تحلیل

ولایت فقیه یک انحراف عقیدوی است که دیکتاتوری را در ایران تقویت می کند

گزارش از اردشیر کردستانی

علی خامنه ای رهبر بزرگ ایران در ماه حوت سال گذشته با یک تصویر پس زمینه ای از روح الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی، به ملت سخنرانی می کند. [تصویر از دفتر رهبر بزرگ]

علی خامنه ای رهبر بزرگ ایران در ماه حوت سال گذشته با یک تصویر پس زمینه ای از روح الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی، به ملت سخنرانی می کند. [تصویر از دفتر رهبر بزرگ]

نظریه مذهبی شیعه که نظام حکومت دیکتاتوری ایران و صدور «انقلاب» در سراسر منطقه را توجیه می کند و به ولایت فقیه معروف است، عمدتاً در جامعه وسیعتر شیعه به عنوان یک انحراف عقیدوی رد می شود.

این نظریه که حداقل از قرن دهم میلادی بدینسو در اسلام شیعه مورد بحث قرار گرفته است، حکومتداری یک جامعه اسلامی در غیاب مهدی آخرین امام از جمع ۱۲ امام شیعه که به عنوان اولاده مستقیم حضرت محمد (ص) محسوب می شوند، بیان می کند.

در دیدگاه عمده اسلام شیعه اعتقاد بر این است که جامعه اسلامی فقط باید توسط کسانی اداره شود که از اولاده مستقیم خانواده پیامبر (ص) هستند.

گفته می شود که مهدی یا امام زمان از سال ۹۴۱ میلادی بدینسو در «استتار» یا «غیاب مؤقت» به سر می برد. در مذهب شیعه اعتقاد بر این است که ظهور وی آغاز روز قیامت را به همراه خواهد داشت. در این میان فقیه -- یک روحانی بسیار عالم و متخصص در آموزه های دینی -- باید جامعه شیعه را رهبری کند.

این تصویر بدون تاریخ که توسط ارتش ایران در ماه قوس سال گذشته منتشر شد، قاسم سلیمانی فرمانده پیشین نیروی قدس (در وسط) و دیگر فرماندهان ارشد ارتش ایران را در حالی نشان می دهد که به علی خامنه ای رهبر بزرگ سلامی می کنند. سوگند وفاداری به رهبر بزرگ برای مأموریت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سپاه پاسداران) یک امر کلیدی است. [تصویر از وزارت دفاع ایران]

این تصویر بدون تاریخ که توسط ارتش ایران در ماه قوس سال گذشته منتشر شد، قاسم سلیمانی فرمانده پیشین نیروی قدس (در وسط) و دیگر فرماندهان ارشد ارتش ایران را در حالی نشان می دهد که به علی خامنه ای رهبر بزرگ سلامی می کنند. سوگند وفاداری به رهبر بزرگ برای مأموریت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سپاه پاسداران) یک امر کلیدی است. [تصویر از وزارت دفاع ایران]

اعضای لوای فاطمیون تحت حمایت ایران در ماه حوت سال گذشته در کنار یک تصویر آیت الله خمینی در حلب سوریه گردهم می آیند. برای جنگجویانی که به گروه های شبه نظامی تحت حمایت ایران در منطقه می پیوندند، سوگند وفاداری به رهبر بزرگ و نظریه ولایت فقیه حتمی است. [آرشیف]

اعضای لوای فاطمیون تحت حمایت ایران در ماه حوت سال گذشته در کنار یک تصویر آیت الله خمینی در حلب سوریه گردهم می آیند. برای جنگجویانی که به گروه های شبه نظامی تحت حمایت ایران در منطقه می پیوندند، سوگند وفاداری به رهبر بزرگ و نظریه ولایت فقیه حتمی است. [آرشیف]

روح الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی احتمالاً برجسته ترین طرفدار نظریه ولایت فقیه است که وی آن را برای توجیه مقام رهبر بزرگ استفاده کرد. [تصویر از ایرنا]

روح الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی احتمالاً برجسته ترین طرفدار نظریه ولایت فقیه است که وی آن را برای توجیه مقام رهبر بزرگ استفاده کرد. [تصویر از ایرنا]

بحث در میان علمای شیعه بر این موضوع متمرکز بوده است که چه اندازه از اداره روزمره دولت باید بر عهده این فقیه باشد.

تفسیرعمده این است که فقیه باید از دخالت مستقیم در دنیای تاریک سیاست و اداره دولت خودداری کند تا از لحاظ دینی پاک بماند.

بر اساس این تفسیر، صلاحیت های فقیه به حل و فصل کردن موارد اختلافی در مذهب شیعه، اداره اوقاف مذهبی و مشوره دهی به حاکمین سیاسی محدود می شوند.

علی السیستانی یک روحانی ارشد شیعه عراق احتمالاً برجسته ترین پیرو این تفسیر است. وی به استثناأت موارد نادر، از سیاست عراقی دور مانده است.

از طرف دیگر، در دیدگاه اقلیت اعتقاد بر این است که فقیه باید بالای اداره دولت نظارت کرده و در آن دخیل باشد.

روح الله خمینی (از سال ۱۲۷۹ الی ۱۳۶۸) بنیانگذار جمهوری اسلامی، احتمالاً برجسته ترین طرفدار این دیدگاه بوده است که وی اتخاذ کرد و آن را مورد گسترش قرار داد که بالاخره به انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۸ منتهی شد.

ولایت فقیه

تفسیرعمده که می گوید فقیه نباید مستقیماً در سیاست دخالت کند، حداقل از قرن شانزدهم میلادی حاکم شده است که امپراتوری صفوی مذهب شیعه را مذهب رسمی دولت ایران اعلام کرد.

خمینی در سال ۱۳۴۹ در زمان تبعید یک سلسله سخنرانی ها را آغاز کرد، که در آن مشروعیت حاكمیت شاه را زیر سؤال می برد و استدلال می کرد كه ایران باید تحت حاکمیت «ولایت فقیه» باشد.

به خمینی این اعتبار داده می شود که فهم مروج نقش فقیه را به یک فهم دیگری تبدیل کرد که در آن «ولی» باید فقط یک مشاور سیاسی و اخلاقی ملت و حاکمین آن نه، بلکه باید رهبر یک ملت شیعه باشد.

بر اساس تدوین وی -- که جایگاه «یک رهبر بزرگ» را توجیه می کند -- صلاحیت ولی فقیه (به زبان عربی الولی الفقیه) مطلق است و همه شعبه های دیگر یک حکومت اسلامی را کنترل یا باطل کرده می تواند.

وی گفت، منظور از قدرت های گسترده رهبر بزرگ «بررسی کردن تمایلات دیکتاتوری» رئیس جمهور، پارلمان و یا سایر مقامات منتخب است.

قانون اساسی فعلی ایران که پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۸ نگاشته شده است و خمینی را به قدرت رساند، برای تصویب این نظریه گسترده طراحی شده است.

این قانون اساسی صلاحیت های رهبر بزرگ را یکایک می شمارد و برای تعین کردن رهبران تمام شاخه های نیروهای مسلح، رهبری عالی مطبوعات تحت حمایت دولت، و نیمی از اعضای شورای نگهبان، صلاحیت تام را به وی می دهد.

شورای نگهبان قدرتمند که یک اداره ۱۲ نفره می باشد، تصمیم می گیرد که در جمهوری اسلامی چه کسی می تواند و یا نمی تواند برای یک اداره منتخب کاندید شود.

معیار تائیدی به صورت درست تعریف نشده است، از یک انتخابات به انتخابات دیگر تغیر می یابد و عمدتاً کارش این است که منتقدین جمهوری اسلامی یا رهبر بزرگ را از قدرت دور نگهدارد.

شورای نگهبان همچنان کاندیدان مجلس خبرگان رهبری را آزمایش می کند، که برای انتخاب کردن رهبر بزرگ و نظارت ظاهری بر عملکرد وی مؤظف است.

اگرچه مجلس خبرگان از لحاظ تخنیکی قدرت عزل نمودن رهبر بزرگ را دارد، اما در عمل، این مجلس تا حد زیادی ترجیحات رهبر بزرگ را تصدیق می کند.

در هر صورت، نفوذ رهبر بزرگ بر شورای نگهبان، وی را قادر می سازد تا اطمینان حاصل کند که منتقدین وی برای نامزد شدن در انتخابات مجلس کارشناسان واجد شرایط نشوند.

علاوه بر این، رهبر بزرگ صلاحیت دارد که تصمیمات مقامات عامه را باطل سازد. وی می تواند بر اساس آنچه که وی «تصمیم مفید برای منافع ملی» می داند، احکامی را صادر کند تا تصمیمات ریاست جمهوری را معکوس کند.

علی خامنه ای رهبر بزرگ فعلی ایران بعضی اوقات اظهارات عامه ای را، به شمول برخی از آنها که مربوط به مواردی جزئی می شوند، مانند اینکه چه کسی به رئیس جمهور برحال مشوره داده می تواند، صادر کرده است.

وی در مورد هر مسئله داخلی مورد انتخاب خود و همه مسائل سیاست خارجی، به طور مؤثر آخرین تصمیم را می گیرد.

استفاده سپاه پاسداران از ولایت فقیه

خمینی در سال ۱۳۵۸ با هدف «صدور» انقلاب اسلامی به تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سپاه پاسداران) اجازه داد.

رهبری سپاه پاسداران بر نقش خود مبنی بر حفاظت از انقلاب تأکید می کند که رهبر بزرگ در مرکز آن قرار دارد، و از ولایت فقیه استفاده می کند تا در میان مردم زیر تسلط آنها، وفاداری را ترویج کند.

در سال ۱۳۸۹، محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران در آن زمان گفت که سپاه پاسداران «هرگونه مخالفت با ولایت فقیه را خیانت می داند».

در ماه سنبله سال گذشته، محسن رفیق دوست مهندس ارشد سپاه پاسداران گفت که سپاه پاسداران «در حالی رشد کرده است که نظریه ولایت فقیه در هسته آن قرار دارد».

سپاه پاسداران به بهانه «محافظت از انقلاب» در برابر مخالفین ایدیولوژیک و ناآرامی های گسترده داخلی، به طور مکرر دست به اقدامات سرکوبگرانه زده است.

پس از انتخابات ریاست جمهوری بحث برانگیز سال ۱۳۸۸، سپاه پاسداران تظاهرات کنندگانی که علیه حاکمیت خامنه ای شعار می دادند و طرفداران جنبشی که آنها ایجاد کرده و به جنبش سبز معروف بود، سرکوب کردند.

پس از آنکه رهبر بزرگ در مورد رئیس جمهور آن زمان -- محمود احمدی نژاد که یک ملی گرای تندرو است -- تصمیم خود را اظهار داشت، جعفری گفت که سپاه پاسداران باید از جنبش سیاسی که به نظریه خامنه ای بسیار پایبند است، «حمایت کند».

تظاهرات کنندگان سال های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ حتی انتقادات بیشتری را بر خامنه ای و سپاه پاسداران کردند. در ویدیوهای متعددی که در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شدند، آنها دیده می شوند که تصاویر خامنه ای و قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را پاره می کنند.

نیروی قدس سپاه پاسداران به شبه نظامیانی که برای هدف نهایی مبنی بر رشد نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه از خشونت و زورمندی سیاسی استفاده می کنند، برای چندین دهه بودجه را تأمین کرده و به آنها آموزش داده است.

نیروی قدس مانند بقیه سپاه پاسداران مشروعیت خود را از مأموریت خودخوانده آن برای محافظت از ولایت فقیه به دست می آورد.

حسن نصرالله رئیس حزب الله و ابومهدی المهندس رهبر فقید نیروهای خیزش مردمی عراق (پی ام اف) هر دو به جای ابراز کردن وفاداری به نظام های سیاسی در داخل کشور های خود، به خامنه ای سوگند وفاداری یاد کرده بودند.

محسن حسینی یک تحلیلگر امور ایران مستقر در ایالات متحده گفت، سپاه پاسداران «می خواهد كه همه اجیران آن به خامنه ای سوگند وفاداری یاد کنند».

وی گفت، نیروی قدس از فریب عقاید مذهبی و تأمین نیازهای «جامعه مسلمانان» برای گسترش نفوذ رژیم ایران، از شبه نظامیان پی ام اف در عراق، از حزب الله در لبنان و حتی از حوثی ها در یمن استفاده می کند.

شخصیت های برجسته شیعه حاکمیت فقیه را رد می کنند

نظریه حاکمیت مطلق توسط یک فقیه شیعه منتقدینی را در ایران از همان لحظه ای داشته است که خمینی آن را پیشنهاد کرد.

حتی قبل از آن، بسیاری از اشخاص برجسته جامعه شیعه در ایران این نظریه را رد کردند که یک روحانی که به عنوان فقیه شناخته می شود، باید یک نقش رهبری رسمی در سیاست داشته باشد.

این اشخاص شامل احمد نراقی (از سال ۱۱۸۵ الی ۱۲۴۵) یک روحانی ای می شود که به عنوان مهمترین عامل نظریه ولایت فقیه که فعلاً در ایران درک می شود، شناخته می شود.

اما نراقی بر خلاف حاکمیت مستقیم توسط یک فقیه، بسیار کمتر از حاکمیت مطلق، استدلال کرد.

اخیراً -- علاوه بر السیستانی عراق -- علمای ارشد شیعه به شمول بشیر النجفی، محمد الفیاض و محمد سعید الحکیم، مخالفت خود را با نظریه حاکمیت سیاسی توسط یک فقیه اسلامی ابراز کرده اند.

مصطفی تاجزاده کسیکه زمانی یک انقلابی برجسته بود و بعداً مدافع اصلاحات شد، در سال ۱۳۹۸ گفت، «نظریه حاکمیت سیاسی توسط یک فقیه، همانطور که ما در قانون اساسی جمهوری اسلامی داریم، یک انحرافی است که توسط اکثریت اعضای جامعه شیعه رد می شود».

تاجزاده گفت، «من از جمله افرادی بودم که تلاش کردم تا نظریه حاکمیت مطلقه را در قانون اساسی بگنجانم. اما بعداً فهمیدم که این کار اشتباه بود.»

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

5 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

شما پشتون ها هر گونه تبلیغات منفی را که علیه ایران و رهبران محبوب ان کشور انجام دهید ما هزاره ها با ایران هستیم و از منافع ایران دفاع خواهیم کرد. و در آینده همه ای شما را از طریق فاطمیون از این کشور بیرون خواهیم کرد و شما را به پنجاب پاکستان روان خواهیم کرد.

پاسخ

به مذهب شما همو طالبان خوب می فهمند. پس از سقوط نظام کمونیستی و به قدرت رسیدن حکومت مجاهدین شما خیلی ظلم و ستم کردید در این کشور، در سر مردم میخ کوبیدین، اعضای بدن زن ها را بردید ولی خوشبخاته طالب آمد و سبق شما در دست دست تان داد. شما خیلی مرد اهلی و آرام شده بودید در زمان طالبان. اما بدبختانه برای شما امریکا و حکومت های کرزی و غنی بسیار وخت و قدرت داد. شما را خیلی چاق کرد که امروز با بسیار بی شرمی از منافع ایران حمایت می کنید و بر ضد نظام شعار سر می دهید و بالای نیرو های ملی دفاعی و امنیتی افغان حمله می کنید و هیلیکوپتر شان را سرنگون می سازید و آنها را به شهادت می رسانید. شما فعالیت های غیر قانونی انجام میدهید و برای سپاه انقلاب اسلامی ایران در افغانستان سرباز گیری می کنید و برای آمدن فاطمیون در افغانستان زمینه سازی می کنید. این حکومت بی غیرت است و بی کفایت است جواب شما را داده نمی تواند. جواب شما را طالب خوب می دهند. طالب جان آمدنی است و شما را نمی گذارند که این قسم کار ها بکنید. طالب یک حکومت اسلامی را تشکیل خواهد داد در ضمن اینکه صلح و امنیت سراسری را بوجود خواهند آورد دست جواسس خارجی را نیز قطع خواهند کرد. استعمار برای شما خوب زمینه را مساعد کرد تا شما هر کاری که دل تان بخواهد انجام دهید. پشتون ها شهروندان واقعی این سرزمین است. همیشه آنها بر ضد اشغال ایستاده گی کرده و اشغال گران را از این کشور بیرون کرده که هم انگلیس و هم شوری را از این کشور بیرون کرد و هم امریکا را مجبور به ترک این کشور کرد. شما همیشه به دول خارجی ها رقصیدین و بر ضد هیچ کشور اشغال گر مبارزه نکردید. شرم تان باد.

پاسخ

امریکا به عوض اینکه بالای افغانستان حمله کرد، باید بالای ایران حمله می کرد زیرا مردم افغانستان به هیچ کشور بدی نرسانده بود و در طول تاریخ افغانستان همیشه از سوی کشور های بیرونی مورد تاخت و تاز قرار گرفته است. امریکا باید ایران را مورد حمله قرار دهید زیرا این کشور برای کشور های منطقه و افغانستان یک سرطان است و در اینده نزدیک با متحد شدن سه کشور قدرت مند جهان روسیه، ایران و چین یک مثلث خیلی خطرناکی را تشکیل خواهد داد که برای ایالات متحده امریکا یک خبر بدی خواهد بود. هر سه این کشور ها دارای سلاح های هسته ای است و می تواند که کشور های دیگر جهان را با تهدید مواجه بسازد. روسیه در تلاش است که طالبان را تحت نغوذش و امرش قرار دهید زیرا طالبان در حکومت آینده نقش کلیدی خواهد داشت این در حالی است که رهبران ایتلاف شمال افغانستان نیز با روسیه و ایران روابط تنگاتنگ دارد. از این رو بهتر است که ایالات متحده امریکا جنگ را در افغانستان هر چه عاجل خاتمه دهد و یک حکومت بسیار قوی را با اشتراک طالبان و تیم حاکم در قدرت در افغانستان شکل دهد و این کشور را برای حد اقل یکی دو دحه دیگر کمک مالی و نظامی کند تا افغانستان بتواند بر علیه منافع ایران و روسیه ایستاده گی بکند و نگذراد که جواسس ایران و روسیه یک بار دیگر در افغانستان به قدرت برسد.

پاسخ

در حقیقت ولایت فقیه یک وسیله استعمار ایرانی است که آنها می خواهند به کشورهای همسایه و سایر کشورهای منطقه گسترش دهند. گزارش اکثر رسانه ها نشان می دهد که ایران ایدئولوژی این استعمار را با استفاده از فاطمیون، زینبیون، حزب الله و سایر گروه ها به سوریه و عراق و در افغانستان از طریق حزب وحدت و شبه نظامیان علی پور که خود را جبهه مقاومت می نامند، گسترش می دهد. اگر جلو شبه نظامیان علی پور گرفته نشود، آنها نه تنها به ساختارهای ملی در افغانستان آسیب خواهند رساند، بلکه برای متحدین بین المللی افغانستان نیز خسارات وارد خواهند کرد. بهتر است که علی پور و شبه نظامیان وی و سایر گروه های تحت حمایت ایران هر چه عاجل سرکوب و نابود گردد و در رودخانه های افغانستان در نزدیکی مرز ایران بندها ساخته شود تا از آب که به ایران می رود در داخل افغانستان استفاده شود.

پاسخ

این سوال کاملاً کودکانه است که پرسیده شود، (آیا نفوذ ایران برای افغانستان خوب است؟) نفوذ هیچ کشوری برای کشور دیگری خوب نیست. ما افغان ها خواهان دوستی با کشورهایی از ایران تا آمریکا و اروپا و حتی تا اسرائیل هستیم. با این حال، ما نفوذ کسی را نمی خواهیم. ایران و پاکستان دشمنان افغانستان هستند که نه به خراب کردن زندگی و نه به خراب کردن دارایی افغان ها دریغ می کنند. آنها زیربناهای افغانستان را از بین می برند و افغان ها را می کشند.

پاسخ