تایپی، تایوان -- تحلیلگران هشدار می دهند که افزایش قدرت نمایی بیجینگ و اختلافات ارضی آن با همسایگانش صلح جهانی را تهدید می کند و خطر خفه شدن مزدحم ترین خطوط کشتیرانی جهان را با پیامدهای اقتصادی جهانی به همراه دارد.
افغانستان زمینه های بالقوه خود را برای نگرانی با چین دارد، زیرا ولایت بدخشان، افغانستان، و منطقه سینکیانگ، چین، ۷۶ کیلومتر مرز مشترک دارند.
چند سال پیش، چین یک پایگاه نظامی در تاجیکستان در فاصله چند کیلومتری دهلیز واخان در ولایت بدخشان ساخت، اقدامی که بسیاری آن را آغازی برای تجاوز بیجینگ به افغانستان می دانند که کلیدی برای امنیت و جاه طلبی های قاره ای چین است. چین به معادن افغانستان از جمله معدن مس عینک در ولایت لوگر طمع دارد.
مانورهای ماه اسد در سواحل تایوان
مانورهای نظامی چین در ماه گذشته در نزدیکی تایوان، جدیدترین یادآور تهدیدی است که توسعه طلبی نظامی بیجینگ ایجاد می کند.
تایوان از سال ۱۹۴۹میلادی حکومت خود را دارد، اما تحت تهدید دائمی حمله چین به سر می برد. بیجینگ این جزیره را قلمرو خود می داند و مصمم است که روزی آن را تصرف کند – و در صورت لزوم دید از نیرو استفاده کند.
پس از بازدید مقامات ارشد حکومت ایالات متحده از تایوان به تاریخ ۱۱ اسد، چین با اعزام هواپیماهای جنگی، کشتیها و موشکها برای مانورها انتقام گرفت.
ارتش تایوان گزارش داد، طی پنج روز، از ۱۱ تا ۱۵ اسد، هواپیماهای نظامی چین وارد منطقه ای شدند که تایوان آن را منطقه شناسایی دفاع هوایی خود می نامد یا حداقل ۱۳۱ بار از خط میانه تنگه تایوان عبور کرد.
به گفته جاپان، ارتش آزادی بخش خلق چین (اردوی چین) موشکهای بالستیک را به سمت آبهای تایوان شلیک کرد، که از جمله چهار موشک بر فراز خود جزیره عبور کردند. همچنین تمریناتی را در نزدیکی جزیره نسبت به گذشته، البته در آن وقت، انجام داد.
هدف این تمرینات بیشتر نشان دادن توانایی چین در محاصره کردن احتمالی همسایه جزیره ای خود، به تایوان و جامعه بین المللی بود.
درو تامپسون، یکی از اعضای ارشد پوهنتون سیاست عامه لی کوان یو در سینگاپور که قبلا در پنتاگون کار می کرد، به تاریخ ۳ سنبله به نیویارک تایمز گفت، «این جنگ سیاسی است.»
مسدود شدن خطوط حمل و نقل
مانورهای نظامی چین در آب های اطراف تایوان خطوط کشتیرانی جهانی را تحت تأثیر قرار داد.
تنگه تایوان، آبراهی به عرض ۱۸۰ کیلومتر که تایوان را از سرزمین اصلی چین و بقیه آسیا جدا می کند، مسیر اقیانوسی اصلی برای کشتی های تجاری است که به چین، تایوان، جاپان و کوریای جنوبی می روند.
مسیرهای حمل و نقل کالاها را از مراکز کارخانه های آسیایی به بازارهای خاورمیانه، اروپا و ایالات متحده حمل می کنند.
بر اساس گزارش بلومبرگ، سال گذشته، تقریباً نیمی از کشتی های کانتینری جهانی و ۸۸٪ از بزرگترین کشتیهای جهان بر حسب تناژ، از آبراه عبور کردند.
رشته مرواریدها
رزمایشهای اخیر برای سایر آبراههای کلیدی که چین یا در آن اختلافات فعال دارد یا در حال گسترش حضور نظامی خود است، خبر بدی است.
چین تقریباً تمام دریای چین جنوبی را مدعی است که سالانه تریلیون ها دالر تجارت از طریق آن انجام می شود، در حالی که در مقابل آن برونی، مالیزیا، فیلیپین، تایوان و ویتنام نیز ادعای مالکیت آن را دارند.
در آسیای مرکزی، بیجینگ در سالهای اخیر نظریات بازگشت سرزمینهای «خود» را در رسانههای خود مطرح کرده است تا واکنش مردم محلی را که ناظران میگویند تهدیدی مستقیم برای حاکمیت منطقه است، بسنجد.
بیجینگ همچنین برای اتصال سرزمین اصلی چین به شاخ آفریقا از طریق شبکهای از تأسیسات نظامی و تجاری، زیرساختهای عظیمی را در نظر گرفته است.
به عنوان بخشی از استراتیژی «رشته مروارید»، خطوط دریایی چین از چندین بندر بزرگ از مالدیپ به بنگله دیش، سریلانکا، پاکستان، ایران و سومالیامی گذرد.
آنها از چندین نقطه مهم دریایی از جمله تنگه باب المندب (بین یمن در شبه جزیره عرب و جیبوتی و ایریتریا در شاخ آفریقا)، تنگه مالاکا (کانال اصلی کشتیرانی بین اقیانوس هند و اقیانوس آرام)، تنگه هرمز (که ایران را از عمان و امارات متحده عربی جدا می کند) و تنگه لومبوک (بین جزایر بالی و اندونیزیا) عبور میکنند.
تلاشها برای ساختن زیرساختهای جهانی بیجینگ که به عنوان ابتکار کمربند و جاده (بی آر آی) یا یک کمربند یک جاده (او بی او آر) شناخته میشود، از این بنادر مهم دریایی به داخل کشور ادامه مییابد و به سایر بخشهای خاورمیانه، آسیای مرکزی و آفریقا میرسد.
با این حال، منتقدان هشدار میدهند که پروژههای ظاهراً تجارتی چین هدفی دوگانه دارند و به ارتش این کشور که به سرعت در حال رشد است اجازه میدهد تا دامنه خود را گسترش دهد.
رشته مروارید همچنین به بیجینگ یک امتیاز و یک اهرم فشار در صورت بروز درگیری تمام عیار بر سر تایوان می دهد.
دوم- امریکا میکوشد با استفاده از گروَههای تروریست منطقه ایالت سنکیانگ چین را بی ثبات سازد تا جلو موفقیت پروژه های ترانزیتی بلت اند رود چین را در آسیای مرکزی مختل سازد. برای چیناییها اعمار شاهراه ترانزیتی دهلیز واخان و افزایش عبور و مرور قابل ملاحظه از این طریق دسترسی گروههای تروریستی را به ایالت سنکیانگ چین تسهیل خواهد کرد و مشکلات و امنیتی متعددی برای چینایها فراهم خواهد کرد. سوم- اخیرا چیناییها با پاکستان و افغانستان توافق نموده اند که با احداث شاهراه مناسب ترانزیتی از پشاور به کابل افغانستان را به پروژه سی پاک یا شاهراه قراقروم متصل سازند. با تکمیل این پروژه نیازی به شاهراه دهلیز واخان تا انجا که به چیناییها مربوط میگردد موجود نخواهد بود. در نقشهٔ ذیل شاهراههای موجوده و شاهراههای متوقعه که دهلیز واخان را با کشورهای همسایه وصل مینماید نشان داده شده است. دوکتور نور احمد خالدی
پاسخ7 دیدگاه
(((۴))) موانع در راه احداث شاهراه ترانزیتی دهلیز واخان در دو سال حاکمیت طالبان در افغانستان علاقمندی برای اعمار شاهراه ترانزیتی دهلیز واخان در افغانستان بیشتر شدده است. همین اکنون کار احداث 49 کیلومتر سرک خامه چغله در دهلیز واخان توسط طالبان جریان دارد. راپورهای مطبوعات نشان میدهد که تا کنون دوبار امیرخان متقی وزیر خارجه سرپرست طالبان به وزیر خارجه چین اعمار پروژه شاهراه ترانزیاتی دهلیز واخان را پیشنهاد نموده است. متاسفانه تاکنون چینایی ها در این مورد جواب مساعد نداده اند. بی علاقگی چیناییها در اعمار این پروژه از سه نقطهٔ نظر میباشد: اول- اعمار شاهراه ترانزیتی دهلیز واخان در منطقه کوهستانی و بسیار سرد ۹ ماه پوشیده از برف به احداث چند تونل نیاز دارد که از یکطرف مصارف اعمار آنرا بسیار گران میسازد و از جانب دیگر مصارف حفظ و مراقبت آن نیز فوق العاده سنگین خواهد بود. تخمین گردیده که تنها 350 کیلومتر این شاهراه از سرحد چین تا اشکاشم 4 ملیارد دالر مصارف خواهد داشت. برای مقایسه مشکلات افغانستان را در باز نگهداشتن شاهراه سالنگ میان آهنگران و خنجان که از 30 کیلومتر و ارتفاع 2000متر بیشتر نیست در ماههای زمستان در نظر بگیریم. حالا اینرا با 350 کیلومتر شاهراه پیشنهادی دهلیز واخان در ارتفاع 4000 متر که 9 ماه سال پوشیده از برف خواهد بود مقایسه کنیم تا مشکلات عظیم و مصارف هنگفت حفظ و مراقبت آنرا بتوانیم درک نماییم. در موجودیت شاهراهها و خطوط آهن از شهر کاشغر تا حیرتان از طریق قرغزستان و ازبکستان که چین را هم اکنون به افغانستان بدون گذشتن از موانع طبیعی و جوی دهلیز واخان وصل میکند، احداث شاهراه دهلیز واخان برای چین در شرایط امروزی و با حجم موجوده مواد ترانزیتی از نظر اقتصادی ارجحیت لازم را ند
پاسخ7 دیدگاه
(((۳))) اعمار شاهراه موتری دهلیز واخان و خط آهن دهلیز واخان و اتصال آن به شاهراه قراقروم که در فاصله یکصد کیلومتری شرق کوتل واخجیر در سرحد چین با افغانستان می گذرد، افغانستان را قادر میسازد به شهر کاشغر در ایالت سینکیانگ چین بدون عبور از کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و قرغزستان متصل گردد. همچنان یک شاخه از شاهراه دهلیز واخان میتواند از طریق کوتل خرگوش از سرحد با تاجیکستان عبور نموده به شاهراه پامیر که تاجیکستان را با قرغزستان اتصال میدهد متصل شده ارتباط ترانزیتی افغانستان را با قرغزستان تامین نماید. برای پاکستان اتصال به کشورهای آسیای مرکزی از طریق واخان اهمیت فوق العاده ستراتژیک دارد. با اعمار شاهراه موتری دهلیز واخان و خط آهن دهلیز واخان در خاک افغانستان و اتصال آن به شاهراه قراقروم پاکستان قادر خواهد شد تا از طریق احداث شاهراه 250 کیلومتری چیترال-موریچ Morich-کوتل کچ Kech سرحد واخان را عبور نمَوده به شاهراه موتری و خط آهن دهلیز واخان متصل شده به آسیای مرکزی از طریق دهلیز واخان دست یابد. در عین زمان هندوستان همین اکنون در جریان اعمار شاهراه دو هزار کیلومتری لداخ در شمال کشمیر قرار دارد که قرار است در سال 2026 تکمیل گردد. هرگاه شرایط سیاسی هندوستان و پاکستان اجازه دهد اتصال این شاهراه با دهلیز واخان تمام نیمقاره هند را به آسیای مرکزی متصل میسازد. بدین گونه امکانات آن موجود است تا واخان به مثابه نقطهٔ وصل ترانزیتی کشورهای افغانستان، چین، پاکستان، هندوستان، تاجیکستان و قرغزستان مبدل گردد.
پاسخ7 دیدگاه
(((۲))) بعد از اشغال قلمروهای امپراطوری ابدالی در کشمیرو چترال توسط رنجیت سنگ و متعاقبآ توسط انگلیسها، و در هیاهوی بازی بزرگ استعماری بریتانیای کبیر با روسیهٔ تزاری در اواخر قرن نزدهم، وبا تحمیل خط دیورند و حکمیت در تعیین سرحدات شمالی افغانستان و ادامهٔ آن در واخان تا سرحد چین، انگلیسها به ایجاد دهلیز واخان متعلق به افغانستان یک منطقهٔ حایل میان هند برتانوی و قلمروهای آسیای مرکزی روسیهٔ تزاری نایل شدند. اهمیت دهلیز واخان برای افغانستان و ممالک همجوار دهلیز واخان افغانستان را مستقیما به جمهوری مردم چین متصل میسازد. چین امروز به مثابه دومین قدرت اقتصادی-صنعتی دنیا میباشد که با سرعت انکشاف موجوده بزودی از امریکا سبقت جسته به اولین قدرت اقتصادی جهان مبدل خواهد شد. برای استفاده در صنایع خود، چین به منابع هنگفت مواد معدنی، نفت و گاز ضرورت دارد و برای تغذیه نفوس 1.4 ملیارد نفری خود به محصولات زراعتی نیازمند است که افغانستان میتواند به مثابه عرضه کننده این مواد در همسایگی چین از موقعیت مهم استراتژیک خود استفاده زیاد نماید. شاهراه پیشنهادی دهلیز واخان این شاهراه از شهر فیض آباد در بدخشان تا سرحد چین در کوتل واخجیر 495 کیلومتر و از کوتل واخجیر تا شاهراه قراقروم در داخل ایالت سینکیانک چین 100کیلومتر مزید است. بدین حساب شاهراه دهلیز واخان از فیض اباد تا شاهراه قراقروم جمعا 595 کیلومتر سرک ترانزیتی جدید خواهد بود که برای مقایسه طول آن بیشتر از شاهراه موجوده قندهار تا هرات میباشد که در 9 ماه سال تمام مسیر شاهراه دهلیز واخان پوشیده از برف خواهد بود.
پاسخ7 دیدگاه
دهلیز یا کوریدور واخان یا پامیر در شمال شرق افغانستان از جمله ولسوالیهای ولایت بدخشان میباشد که مرکز آن قریهٔ خاندود است. در شمال این منطقه کشور تاجیکستان، در جنوب پاکستان و در شرق جمهوری مردم چین موقعیت دارند. طول آن از اشکاشم تا سرحد چین 350کیلومتر، عرض آن در نزدیکی اشکاشم 18 کیلومتر، در شرق سرحد مشترک با چین 60 کیلومتر و در وسط از قره بولق در سرحد تاجیکستان تا سرحد بروغیل در مرز با گلگیت-بالستان اشغالی پاکستان در کشمیر 70 کیلومتر است. جمعآ با 14هزار کیلومتر مربع مساحت واخان بنام بام دنیا معروف است زیرا ارتفاع وسطی آن از سطح بحر 4 هزار متر میباشد. کوتل خنجیر در سرحد با چین 4900 متر ارفاع دارد ا ارتفاع در نزدیکی اسکاشم 3300 متر است. یعنی شیب این دره ها از شرق به غرب است که دریاهای آن بشمول دریای پامیر نیز در اشکاشم به دریای پنج سرازیر میگردند که بالا خره به دریای آمو وصل میشویند. هرچهار جناح این دهلیز را کوههای سر به فلک کشیده پامیر در شمال، تیان شان در شرق، قراقروم در جنوب و هندوکش در غرب احاطه کرده اند. از همین جهت دهلیز واخان صرف در سه ماه تابستان از طریق یک سرک سنگلاخی قابل عبور و مرور بوده در متباقی نه ماه پوشیده از برف و با درجه حرارت متوسط منفی 30 درجه سانتی گرد، بسیار سرد میباشد. تاریخ: از نظر تاریخی دهلیز واخان یکی از شاخه های جنوبی راه ابریشم محسوب می گردید که چین را به آریانای باستان و هندوستان وصل مینمود. در قرن سیزدهم میلادی جهانگرد یونانی مارکوپولو از طریق دهلیز واخان به چین مسافرت نمود. همچنان در اواخر قرن نزدهم لارد کورزون وایسرای هند برطانوی نیز از این دهلیز عبور کرد. (((۱)))
پاسخ7 دیدگاه
چین شاید به معادن افغانستان چشم دوخته باشد در این شک نیست اما من فکر نمی کنم که چین خیال تجاوز بر افغانستان را داشته باشد. چین می داند که تجاوز بر افغانستان آسان نیست و افغانستان مانند تاجکستان و یا سایر کشورها نیست که آنرا به زور مطیع خود کند. اما من فکر می کنم که چین با فریب و نیرنګ خواهد توانست معادن و ثروت افغانستان را غارت نماید. پالیسی چین همین است که به جای زور از چل و فریب کار می ګیرد. چین مانند پاکستان یک کشور دو روی و منافق است. شما اګر بیبینید این کشور در افریقا و آسیا بسیاری از کشور ها را ورشکسته کرده است و آنها را مطیع سیاست های خودش کرده است. و این کار را به زور نی بلکه با منافقت و فریب کرده است. این را نیز باید یاد آوری کرد که قوت نظامی چین در آن حد زیاد نیست که بتواند به یک کشور تجاوز نماید. چین اګر واقعا از لحاظ نظامی بر خودش باور و اعتماد به نفس داشت بر تایوان حمله می کرد و تایوان را اشغال می کرد. اما چین می داند که اینقدر قوی نیست و هرګونه تجاوز به خاک تایوان به شکست منجر خواهد شد.
پاسخ7 دیدگاه
از سال ۲۰۰۰ به این طرف که چین رو به پیشرفت نهاده است این کشور دنیا را با چالش های گوناگون مواجه ساخته است. چین دارای یک برنامه مرموز نظامی است و این کشور هیچگاه هم نخواسته است تا معلومات حقیقی را در مورد توانایی نظامی خود ارایه کند. چین از آغاز تاسیس حکومت کمونیستی کوشش کرده است که به جای تفاهم راه جنگ و تخاصم را در پیش گرد. چین در نتیجه اختلاف مرزی بر هند حمله نمود. اکنون هم تایوان را تهدید می کند و شاید بزودی به آن حمله کند. با جاپان و سایر همسایه های خود اختلاف مرزی دارد و این کشور ها همیشه در ترس حمله از سوی این کشور به سر می برند. چین بر خلاف تعهدات قبلی خویش در تایوان مداخله نموده و دیموکراسی را در آن ضعیف کرده است. این کشور تلاش می کند تا از راه چل و فریب کشورهای فقیر را به خود وابسته کند و کشورهای غنی دنیا را نیز به اموال تجارتی خود وابسته کند. کشورهای بزرگ دنیا به خصوص امریکا و اروپا باید از وابستگی اقتصادی خود به مارکیت چین جلوگیری کنند و نگذارند که شی جینگ پینگ نیز مانند پوتین که گاز را به اروپا قطع کرد و اروپا را تحت فشار قرار داد٬ از وابستگی اقتصادی کشورهای غربی استفاده کند.
پاسخ7 دیدگاه