سیاست

تلاش های ایران برای جنگ و بی ثباتی در خارج از کشور، نارضایتی داخلی را عمیق تر کرده است

گزارش از سلام تایمز

ایرانیان در جریان یک اعتراض در شهر مرکزی اصفهان به تاریخ ۲۸ عقرب گردهم می آیند تا به تعقیب خشک شدن دریای حیاتی ولایت شان بر اثر خشکسالی و انحراف آب، عصبانیت خود را ابراز کنند. از زمانی که مظاهرات بر سر بحران آب به تاریخ ۱۸ عقرب آغاز شدند، این اعتراض بزرگ که دهاقین و سایر باشندگان اصفهان در آن اشتراک کرده بودند، بزرگترین اعتراض بوده است. [فاطمه نصر/ ایسنا/ای اف پی]

ایرانیان در جریان یک اعتراض در شهر مرکزی اصفهان به تاریخ ۲۸ عقرب گردهم می آیند تا به تعقیب خشک شدن دریای حیاتی ولایت شان بر اثر خشکسالی و انحراف آب، عصبانیت خود را ابراز کنند. از زمانی که مظاهرات بر سر بحران آب به تاریخ ۱۸ عقرب آغاز شدند، این اعتراض بزرگ که دهاقین و سایر باشندگان اصفهان در آن اشتراک کرده بودند، بزرگترین اعتراض بوده است. [فاطمه نصر/ ایسنا/ای اف پی]

از زمانیکه ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در تابستان امسال قدرت را گرفت، تمرکز پالیسی خارجی حکومت وی بهبود روابط سیاسی، اقتصادی و تجارتی با همسایگان ایران اعلام شده بود.

اما ناظرین می گویند که حکومت عملاً از سوی پالیسی های منطقه ای بی ثبات کننده سپاه پاسداران در گروگان به سر می برد.

آنها گفتند، این پالیسی ها، که بر استفاده از نیروهای نیابتی برای تضعیف منافع کشورهایی متکی است که از نظر رهبران سپاه پاسداران «دشمنان» محسوب می شوند، از دهه ها بدینسو روابط خارجی ایران را کمرنگ ساخته اند.

این پالیسی ها همچنان منجر به اعتراضات مردمی در داخل ایران شده اند که با کمبود آب، قطع برق بی پایان، نقض های حقوق بشر و مدیریت نادرست همه گیر افزایش یافته اند.

یکی از تصاویر متعددی که رژیم ایران در روزهای اخیر از قاسم سلیمانی جنرال کشته شده نیروی قدس سپاه پاسداران منتشر کرده است. [وزارت دفاع ایران]

یکی از تصاویر متعددی که رژیم ایران در روزهای اخیر از قاسم سلیمانی جنرال کشته شده نیروی قدس سپاه پاسداران منتشر کرده است. [وزارت دفاع ایران]

تحلیلگران هشدار می دهند که پس از یک دهه پالیسی تهاجمی ایران در منطقه، همراه با اعتراضات مردمی مداوم علیه حکومت، برای خیزش داخلی در ایران مانند آنچه در «بهار عرب» رخ داد، شرایط مساعد شده اند.

حفظ کردن میراث سلیمانی

تحلیلگران می گویند، به دلیل تأکید رژیم ایران بر حفظ کردن میراث قاسم سلیمانی فرمانده کشته شده نیروی قدس سپاه پاسداران، مردم ایران بیشتر و بیشتر در یک بحران اقتصادی بزرگ فرو می روند.

سلیمانی قبل از آنکه به تاریخ ۱۳جدی ۱۳۹۸ در یک حمله هوایی ایالات متحده در بغداد کشته شود، اجندای توسعه ‌طلبانه سپاه پاسداران را در تعدادی از جنگ‌ های نیابتی در سراسر منطقه، به شمول عراق، سوریه، لبنان، یمن، وافغانستان رهبری می کرد.

این ابتکارات پرهزینه بوده اند و به طور مکرر اولویت های نابجای تهران را نشان می دهند، در حالیکه ایرانیان از حکومت و اقتصاد شکننده به طور فزاینده ای ناراضی می شوند.

در بهترین بخش یک دهه، رژیم ایران سرمایه‌ گذاری سنگینی را در سوریه انجام داده و از رژیم بشار الاسد حمایت نظامی کرده و در سایر زمینه ‌ها هزینه‌ های گزافی را مصرف کرده است، اما تأثیر قابل‌ اندازه‌ گیری کمی داشته است.

مبالغ زیادی که ایران در سوریه مصرف کرده و هنوز هم مصرف می‌ کند، منفعت مورد انتظار رژیم ایران را به دست نیاورده است.

همچنان سپاه پاسداران را نیز تقویت نکرده است که حتی پس از مصرف کردن میلیون ها دالر، اکنون نسبت به دو سال قبل بسیار ضعیف تر است.

به گفته عبدالله کابلی یک کارشناس روابط ایران و کشورهای عربی مقیم در ایران، مقامات ایرانی همچنان در مورد نفوذ سلیمانی در سوریه و روسیه به شدت مبالغه کرده اند.

روسیه و ایران هر دو برای حمایت از رژیم الاسد در جنگ سوریه مداخله کردند، اما با اینکه جنگ پایان می یابد، آنها به ‌عنوان رقیبان ظاهر می ‌شوند و هر یک به دنبال این است که از نقش خود منفعت برده و به قیمت یکدیگر برنامه‌ های خود را پیش ببرند.

کابلی به المشارق گفت، «تهران باورمند بود که سلیمانی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه را قانع ساخته بود که در سوریه مداخله نظامی کند.»

وی وضاحت داد، «اما واقعیت این است که روسیه با بهره‌ برداری از جنگجویان تحت حمایت ایران در سوریه، کنترل اوضاع را در دست گرفت و دستاوردهای سیاسی و اقتصادی را به دست آورد.»

گروه های نیابتی ایران ویرانی را به ارمغان آوردند

در همین حال، هزینه های جانی و مالی ایران در جریان جنگ سوریه بسیار بزرگ بوده اند.

تحلیلگران گفتند، ایران در طول یک دهه گذشته صدها میلیون بیلر نفت و میلیون‌ ها دالر پول نقد را به رژیم الاسد اهدا کرده است و همه این بخشش ‌ها که به تنگدستی ها و سختی ‌ها در زندگی ایرانیان تبدیل شده اند، بیهوده بوده است.

آنها گفتند، از دست دادن منافع اقتصادی و سیاسی در سطح منطقه و سطح جهانی یک بهای سنگین دیگری است که تهران برای مداخلات منطقه ای خود می پردازد و برای آن پایان قابل تصور وجود ندارد.

در یمن، سپاه پاسداران به قاچاق کردن سلاح ها ادامه می ‌دهد که به درگیری میان حوثی‌ های تحت حمایت ایران و حکومت به رسمیت شناخته شده در سطح بین ‌المللی دامن می ‌زند.

نیروی دریایی ایالات متحده به تاریخ ۲۹ قوس ۱۴۰۰ میل تفنگ های کلاشنیکوف و مهمات را از یک قایق ماهیگیری در شمال بحیره عرب و همچنان پنج نفر از خدمه ای که خودشان را یمنی معرفی کردند، توقیف کرد.

در یک اعلامیه نیروی دریایی ایالات متحده به تاریخ ۱ جدی آمده است، «در ارزیابی این کشتی بدون ادرس معلوم شد که از ایران سرچشمه گرفته و از مسیری در آب‌ های بین ‌المللی عبور کرده است که در گذشته برای انتقال غیرقانونی سلاح ها به حوثی ‌ها در یمن استفاده می ‌شد».

دو توقیف دریایی دیگر از محموله‌ های تسلیحاتی که باور می شود برای حوثی‌ ها انتقال می شدند، در سال ۱۴۰۰ در سواحل سومالیا و در بحیره عرب توسط کشتی یو اس اس وینستون چرچیل در ماه حوت ۱۳۹۹ و یو اس اس مونتیری در ماه ثور ۱۴۰۰ انجام شدند.

در همین حال در عراق، اختلافات میان ملیشه های نیابتی ایران ظاهر می ‌شوند که اقدامات اخیر و موضع گیری مخالفت عصایب اهل الحق، آن را نشان می ‌دهد.

در لبنان، در جریان بحران اقتصادی عمیقی که کشور را تحت تأثیر قرار داده است و در فلج شدن حکومت به دلیل ربودن پروسه تصمیم گیری توسط حزب الله، تاثیرات روابط سلیمانی با حزب الله و رهبر آن حسن نصرالله هنوز احساس می شوند.

تهدیدات خیزش

با وجود تحریم ها و بودجه ای که به تدریج کاهش می یابد، تهران بجای رسیدگی به نیازهای روزمره مردم ایران، هزینه های خود را برای صادرکردن تروریزم، فرقه گرایی و معلومات نادرست اولویت بندی می کند.

برای سپاه پاسداران بودجه فراوان است.

رئیس ‌جمهور رئیسی که به رهبر علی خامنه‌ ای از نزدیک وابسته است، برای اولین بار پس از روی کار آمدن، مسوده بودجه سال مالی سندی که اولویت ‌های وی را نشان می‌ دهد، سپرده است.

بودجه برای سال مالی جدید که از ۱ حمل ۱۴۰۱ آغاز می شود، توسط دولت تهیه شده و به مجلس (ولسی جرگه ایران) تقدیم می شود تا آن را به شکل نهایی تصویب کند.

دولت رئیسی در مسوده بودجه خود، بودجه اختصاص یافته به سپاه پاسداران را به اندازه قابل توجهی افزایش داده است، که افزایش ۲۴۰٪ بودجه سپاه پاسداران در سال آینده را نشان می دهد.

در سال گذشته، بودجه سپاه پاسداران در مقایسه با سال قبلی ۵۸٪ افزایش داشت. این بخشی از روند صعودی است که به نظر می ‌رسد در حال افزایش است.

در دهه گذشته، سهم بزرگی از بودجه سالانه برای سپاه پاسداران و تا حد بسیار کم به ارتش (نیروهای مسلح عادی ایران) اختصاص داده می شد که هر سال افزایش قابل توجهی داشته است.

این بودجه حتی در شرایطی به آنها تعلق می گیرد که ایران در آستانه ورشکستگی قرار دارد و مردم با مشکلات شدید اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند.

در این مسوده بودجه، بودجه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (آی آر آی بی) اصلی ترین ماشین تبلیغاتی رژیم که مستقیماً تحت نظر خامنه ای است، نیز نسبت به سال گذشته ۵۶٪ افزایش یافته است.

ناظرین خاطرنشان می کنند که رژیم ایران باوجود ضرورت شدید به رفع کردن تحریم ها، و اگرچه این رژیم به طور فعال برای لغو شدن تحریم ها مذاکرات می کند، به نظر می رسد که رژیم ایران برای رفع کردن تحریم ها هنوزهم اقدامات لازم را انجام نمی دهد.

در طول سال گذشته، اعتراضات ضد رژیم به دلیل قطع برق طولانی مدت، کمبود آب، معاشات بی حرکت، دستمزدهای پائین و بیکاری، چندین شهر بزرگ را به لرزه درآورده است.

سپاه پاسداران که به دلیل اعزام های منطقه ‌ای خود ضعیف شده و بودجه آن به شدت کم است، شاید قدرت مبارزه با خیزش گسترده دیگری علیه رژیم را نداشته باشد.

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

2 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

در این مقاله یک نکته بسیار جالب بود که سپاه پاسداران قدرت رام کردن یک خیزش دیگر ندارد. اگر این طور باشد، مردم ایران یک فرصت طلایی دارند که در برابر این رژیم کثیف و شیطانی قیام کنند و آن را برای همیشه سرنگون کرده و یک رژیم جدیدی را پایگذاری کنند که بر دیموکراسی استوار باشد، یعنی حکومت مردم بالای مردم و در خدمت مردم. مقامات فعلی ایران با طالبان افغانستان هیچ فرقی ندارند چون همه شان تروریست، جاهل، افراطگرا، ظالم و سختگیر هستند.

پاسخ

من در هنگام خواندن خبرها در سلام تایمز از این قسمت بیشتر لذت بردم که می گوید سلیمانی در یک حمله هواپیمای بدون سرنشین کشته شد. هر جنرال و جاسوس استخبارات ایرانی، هر جنرال و جاسوس استخبارات پاکستانی دشمنان افغان ها و افغانستان بوده و خواهند بود. آنها نمی خواهند که بازسازی افغانستان را ببینند. آنها خون افغان ها را برای توقف این کارها می ریزند. و دلیل آن این است که آنها باور دارند که اگر جنگ در افغانستان متوقف شود و مردم متحد شوند، آبی که اکنون به طور رایگان به پاکستان و ایران جاری می شود، متوقف خواهد شد. بنا بر این، این دو همسایه منافق، خون افغانستان را ریختند تا جریان آب به کشورهایشان را حفظ کنند.

پاسخ