کابل -- حملات اخیر شاخه خراسان داعش در وضعیت مبهم سیاسی و اقتصادی در افغانستان، این نگرانی را بوجود آورده است که این گروه کمپاین استخدام افراد جدید را گسترش می دهد و باعث ایجاد مشکل جدی به منطقه می شود.
به اساس گزارش اخیر سازمان ملل متحد، از ماه اسد گذشته تا کنون حدود ۴۰۰ فرد ملکی در حملات مختلف کشته شده اند که اکثریت این حملات توسط داعش صورت گرفته است.
عبدالبصیر سالنگی تحلیلگر امور نظامی و والی پيشین ولایات فراه وپروان که اکنون در ترکیه زندگی میکند گفت، «داعش حالا به یک تهدید واقعی و بی سابقه در افغانستان مبدل شده است.»
وی گفت، «اگر کشورهای همسایه، منطقه و فراتر از آن به حمایت داعش ادامه دهد؛ این گروه بالاخره به یک خطر بزرگ مبدل خواهد شد که آنگاه از بین بردن آن سخت خواهد بود.»
سالنگی گفت که گروه داعش در کنار تثبیت حضور برجسته خویش با حملات علیه شیعیان؛ پلان دارد که در کشورهای آسیای مرکزیو همچنان کشورهای دیگر منطقه نیز حملات خویش را انجام دهد.
افزایش استخدام توسط داعش
شاخه خراسان داعش به تاریخ ۱۳حمل در شبکه های اجتماعی یک نوار ویدیویی به نشر سپرد، که گروپ های کوچک این گروه در موقعیت نامعلوم در افغانستان را در حال بیعت کردن با رهبر جدید جهانی این گروه ابو حسن الهاشمی القریشی نشان می دهد.
القریشی درست یک ماه بعد از آن به حیث رهبر جدید گروه داعش تعین شد که رهبر قبلی این گروه ابو ابراهیم القریشی خود و اعضای فامیلش را هنگام حملات هوایی امریکا در سوریه منفجر ساخت.
به اساس گزارش ها رهبر جدید داعش برادر بزرگتر بنیانگذار این گروه، ابوبکر البغدادی است؛ که وی هم خودش را همراه با دو طفل در یک حمله انتحاری در سال ۱۳۹۸ هنگام یک عملیات ایالات متحده از بین برد.
سالنگی گفت، «چندین گروه ترورستی خارجی اکنون به داعش پیوسته اند. داعش استخدام خویش را گسترش داده و شاخه خراسان این گروه در تعدادی از ولایات افغانستان به شمول کونر، ننگرهار و برخی از نقاط شمالی افغانستان وجود دارد.»
وی گفت، « اگر داعش روند استخدام خود را افزایش دهد، امنیت افغانستان در معرض خطر بیشتری قرار خواهد گرفت و شاخۀ خراسان در این کشور حتی قوی تر خواهد شد.»
فهیم چکری تحلیلگر امور سیاسی مقیم کابل گفت، «داعش در چند ماه گذشته به استخدام خود سرعت بخشیده است.»
وی گفت، «این گروه تعداد حملات تروریستی به شمول حملات بالای میدان هوایی کابل و دو مسجد در کندز و قندهار که ده ها فرد ملکی در آن کشته و یا زخمی شده اند انجام داده است.»
وی گفت، «حملۀ مرگبار اخیر این گروه در هرات نمونۀ دیگری از شبکۀ توانمند و گستردۀ داعش در افغانستان است.»
چکری گفت، «متاسفانه افزایش بیکاری و فقر زمینه را برای استخدام نیروهای داعش در افغانستان مساعد کرده است. در صورت تداوم وضعیت فعلی، به زودی شاهد فعالیت های مخرب و قابل توجهی خواهیم بود و داعش افغانستان را به عنوان پایگاه دایمی خود تبدیل خواهد کرد.»
نور رحمان ۳۴ ساله از ولایت پنجشیر که اکنون در کابل زندگی میکند گفت، «وضعیت فعلی زمینه را برای استخدام شدن افراد توسط داعش مساعدتر کرده است.»
وی گفت، فقر، بیکاری و بی ثباتی سیاسی کشور، دلایل اصلی هستند که افغان ها را برای پیوستن به داعش وادار می سازد.
نور رحمان گفت، در هشت ماه گذشته «ده ها جنگجوی داعش یا آزاد شده و یا هم موفق به فرار از زندان ها گردیده اند،» و این باعث تقویت این گروه در افغانستان شده است.
جنرال کنت فرانک مکنزی، رئیس قومندانی مرکزی ایالات متحده به تاریخ ۱۸ قوس گفت، شاخۀ خراسان داعش با آزاد شدن جنگجویان داعش از زندان های افغانستان در اواخر ماه اسد، دوباره جان گرفت.
داعش دشمن است
سلیم پیگیر تحلیلگر مسایل سیاسی مقیم کابل گفت، افغان ها هرگز تحت رهبری یک فرماندۀ خارجی نه خواهند جنگید و هر گز آنرا قبول نخواهند کرد.
با این حال، وی گفت که داعش در تلاش است تا نیروهای خود را تقویت کند و می تواند به تهدیدی جدی برای آینده افغانستان تبدیل شود.
پیگیر گفت، « داعش دشمن اقوام و دین ما است. این گروه همیشه مردم ملکی را هدف قرار داده است و یک تهدید بزرگ برای ثبات، امنیت و حاکمیت افغانستان است. بناَ افغان ها نه باید فریب این گروه تروریستی را خورده و با این چنین دشمنی بیعت کنند.»
عبدالشکور سالنگی یک تحلیلگر مسایل سیاسی مقیم کابل گفت، «داعش در بین گروه های افراطی مانند سلفی ها طرفدار، و منابع مالی دارد تا برای کسانیکه مایوسانه با فقر و بیکاری مبارزه میکنند، معاش پرداخت کند.»
سالنگی شک دارد که داعش بخواهد کنترول کدام ولایت را در دست بیگیرد. اما به گفتۀ وی، « هدف این گروه تبدیل شدن به یک تهدید فزیکی و روانی است که میتواند برای نابودی افغانستان مورد استفاده قرار گیرد.»
امروز داعش در افغانستان آن قدر قوی و ترسناک نیست که رسانه ها تبلیغ میکنند. در برخی از ولایات دیگر، به شمول ننگرهار، اعضای داعش وجود خواهند داشت، اما من فکر نمی کنم که اکنون آنها بتوانند پیشرفت کنند، زیرا مردم جنگ نمی خواهند. مهم نیست که چه تعداد جوانان در کشور وجود دارند، کار داشته باشند و یا هم بیکار باشند، اکثر آنها فکر می کنند که دیگر نباید جنگ باشد. آنها میگویند که قدرت می تواند در دست طالبان باشد، اما جنگ کشور را ویران می کند. با توجه به بمب گذاری ها و حملات اخیر در هرات، کابل، کندهار و سایر ولایات، من مطمئن هستم که داعش نمی تواند این کار را انجام دهد. استخبارات خارجی هم در دوران جمهوریت و هم اکنون این گونه حملات را انجام داده اند. هیچ کشوری به شمول کشورهای منطقه نمی خواهند افغانستان امن باشد. آنها فقط در رسانه ها با افغان ها ابراز همدردی می کنند. دیگران منافع خود را با تطبیق همان پروژه ها و با توجه به اینکه چه کارهای کرده می توانند، محاسبه می کنند. من موافق هستم که در حال حاضر انگیزۀ استخدام برای داعش وجود خواهد داشت، اما اینرا هم می دانم که افراد بسیار کمی علاقۀ پیوستن به آنرا دارند. اما، در صورتیکه طالبان سیاست خود را تغیر دهند، شاید افراد بیشتری به داعش بپیوندند. مردم تا حالا آن قدر تحت فشار قرار ندارد، اما اگر طالبان به همین شکل در زندگی خصوصی مردم مداخله می کنند (ریش را بمانید، موی های تانرا اینطور بکنید و آن طور بکنید، آن رقم نماز بخوانید و.. چادری بپوشید، حجاب نپوشید) و به کاریابی به برای آنها فکر کنند، بیشتر مردم به سوی داعش جذب می شوند. در غیر آن همۀ مردم حالا بر این باور هستند که جنگ باید خاتمه پیدا کند. مردم نباید کشته شوند. کشور نه باید ویران شود. طالبان ب
پاسخشما یقینا به یک نقطۀ خوب اشاره کردید، اما چه امروز و چه فردا داعش در حال گسترش است. درحالیکه میلیون ها نفر بیکار هستند چگونه انتظار داشت که جلب و جذب آن سرعت نه یابد. وقیتکه کار نه باشد نان نیست. امکان تداوی مریضان نیست، تعلیم و تربیه نیست و طبعا امنیت نیز توسط آن آسیب می بیند. بناَ به نظر من کسانی را که کشورهای دیگر نیز در خاک خود به آسانی اجازۀ فعالیت نه میدهد و در وطن خود هم کار نداشته باشند، مار و خزنده نیستند که خاک بخورند. نیاز است تا حاکمان جدید افغانستان نخست مشروعیت مردم شان را بدست آورند و بعد از آن مشروعیت جهانی. واگر نه یک دردسر کلان برای شان بوجود خواهد آمد که راه حل آن جز سقوط حکومت چیزی دیگری نخواهد بود. و این بار اگر حکومت طالبان سقوط میکند، عامل آن کسی دیگری نخواهد بود مگر همین جوانان بیکار، زیرا آنها مجبور هستند. وقتی کار نه باشد ذهن مردم پریشان میباشد و به جز از ویرانی و آشوب چیزی در ذهن بوجود نه می آید.
پاسخ6 دیدگاه
قسمت چهارم: رهبران محترم! از به قدرت رسیدن شما هشت ماه میگذرد. در حالیکه صد در صد تمام خاک افغانستان تحت کنترول شما است اما تا اکنون هیچ کشور کفری یا اسلامی حتی پاکستان شما را به رسمیت نشناخته است. امروزه جهان حیثیت یک خانه بزرگ را دارد. در این خانه بزرگ هیچ کس نمیتواند تنها زندگی نماید. تنها امارت اسلامی از تمام جهان گوشه و تجرید است. این به حیثیت بین المللی کشور توهین است و راه و چاره آن تنها نزد شما است. وزیر خارجه امارت اسلامی محترم متقی یک روز در سخنانش گفت جهان از ما چه میخواهد؟ ما باید چه کنیم تا آنها ما را به رسمیت بشناسند؟ به نظر من این باید از خود شما به خصوص از آقای متقی پرسیده شود. شما در جهان کدام کشور را میشناسید که هیچ کس آنرا به رسمیت نمی شناسد؟ علت آن بهتر از همه به خود شما آشکار است. رهبران محترم، من میدانم که اگر نامه من احیاناً به شما برسد هیچ تاثیرِ نخواهد داشت اما من مسؤلیت را از گردنم ساقط کرده و وجدانم را آرام ساختم. یک بار دیگر به شما میگویم که نارضایتی ملت آغاز سقوط شما و آمدن یک فاجعه دیگر بر کشور است. به قدرت مغرور مه شوید. این تنها کمال شما نه بود که رشته تمام امور کشور را در دست بگیرید. این انتهای فساد رژیم قبلی، و نارضایت بیست ساله مردم از آن نظام بود که راه موفقیت شما را هموار ساخت، و اکنون از شما هم مردم ناراض اند و این نارضایتی رو به افزایش است. نارضایتی مردم، بیکاری و گرسنگی عامه و تجرید سیاسی شما از تمام جهان آغاز سقوط و افتیدن شما به پرتگاه است.
پاسخ6 دیدگاه
قسمت سوم: به جای اینکه توجه شما به حل مشکلات اقتصادی کشور و پیدا کردن راه حل به آن باشد، تمام توجه شما به اداره محتسبین شما است که آنهم به جز از آزار و اذیت مردم کار دیگرِ ندارد. ما تمام روز در رسانه های اجتماعی ویدیوهای گرسنگی، بیکاری و گدایگری مردم افغانستان را میبنیم. ما هر روز میبینیم که جوانان کشور با وجود این همه توهین ایرانی ها و پاکستانی ها باز هم به آن کشورها فرار مینمایند. به جای این مسئله حیاتی با تمام قوت همهِ توجه شما به شکستن رباب و کشتن هنرمندان است. طالب یا اعضای امربالمعروف در کنار جاده ایستاد میباشد به موتروان میگوید اگر ریش میداشتی چقدر زیبا معلوم میشدی. این تجاوز بر شخصیت انسان است. اینکه آن موتروان از ترس چیزی گفته نمیتواند مسئله جدا است. شما دروازه های مکتب را به روی دختران بسته اید، پوهنتون ها رخصت است اما داد از ترقی میزنید. در جهان کدام کشور اسلامی دیگری هم هست که مکاتب دختران در آن نباشد؟ و بدون تعلیم زنان ترقی یا حتی زنده ماندن کشور ممکن است؟ بر روی سرک های موهای جوانان را قیچی نموده و آنها را توهین مینمایید. این نه تنها تجاوز بر کرامت انسانی است بلکی بر حدود خداوند هم تجاوز آشکار است. شما خود را مسلمان خطاب میکنید اما گفته میتوانید که کدام کتاب در اسلام اجازه این چنین توهین و برخورد با ملت را به شما داده است؟
پاسخ6 دیدگاه
قسمت دوم: بدبختانه ۲۶ سال بعد تاریخ به شکل دیگر تکرار میشود. من یقین دارم، شما میدانید که گرسنگی و بیکاری در کشور به اوج خود رسیده است. ثبوت خوب این ادعای من موجودیت قطارهای زنان، اطفال و نوجوانان گدایگر در سرک ها و بازار است. و از سوی هم سیل از مهاجران افغان که به کشور همسایه ایران میروند، با وجود اینکه که با برخورد غیر انسانی ایرانی ها مواجه اند اما برای کار و پیدا کردن لقمه نان تمام این زحمات را بر خود روا داشته و از شهرها و ده های خویش فرار میکنند. این سیلی بر تاریخ و حیثیت افغانستان است. رهبران محترم! شما از یک سو از مردم میخواهید که از کشور فرار نه کنند و با امارت همکاری نمایند و از سوی دیگر افراد مسلح خویش را در دروازه های وزارتخانه مؤظف کرده اید تا افراد ریش تراشیده را به داخل ادارات و دفاتر اجازه ندهند. این بدین معنا است که به شما شخصیت و لیاقت انسان هیچ اهمیت ندارد و معیار خوب بودن نزد شما ریش داشتن است. وزیر تحصیلات عالی شما میگوید، در بیست سال پیش هر که تحصیل و تعلیم کرده است به درد کشور نمیخورد. آیا وزیر تحصیلات یک کشور باید اینگونه غیرمسؤلانه سخن بزند؟ گمان نمیبرم که شخصی با این سویه صلاحیت و توانایی یک مدیریت عادی را داشته باشد.
پاسخ6 دیدگاه
نامه سرگشاده عبدالباری جهانی به رهبران امارت اسلامی افغانستان ۲۳ حمل سال ۱۴۰۱ هجری قسمت اول رهبران محترم! باور ندارم که نامه من به شما برسد و یا هم در صورت رسیدن به شما، کسی به آن اهمیت بدهد، اما من وظیفه وجدانی خویش را انجام میدهم. بیست و شش سال پیش که اکثریت دوستان جوان شما هنوز تولد نشده بود و یا اطفال بودند در حضور محترم وکیل احمد متوکل صاحب در کندهار به ملا محمد عمر اخوند گفتم «شما در نتیجه نارضایتی مردم از حکومت قبلی و به زورِ حمایت مردم به قدرت رسیده اید. شما در جنگ با اسماعیل خان بودید، در امریکا به ما این آوازه رسید که یک مادر پیر، ماش را در چادرش آورده و به شما گفت، من در خانه همین را داشتم، آورده ام که به طالبان بدهید. این صمیمیت و احساس همین ملت بود که شما را به قدرت رساند. اما من وقتی به افغانستان آمده ام یک نفر را هم از شما راضی نه دیده ام، همه از شما ناراضی اند. اگر شما مردم را همینگونه ناراضی نگهدارید سرنوشت شما هم مانند حکومت قبلی خواهد بود». من در این رابطه سخنهای زیاد به ملا صاحب گفتم و مثال های زیاد را آوردم. متوکل صاحب شاهد است که ملا صاحب جواب سخنان مرا نداشت و هیچ چیز هم نه گفت.
پاسخ6 دیدگاه