سالهاست که چین توسط تعدادی از کشورها به عنوان یک تهدید استراتیژیک دیده می شود، اما اخیراً پیامدهای اقدامات بیجینگ در سراسر جهان، درجه تهدید را بطور قابل توجهی گسترش داده است.
از دره های دورافتاده هیمالیا گرفته تا جزایر کوچک گرمسیر، یک رژیم به طور فزاینده ای زورگوی چینایی بیشتر از گذشته به درگیری ها دامن می زند.
این رویارویی ها بخشی از هدف ملت گرای رئیس جمهور شی جینپینگ برای رساندن یک چین ضعیف به جایگاه مطلوب قدرتمند در جهان، و از بین بردن گذشته ای از دیپلوماسی محتاطانه است.
استیف تسانگ، رئیس انستیتوت چین در دانشکده مطالعات خاور دور و آفریقایی در لندن گفت، «یک احساسی وجود دارد که زمان آن رسیده است که چین در زیر آفتاب جایگاه خود را بگیرد.»
وی گفت، این به معنای به هدف رسیدن شی برای «از غلاف کشیدن شمشیر» است.
نزاع ها بر سر قلمرو
کریس پاتن، آخرین حکمران بریتانیا در هنگ کانگ، به تاریخ ۱۸ سرطان در یک بحث که توسط پارلمان بریتانیا برگزار شده بود گفت، «از هند تا جاپان... از استرالیا تا کانادا، چینایی ها در سراسر جهان زورگویی می کنند.»
وی با اشاره به تحمیل یک قانون امنیتی بحث برانگیز در هنگ کانگ توسط چین، که سنت های خودمختاری و دیموکراسی این شهر را به طور مؤثر پایان داد گفت، «آنچه در هنگ کانگ اتفاق افتاده است فقط بخشی از یک سلسله اقدامات گسترده ای است که توسط حزب کمونیست چین انجام شده است و از این واقعیت استفاده می کنند که همه ما بر مسئله ویروس کرونا بسیار تمرکز داریم.»
در آسیای میانه، منطقه از یک تحول جئوپولیتیکی می گذرد که در آن رژیم های روسیه و چین برای نفوذ رقابت می کنند.
بیجینگ با کشورهای آسیای میانه همکاری نظامی را افزایش می دهد، که برای مسکو نگرانی ایجاد می کند.
مقامات نظامی چین بطور منظم با وزرای دفاع از قزاقستان، تاجیکستان و قرغیزستان ملاقات می کنند، و کمک های بیجینگ به منطقه اشکال مختلفی به خود می گیرد. به عنوان مثال، ترکمنستان سیستم های دفاعی هوایی، هواپیماهای بدون سرنشین و وسایل نقلیه سبک زرهی را از چین دریافت می کند. قزاقستان و ازبکستان هواپیماهای بدون سرنشین جنگی از چین و همچنان برای نیروهای مسلح خود کمک های تخنیکی را دریافت می کنند.
بیجینگ به همکاری های نظامی با تاجیکستان، که هم مرز چین و افغانستان است و مرز مشترک آن با افغانستان از سایر کشورها طولانی تر است، توجه ویژه ای دارد.
چند سال پیش، چین تنها چند میل دور از دهلیز واخان افغانستان یک پایگاه نظامی در تاجیکستان ساخت، یک حرکتی که بسیاری آن را آغاز تجاوز بیجینگ بر افغانستان می دانند که این برای امنیت و جاه طلبی های چین در این قاره مهم است.
شرکت ها و بانک های دولتی چین طی چند سال به ایجاد معاملات زیربنایی، تجارت هایی مربوط به معادن و قرضه دهی در سراسر آسیای میانه و آسیای جنوبی، اقدام کرده اند، و روابط عمیق دیپلوماتیک آن با افغانستان، پاکستان و طالبان نشانه نفوذ سنگین چینایی است.
در بحیره چین جنوبی، بیجینگ با هزینه ادعاهای ارضی سایر کشورها، به ساختن جزایر مصنوعی اقدام کرده و حضور نظامی سنگینی را در جستجوی بی شرمانه منابع ایجاد می کند.
مایک پومپئو، وزیر خارجه ایالات متحده به تاریخ ۲۳ سرطان گفت، «ما در دفاع از آزادی و احترام به حاكمیت بحیره ها، در كنار جامعه جهانی ایستاده ایم و هرگونه فشار تحمیلی از طرف مستفدین در بحیره چین جنوبی یا منطقه وسیع تر را رد می کنیم.»
بیجینگ سلسله ای از بنادر را در امتداد بحر هند اعمار کرده است و مجموعه ای از ایستگاه های اکمالاتی و انتقال مجدد از بحیره چین جنوبی تا کانال سوئز را ایجاد کرده است. این بنادر که ظاهراً ماهیت تجارتی دارند، نیروی دریایی چین را که به سرعت در حال رشد است، قادر می سازد تا دسترسی خود را گسترش دهد.
بیجینگ از برتری مالی خود بالای کشورها استفاده می کند تا استفاده نظامی در مناطق استراتیژیک و بنادر، به ویژه در گوادر پاکستان و جاسک ایران، به زور بدست بیاورد.
نفوذ بدخواهانه خارجی
رژیم چین در یک کمپاین نفوذی بدخواهانه بسیار پیشرفته در زمینه نفوذ خارجی درگیر است و روش های آن شامل رشوت دهی، کمپاین های معلومات دروغین، باج خواهی و معاملات پنهانی است.
در حالی که توییتر، یوتیوب، گوگل و فیسبوک در چین ممنوع است، که برای محدود کردن دسترسی به اخبار و اطلاعات از یک «سیستم دفاعی قوی» استفاده می کند، دیپلوماتان چینایی و رسانه های دولتی به صورت ریاکارانه از مجاز بودن آن در خارج از کشور از آنها استفاده می کنند، و در سال های اخیر به این سیستم هجوم آورده اند تا روایت بیجینگ را ترویج کنند.
انستیتوت انترنیتی آکسفورد در گزارشی که به تاریخ ۹ سرطان منتشر شد گفت، معلومات نادرست ویروس کرونا که توسط ژورنالستان روسی و چینایی پخش می شود، در رسانه های اجتماعی در سراسر جهان، نسبت به محتوای تولید شده توسط رسانه های برتر جهان مخاطبین بیشتری را پیدا می کنند.
اتحادیه اروپا به تاریخ ۲۱ جوزا گزارشی را منتشر کرد مبنی بر اینکه رژیم های چین و روسیه در جریان همه گیر ویروس کرونای کووید-۱۹ با «عملیات نفوذی هدفمند و کمپاین های معلومات نادرست»، در صدد تضعیف دیموکراسی اروپایی و درخشان کردن شهرت های خود بودند.
اداره فدرالی تحقیقات ایالات متحده (اف بی آی) و اداره امنیت انترنیتی و امنیت زیربنایی (سی آی ایس ای) در ماه ثور هشدار دادند، هکران تحت حمایت چین در تلاش هستند تا تحقیقات و دست اورد علمی مربوط به تداوی و واکسین های کووید-۱۹ را سرقت کنند.
سرقت دست آوردهای علمی و جاسوسی
بیجینگ برای رسیدن به هدف خود برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت، ضرورت خود را درک می کند که در تکنالوژی های پیشرفته باید دست آوردهایی داشته باشد.
اما به جای اینکه راه سخت نوآوری را پیش گیرد، اکثراً دست آورد علمی را دزدیده و سپس از آن برای رقابت در برابر همان شرکت های قربانی، استفاده می کند.
کریستوفر ورای، رئیس اف بی آی با افزودن اینکه بیجینگ تحقیقات را در مورد همه چیز، از تجهیزات نظامی گرفته تا توربین های بادی، برنج و دانه های جواری، هدف قرار می دهد گفت، «در حقیقت، دو بار تقلب می کند».
وی هنگامی که به تاریخ ۱۷ سرطان در انستیتوت هدسن صحبت می کرد گفت، «حکومت چین در یک کمپاین گسترده و متنوع سرقت و نفوذ بدخواهانه درگیر است، و می تواند این کمپاین را با مؤثریت اقتدارگرایی انجام دهد. آنها پایدار هستند. آنها صبور هستند. و آنها به محدودیت های حقه یک جامعه آزاد، دیموکراتیک و یا تنفیذ قانون مشروط نیستند.»
وی گفت، «چین، به رهبری حزب کمونیست چین، همچنان به تلاش خود ادامه می دهد تا نظریه های ما را نادرست ثابت کند، بالای پالیسی سازان ما تأثیر بگذارد، افکار مردم ما را دستکاری کند و معلومات ما را سرقت کند. آنها از یک رویکرد استفاده خواهند کرد – و این کار تقاضای جواب متقابل ما به عنوان یک رویکرد تمام ابزارها و تمام سکتورها را ایجاب می کند.
وی گفت، «حکومت چین از طریق برنامه های استخدام استعدادهای خود، مانند برنامه به اصطلاح هزاران استعداد، تلاش می کند تا سائینس دانان را وادار کند که به طور مخفی علمیت و نوآوری ما را به چین بازگرداند -- حتی اگر این به معنای سرقت معلومات اختصاصی یا نقض کنترل بر صادرات و یا برخلاف اصول تضاد منافع هم باشد.
«حکومت چین همچنان برای سرقت معلومات شخصی و تجارتی از هک کردن استفاده می کند -- و آنها برای این کار از هکران نظامی و غیردولتی استفاده می کنند.»
جان دیمرز، معاون لوی سارنوال ایالات متحده، در یک اعلامیه وزارت عدلیه ایالات متحده گفت، «چین اکنون در آن گروه شرم آور کشورهایی كه برای مجرمین انترنیتی پناهگاه امن را فراهم می كنند، جایگاه خود را در كنار روسیه، ایران و کوریای شمالی گرفته است.»
نقض های حقوق بشر
برنامه رژیم چین برای «از غلاف کشیدن شمشیر» شامل نقض های نگران کننده حقوق بشر در آن کشور نیز است.
مقامات چینایی بیش از یک میلیون اویغور و سایر اقلیت های مسلمان را در سینکیانگ جمع کرده اند و آنها را در اردوگاه های آموزش مجدد به عنوان بخشی از یک کمپاین گسترده شستشوی مغزی زندانی کرده اند. شواهد به عقیم سازی سیستماتیک زنان اشاره دارد.
مایک پومپئو وزیر خارجه ایالات متحده، به تاریخ ۱۹ سرطان، در یک کنفرانس آنلاین با خبرنگاران، این اوضاع را «داغ این قرن» خواند و «تجاوز های ترسناک و سیستماتیک» در سینکیانگ به شمول کار اجباری، بازداشت گسترده و کنترل غیرقانونی ولادت را محکوم کرد.
اویغورهای تبعید شده به تاریخ ۱۷ سرطان، با اینکه یک دوسیه بزرگ از شواهد را به محکمه مستقر در هاگ ارائه کردند تا دوسیه آنها را تائید كند، از محکمه جنایی بین المللی (آی سی سی) خواستند كه رژیم چین را در قبال نسل كشی و جنایات علیه بشریت مورد تحقیق قرار داده است.
در همین حال، بیجینگ آزادی فکر افراد تحت کنترل خود را تضعیف می کند.
به عنوان مثال، مقامات چینایی در هنگ کانگ، به مکاتب دستور داده اند که بر اساس قانون جدید امنیتی، که برخی از نظریات مانند صدای استقلال یا خودمختاری را جرم شمرده است، کتاب ها را برای بازنگری حذف کنند.
كتابخانه ها در این مرکز مالی اظهار داشتند كه آنها عناوينی را كه توسط تعداد انگشت شماری از فعالان طرفدار دیموكراسی نوشته شده اند، حذف می کنند، یک اقدامی كه ایالات متحده در اشاره به كتاب جیورج اورویل در سال ۱۹۸۴، آن را «اورویليان» می نامد، كه بر عواقب کنترل شدید حکومت، دیکتاتوری، نظارت گسترده و کنترل ظالمانه همه افراد و رفتارهای جامعه، تمرکز می کند.
بخش ۲ دوشنبه و مسکو این خطر را حس کرده اند و آنها حتی از اکنون مقابله با اقدامات چین را آغاز کرده اند. با این حال، تاکنون کابل خاموش و بی توجه بوده است. در افغانستان، موفقیت روند صلح و آغاز دوره جدیدی از روابط با امریکا و اروپا، به ویژه ورود موفقیت آمیز طالبان در عرصه سیاسی این کشور، این فرصت را به ما می دهد تا سیاست منطقه ای-استراتژیک را بر اساس منافع خود بچرخانیم. پیشرفت سلطه جویی چین به مسکو فرصتی خواهد داد تا اردوگاه سیاست استراتژیک خود را از شرق به غرب تبدیل کند زیرا تهدیدی که امنیت و تمامیت روسیه از سوی شرق چین با آن روبروست است، جدی تر از تهدیدی است که از طرف ناتوی غربی با آن روبرو است. روسها نتوانستند که با استفاده از کارت گاز طبیعی اروپایی ها را از مانورهای تهاجمی شان در قبال روسیه متوقف کنند. اما، چین که تا اکنون از قدرت نظامی و اقتصادی خود برخوردار است، به اقدامات استراتژیک ضد حاشیه ای خود اهمیتی نمی دهد، و این اژدها را می توان تنها با قدرت درگیری مستقیم استراتژیک سرکوب کرد. یادداشت: مقاله ای که ضمیمه شده، برای این منظور مفید است. (عنایت الله) https://jamestown.org/program/beijing-implies-tajikistans-pamir-region-should-be-returned-to-china/?fbclid=IwAR2ruFseTU-mGWVC-LLsoTdPwbixXK88A8jx7nkBJKlRC9imD8wjfXMKcyY
پاسخ6 دیدگاه
بخش ۱ چین به عنوان یک قدرت جدید استعماری و استکباری در همسایگی ما به سرعت در حال توسعه است. از یک سو، این کشور در تلاش است كه تمام جهان را با یك اژدهای یك جاده ای و یا یک کمربندی خود محاصره كند، و از طرف دیگر آنها یک سلسله اقدامات تحریک آمیز را به راه انداخته اند تا اینکه در آینده نزدیک کنترل مناطق پامیر را در شمال افغانستان در دست گیرد. یک مورخ برجسته طرفدار حکومت چین در یکی از تازه ترین مقاله خود (در اشاره به تحلیل های الحاقی) می نویسد که مناطق پامیر (افغانستان یا تاجیکستان) از لحاظ تاریخی بخشی از چین است که چین در دهه نوزدهم آن را از دست داد و این منطقه دیر یا زود به زور یا به رضایت دوباره با چین وصل خواهد شد. به همین دلیل، چین به ساختن یک سلسله تاسیسات نظامی در نزدیکی مرز شمالی کشورمان آغاز کرده است. چین ساخت یک میدان هوایی بزرگ را در شهر تاشقرغان واقع در ترکستان شرقی اشغال شده آغاز کرده است. علاوه بر این، آنها کار را بالای شبکه ای ۳۰ میدان هوایی و سرک دیگر در منطقه ادامه دادند. وضعیت از این بدتر است زیرا چین مساحتی را به وسعت یک میلیون کیلومتر مربع از ترکستان شرقی یا شین جیانگ اشغال کرده است و آنها مسلمانان ترکمن و قزاق را در اردوگاه های مانند اردوگاهای نازی ها شکنجه می کنند. آنها از یک طرف، ترکستان شرقی را به اشغال خود درآوردند و از طرف دیگر، دعوای به اصطلاح خود شان بر سر مناطق پامیر افغانستان و تاجیکستان می توانند دوره ای بی پایان از درگیری های استراتژیک را با کابل و دوشنبه آغاز کنند. (بیشتر در تبصره ای بعدی)
پاسخ6 دیدگاه
افغانستان برای امنیت چین بسیار مهم است و آرزوی آن اشغال کردن قاره است. این کلمات در قلب من راه پیدا کردند.
پاسخ6 دیدگاه
جهان به کجا رسید، افغانستا در کدام حالت قرار دارد. چین جزیره ای مصنوعی می سازد، ما نمیتوانیم که برای خود برق تامین کنیم. هنوز هم برق افغانستان از کشور های هسمایه وارد می شود در حالیکه افغانستان آب های فران دارد که میتواند برای کشور های دیگر برق صادر کند. جامعه جهانی میلیارد ها دالر به افغانستان کمک کرد اما کار های بنیادی انجام نداد که افغانستان را خود کفا می ساخت. در این این شب و رزو عید سعید اضحی برخی ولایات افغان برق ندارد بخاطریک برق را تاجکستان قطع کرده چون بخودش نیاز است و زیاد تر برق افغانستان از تاجیکستان وارد می شود. به هر حال همین خبر تان برایم خیلی جالب بود خصوصاً تصویر جزیره مصنوعی برای چیزی نو بود. بسیار تشکر
پاسخ6 دیدگاه
خداوند به چین قدرت ندهد، اگر چین مثل امریکا ابر قدرت جهان شد، این را بدانید که کشور های آسیاسی روز خوبی نخواهد داشت. چینایی ها بسیار مردم ظالم هستند. بخاطریکه اکثریت شان بودایی مذهب هستند و بودایی ها بسیار مردم بی رحم هستند.
پاسخ6 دیدگاه
گرچه من امریکا را بر چین و روسیه ترجیح می دهم، اما در سالهای اخیر سیاست خارجی چین نسبت به امریکا بهتر است. رویداد های که در جهان عرب از جمله لیبی، عراق، سوریه و افغانستان رخ داده و هنوز هم ادامه دارند که در آن انسان ها مانند مرغ ها ذبح می شوند، اگر امریکایی ها موافق باشند یا نباشند، مسئولیت آن به نحو از آنحا به امریکا بر می گردد. از طرف دیگر، ما شاهد هستیم که چین یک برنامه سرمایه گذاری را با هزینه ۵۰ میلیارد دالر در پاکستان آغاز کرده است. به همین ترتیب، آنها برنامه های توسعه ای را در ایران نیز در نظر گرفته اند. من فکر می کنم بهتر است امریکا تکبر خود را فراموش نموده و روابط دوستانه، انسانی و صلح جویانه را با کشورهای جهان برقرار کند. زنده باد دوستی افغانستان و امریکا. مرگ بر ارتش تروریست پاکستان و آی اس آی.
پاسخ6 دیدگاه