجاد هرج و مرج» خود در منطقه ادامه داده است.
وی گفت، در این فعالیت ها «دستوردادن به نمایندگان خود در عراق برای آغاز نمودن حملات موشکی بالای مأموریت های بین المللی دیپلوماتیک و نظامی و پشتیبانی از گروه های مسلح خود... مانند گروه حزب الله لبنان و حوثی ها [انصارالله] برای افزایش مشکلات در لبنان، سوریه، یمن و بقیه کشورهای منطقه» شامل می شوند.
حسین گفت، تهران با اینکه منطقه را به میدان جنگ تبدیل می کند و در نتیجه امنیت را تهدید می کند و احتمالات ثبات، صلح و انکشاف را تضعیف می کند، به استراتیژی توسعه طلبانه خود ادامه می دهد.
وی گفت، با این حال، این تهدیدها و مشکلاتی که توسط ایران به وجود می آیند «اگر سلیمانی کشته نمی شد، ممکن جدیتر و خطرناکتر می بودند».
تهدیدهای مداوم
بریدجنرال اسماعیل قاآنی اندکی پس از مرگ سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعین شد.
وی همانطور که انتظار می رفت تا حد زیادی تداوم برنامه هایی را که توسط سلف وی راه اندازی شده بود فراهم کرده است، اما در پرکردن جایگاه سلیمانی مؤفق نبوده است.
سلیمانی پس از خامنه ای به عنوان قدرتمندترین مرد در ایران دیده می شد.
حاتم الفلاحی یک تحلیلگر امور نظامی و استراتیژی گفت، وی یک شخصیت فوق العاده بود از این جهت كه به جز خامنه ای به هیچ كسی پاسخگو نبود.
وی گفت، وی از برکت روابط نزدیک و قابل اعتماد با رهبر بزرگ بسیار قدرتمند شناخته می شد و توانست که این تأثیر را برای ایجاد یک شبکه گسترده در منطقه از نمایندگان طرفدار تهران که از دستورات وی پیروی می کردند، گسترش دهد.
اگرچه برای قاآنی بعید است که جایگاه سلیمانی را در داخل یا خارج از کشور به دست بیاورد، اما ایران همچنان با اجندای توسعه طلبانه خود منطقه را تهدید می کند.
احمد شاوکی یک تحلیلگر امور سیاسی گفت، ایران «هیچ اراده ندارد» که رفتار خود را تغیر دهد و یا فعالیت های تروریستی خود را متوقف کند.
وی گفت، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک پیام سرپیچی از جهان و تائید اینکه استراتیژی این گروه با نبودن سلیمانی متأثر نشده است، به پشتیبانی گروه های شبهنظامی برای انجام دادن حملات تحریک آمیز ادامه می دهد و برای ایجاد ناآرامی در خارج از قلمرو به وابستگان خود دستور می دهد.»
هزینه سنگین برای حملات
شاوکی گفت، در یک سال پس از مرگ سلیمانی تهران تلاش کرده است تا «با تحریک کردن گروه های خود برای بسیج شدن و تقویت کردن عملیات آنها، صدمه باختن یکی از رهبران مهم پروژه تروریستی خود را خنثی کند».
تحرکات اخیر ایالات متحده روی آبهای خلیج و استقرار وسایل اضافی در چارچوب آماده سازی برای اقدامات احتمالی تهاجمی ایران یا گروه های شبهنظامی آن انجام می شوند، که این گروه ها پس از ترور محسن فخریزاده ساینس دان برجسته هستهای ایران به تاریخ ۷ قوس در نزدیکی تهران، تهدیدات را از سر گرفته اند.
فخریزاده یکی از اعضای سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، معاون وزارت دفاع، رئیس سازمان نوآوری و تحقیقات دفاعی این وزارت و بنیانگذار برنامه هستهای ایران بود.
هیچ گروه یا حکومتی مسؤلیت این قتل را بر عهده نگرفته است، اما تهران حریفان همیشگی خود؛ اسرائیل، ایالات متحده، عربستان سعودی و سازمان مجاهدین خلق ایران، یک سازمان نظامی و سیاسی که می خواهد رهبری جمهوری اسلامی را سرنگون کرده و دولت خودشان را ایجاد کند، مقصر دانسته است.
گروه های شبه نظامی تحت حمایت ایران قبل از سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی همچنان به حملات خود بالای منافع ایالات متحده در عراق و منطقه، به شمول حملات موشکی بالای سفارت ایالات متحده در بغداد به تاریخ ۳۰ قوس، ادامه داده اند.
پس از آنکه دونالد ترمپ رئیس جمهور ایالات متحده هشدار داد که وی «ایران را مسؤل هرگونه حمله کشنده بالای اتباع امریكایی در عراق» خواهد دانست، منابع نظامی می گویند، ادامه هرگونه محاسبات غلط و یا تحریک ایران می تواند عواقب ویرانگری داشته باشد.
شاوکی گفت، اگر ایرانیان «کدام حمله ای را آغاز کنند، پاسخ آن شدید و قاطعانه خواهد بود و آنها برای... انجام دادن فعالیت هایی که اوضاع منطقه را بدتر کنند و آن را به حرکت دورانی خشونت و درگیری فرو ببرند» هزینه های سنگینی را خواهند پرداخت.
علاء النشو کارشناس عراقی در امور نظامی و استراتیژی گفت، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و گروه های شبه نظامی منطقهای آن با سلیمانی یا بدون سلیمانی، برای منطقه یک تهدید جدی هستند.
وی گفت، «درحالیکه این حقیقت است که این شخص برای رژیم ولایت فقیه خدمات بزرگی را انجام داده است، اما وی برای بسیاری از بحران هایی که عراق و کشورهای منطقه هنوز از آن رنج می برند مسؤل بود، وی در مهندسی سیاست تهاجمی ایران نقشی محوری داشت، توانایی ها و نقش [سلیمانی] برای اهداف زورمندی بزرگنمایی شده بودند.»
وی گفت، یک سال پس از مرگ سلیمانی «به نظر نمی رسد که محیط تغیر زیادی کرده باشد، زیرا ایرانیان و متحدین آنها همچنان به ایجاد مشکلات و تنش، نه تنها در منطقه بلکه در همه نقاط جهان ادامه می دهند».
اگر جلو ایران گرفته نشود، تهدید بزرگی برای کل جهان به ویژه ایالات متحده ایجاد خواهد کرد.
پاسخ3 دیدگاه
ایران و چین دارد به یک رقیب خطرناک به ایالات متحده امریکا تبدیل می شود. و امکان دارد که در آینده چین یک ابرقدرت خیلی بزرگ حتی قویتر از امریکا عرض اندام کند و چین ایران را در کنار خود خواهد داشت زیرا ایران برای چین خیلی مهم است و توسط ایران به امریکا که یگانه رقیب خطرناک چین است و اکنون ابر قدرت جهان است صدمه وارد خواهد کرد. اگر ایالات متحده امریکا در افغانستان و کشور های عربی که در حال حاضر در جنگ های داخلی به سر می برد صلح را تامین کند و علیه ایران و چین با کشور های اسلامی روابط خوبی قایم نماید، به نفع ایالات متحده خواهد بود. و چین و ایران نمیتواند که در این کشور ها نفوذ داشته باشد. و اگر جنگ ها در این کشور ها ادامه داشته باشد به ضرر این کشور است.
پاسخ3 دیدگاه
آمریكا و ناتو باید سلاح های هسته ای و سلاح های دیگری در اختیار اردوی افغان قرار دهند تا از آن در برابر ترورست های سپاه پاسداران انقلاب ایران و ارتش تروریستی پاكستان استفاده كنند و منطقه و جهان را از بدبختی این دو شریر پاك كنند.
پاسخ3 دیدگاه