سرمایه گذاری چین در تاجیکستان «برای آینده ای مشترک» است، بر اساس تابلوهایی که بر روی ساختمان ها و پروژه ها در سراسر کشور با کمک های مالی و وام های ارائه شده توسط پیکنگ پرداخت شده است.
اما با وجود میلیاردها دالر بدهی به پیکنگ، ناظران میپرسند که آیا این وام ها مشروط است یا خیر.
تاجکستان ۱.۹۸ میلیارد دالر بدهی به بانک دولتی صادرات و واردات چین (اگزیم بانک) دارد که حدود ۶۰٪ از بدهی این کشور به قرض دهندگان خارجی در آغاز سال ۲۰۲۲ است.
ایرو ایشیانت به تاریخ ۳۱ جوزا گزارش داد که از ۱۳۱.۹ میلیون دالر بدهی بازپرداخت شده توسط تاجکستان در سال ۱۴۰۰، ۶۵.۲٪ میلیون دالر به چین پرداخته شد که تقریباً ۲۲ میلیون دالر از جمله سودهای جمع شده بود.
در همین حال، ساختمان جدید پارلمان تاجکستان با کمک ۲۵۰ میلیون دالری چین در حال ساخت است.
۱۲۰ میلیون دالر دیگر برای ساختن تالار شهر جدید نیز از پکینگ گرفته شده است.
پرویز ملاجانوف، متخصص علوم سیاسی تاجکستان، گفت، «همه اینها بسیار ناراحت کننده است.
او به ایرو ایشیا نت گفت، «این یک روند بسیار خطرناک است، به خصوص که بدهی های زیادی نیز وجود دارد.»
وی گفت، «انباشت بدهی چین مانند بازی کردن با آتش است. در هر لحظه، این می تواند بهانه ای برای گسترش سیاسی و جیوپولیتیک باشد.»
ملاجانوف گفت، «چین برای همه کشورها یک سیاست معیاری دارد، آنها باید نیروی کار خود را استخدام کنند، بنابراین افراد و منابع صنعتی خود را برای انجام همه پروژه ها می فرستند.»
نامبرده گفت، «چین به بازاری برای صنعت خود نیاز دارد.»
رازداری و رفتار ترجیحی
وام های چینی معمولاً به منظور ساخت یا تعمیرات اساسی زیرساخت های حمل و نقل یا پروژه های انرژی اعطا می شود که بسیاری از آنها تحت ابتکار کمربند و جاده پکینگ (بی آر آی) که به نام یک کمربند، یک جاده (او بی او آر) نیز شناخته می شود، تعلق می گیرد.
اما این وامها آنقدر محرم هستند که معمولاً تعیین شرایط بازپرداخت بسیار دشوار است. همچنان، در بسیاری موارد کار به شرکتهای دولتی چینی داده می شود و تعداد کمی از فرصت های کاری برای افراد محلی در نظر گرفته می شود.
ساخت راه آهن وخدت - یوون که مرکز و جنوب تاجیکستان را به هم متصل می کند، نمونه ای است که جزئیات آن مدت ها در خفا مانده بود.
در سال ۱۳۹۳، اگزیم بانک با دادن وام برای تکمیل راه آهن موافقت کرد.
با این حال، جمال الدین نورعلییوف معاون اول وزیر مالیه تنها در اواخر سال ۱۳۹۳به خبرنگاران گفت که حداقل ۶۸ میلیون دلار وام از اگزیم بانک برای تکمیل راه آهن استفاده شده است.
طبق گزارش ها، قرارداد کار را نیز شرکت ساخت و ساز راه آهن دولتی چین بدون فرآیند مناقصه آزاد بدست آورده است.
هنگامی که رئیس جمهور امام علی رحمان بخش راه آهن دوشنبه - کولاب را در ماه اسد سال ۱۳۹۵ افتتاح کرد، رسانه های دولتی تاجیکستان گزارش دادند که این پروژه ۱۲۵میلیون دالر هزینه داشته است.
رسانه های محلی گزارشی نداده اند که این پول از کجا آمده است یا چه کسی ساخت و ساز را تکمیل کرده است.
به همین ترتیب، اگزیم بانک عمدتاً با وام تقریباً ۲۹۰ میلیون دالری تلاش گسترده ای را برای تعمیرات اساسی جاده دوشنبه - چاناک از پایتخت تاجیکستان به ولایت سغد انجام داد.
این پروژه در سال ۱۳۸۵ آغاز شد و در سال ۱۳۹۲ به پایان رسید، و شرکت عظیم چاینا رود ایند بریج کارپوریشن قرارداد آن را گرفت -- که مسیر پول را به چین بازگرداند و بار بدهی را در تاجیکستان باقی گذاشت.
پشیمانی خریدار
تاجکستان تنها نمونه ای نیست که شرکت های چینی و کارگران چینی پروژه های زیربنایی بزرگی را می سازند که با وام های چینی پرداخت می شود.
مرکز عربی واشنگتن دی سی در گزارشی در ماه سرطان سال ۱۴۰۰ گفت که چندین کشور به دلیل استقبال از بی آر آی و بار بدهی های همراه، نوعی «پشیمانی خریدار» را تجربه کرده اند.
در این بیانیه آمده است، «بسیاری بر این باورند که پکینگ این «تلک بدهی» را عمداً برای کنترل داراییهای استراتژیک ایجاد کرده است.»
در این گزارش آمده است، «سرعت و قاطعیت پکینگ در پیگیری بی آر آی در خاورمیانه مشهودتر بوده است، و یاد آوری کرد که چین حداقل ۱۲۳ میلیارد دالر در تامین مالی پروژه های مرتبط با بی آر آی به خاورمیانه تزریق کرده است.»
تجربه پاکستان با دهلیز اقتصادی چین و پاکستان (سی پیک)، یکی از اجزای پاکستانی بی آر آی، یکی از نمونه های پشیمانی خریداران بوده است.
پکینگ در سالهای اخیر قراردادهایی با اسلامآباد برای چندین پروژه زیرساختی چند میلیارد دالری منعقد کرده است که نگرانی ساکنان محلی را در مورد نفوذ و نارضایتی چین از شیوههای کاری شرکتها، به ویژه پرداخت بیشتر به شهروندان چینی نسبت به کارگران پاکستانی، برانگیخته است.
خشم از نفوذ فزاینده چین در ایالت بلوچستان پاکستان، سازمان های شبه نظامی بلوچ و سندی را به اتحاد با یکدیگر برانگیخته است و این نگرانی را در مورد افزایش فعالیت های خشونت آمیز این گروه در منطقه افزایش داده است.
سریلانکا همچنین در ماههای اخیر به دلیل بار عظیم بدهیهایش به چین و متعاقب آن فروپاشی سیستمهای سیاسی و اقتصادی در آن کشور خبرساز شده است.
بدهی این کشور به چین تنها حدود ۱۰٪ از کل بدهی خارجی آن است - در حالیکه از تاجکستان ۶۰٪ است.
مارک لملی، مدیر برنامه حقوق، علم و فناوری پوهنتون استنفورد، در سال ۱۳۹۹ به سی ان ان گفت، « تجارت با چین سخت تر و سخت تر است.»
او گفت، «همچنین این احساس رو به رشد وجود دارد که تجارت با چین مستلزم سازشهای اخلاقی دردسرساز است.»
گسترش نظامی
در واقع، پایگاه های نظامی چین در حال ساخت در بنادر سراسر جهان نشان می دهد که چگونه پکینگ از «سرمایه گذاری» اقتصادی خود در کشورها برای دستیابی به گستره نظامی بیشتر استفاده می کند.
چین در حال ساخت تاسیسات تجاری بندری در مناطق کلیدی است که می تواند توسط نیروی دریایی این کشور که به سرعت در حال گسترش است مورد استفاده قرار گیرد.
همه اینها بخشی از استراتیژی «رشته مروارید» پکینگ برای اتصال سرزمین اصلی چین به شاخ آفریقا از طریق شبکه ای از تاسیسات نظامی و تجاری است.
گزارش مرکز عرب واشنگتن دی سی خاطرنشان کرد، «در حالی که استراتژی تعامل چین در خاورمیانه ممکن است ترحم پنداشته شود، در واقع این راهبرد با گسترش تاریخچه نظامی و دیپلماتیک چین در خاورمیانه همراه بوده است».
در اواخر ماه جدی، تهران اعلام کرد که اجرای توافقنامه همکاری راهبردی جامع ۲۵ ساله با چین را که سال گذشته امضا شد، آغاز کرده است.
بر اساس شرایط این قرارداد، ایران از طریق راه اندازی پروژه های سرمایه گذاری به ارزش ۴۰۰ میلیارد دالر در بی آر آی مشارکت خواهد کرد.
اگرچه این قرارداد ظاهراً ماهیت تجاری دارد، اما سرمایه گذاری چینی ها در بنادر جاسک و ایران چابهار به نیروی دریایی به سرعت در حال رشد آن اجازه می دهدتا دامنه خود را گسترش دهد.
وال استریت ژورنال در سال ۱۳۹۸ به نقل از مقامات ایالات متحده و متحدانش گزارش داد، در مثالی دیگر، چین با کمبودیا یک توافق محرمانه منعقد کرد تا به نیروی دریایی این کشور اجازه دهد از پایگاهی در آن کشور استفاده کند.
مقامات چین و کمبودیا هر دو این گزارش ها را تکذیب کردند و آنها را «اخبارجعلی» و «شایعات» خواندند.
واشنگتن پست به تاریخ ۱۶جوزا به نقل از مقامات غربی گزارش داد، اما اکنون چین به طور مخفیانه در کمبودیا یک مرکز دریایی برای استفاده انحصاری ارتش خود می سازد.
اواخر سال گذشته، امارات متحده عربی پس از افشای سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده مبنی بر اینکه چین به طور مخفیانه در حال ساخت تاسیسات نظامی در بندر خلیفه است، متعجب شد.
وال استریت ژورنال در ماه عقرب گزارش داد که حکومت امارات از اینکه کشتیهایی که به عنوان کشتیهای تجاری وارد بندر میشوند در واقع کشتیهایی هستند که ارتش چین برای جمعآوری اطلاعات سیگنال استفاده میکند، بیاطلاع است. ساخت و ساز ساختمان ها پس از این افشا گری ها متوقف شد.
در پاسخ به گزارش دیگری از وال استریت ژورنال در ماه قوس گذشته در مورد برنامه های چین برای ایجاد پایگاه نظامی در گینه استوایی، روزنامه دولتی چینی گلوبال تایمز بار دیگر بر نیاز روزافزون ارتش آزادیبخش خلق (ارتش چین) به «پایگاه های ارتش آزادیبخش خلق در برخی از آب های دور» با گسترش منافع چین در خارج از کشور تاکید کرد.
در گزارشی در سال ۱۳۹۸، کمیسیون بازنگری اقتصادی و امنیتی ایالات متحده و چین خاطرنشان کرد که ارتقای بی آر آی توسط پکینگ با هدف «افزایش همکاری نظامی و صدور فناوری های سانسور و نظارت آن» است.
این سازمان افزود، «بی آر آی چین بهعنوان واضح ترین مفهوم سازماندهی در پشت گسترش حضور ارتش آزادیبخش خلق در خارج از کشور ظاهر شده است».
من می دانم که حتی کشورهای کوچک انکشاف یافته هم بودجه های خاصی را برای کشورهای فقیر اختصاص می کنند. از این بودجه برای انجام پروژه های خاص در کشورهای رو به انکشاف استفاده می شود. اینها پروژه های هستند که مردم فقیر از آن مستفید می شوند. گزارش های سلام تایمز، چهرۀ کثیف چین و چینایی ها را به گونۀ کامل آشکار می سازند. چین درست مانند یک دزد می خواهد تا ثروت کشورهای فقیر جهان را به نام انکشاف زیربناها دزدی کند. این تنها وظیفۀ کشورهای فقیر نیست که از توافق با چین بپرهیزند، بلکه کشورهای پیشرفتۀ جهان باید دست به دست هم داده و بودجۀ خاصی را برای کشورهای فقیر یا در حال انکشاف اختصاص دهند و آنها را بفهمانند که از انجام هر گونه قرار داد با چین پرهیز کنند. به گونۀ مثال، اگر کشورهای انکشاف یافته به شمول ایالات متحده، کانادا، آلمان، فرانسه، بریتانیا و ایتالیا سالانه چندین میلیارد دالر را برای این گونه پروژه ها اختصاص دهند، جلو توسعه و بلند پروازی چین گرفته خواهد شد. مرگ بر چین و رهبران دزد چین.
پاسخاکنون هرکس به فکر تامین منافع خودش است.
پاسخ8 دیدگاه
چین به اثبات رسانیده است که لیاقت جایګاه یک کشور قدرتمند را در سطح جهانی ندارد. چین به آن بلوغ و پختګی سیاسی نه رسیده است تا از قدرت اقتصادی و نظامی اش در راه های مثبت استفاده نماید. شما بیبینید چین با تمام همسایه ګانش به شمول روسیه مشکل دارد. چین با ویتنام، فلپین، مالیزیا، لاوس، و.. بر سر دریای جنوب چین نزاع داردۍ با جاپان هم بر سر تقسیم جزایر مشکل دارد. با تایوان مشکل دارد و آنرا هر وقت تهدید می کند. با هند بر سر مسله تبت مشکل دارد و با روسیه و کشورهای آسیای مرکزی نیز مشکل مرزی دارد. چند سال قبل چین تاجکستان را وادار ساخت تا بخشی از خاک اش را به چین واګذار کند. در داخل کشورش نیز بر مسلمانان ظلم و ستم می کند و آنها را به زور مجبور می کنند که دین اسلام را بګذارند و مثل چینایی های دیګر بی دین شوند. چین ثابت ساخته است که یک کشور زورګو، حیله ګر، ظالم، غارتګر و بی پروا است. چین به هیچګونه قوانین و ارزش های بین المللی احترام ندارد. چین با زور و یا هم حیله در پی غارت کشورهای فقیر جهان است. اقتصاد مافیایی چین بر خون مردم چین و همچنان انسانهای فقیر سایر کشورها استوار است. چین از دولت های فاسد و دیکتاتور در تمام دنیا حمایت می کند. و به این دولت ها پول و اسلحه می دهد تا به وسیله آنها مردم خود را سرکوب کنند. کشورهای دنیا باید اختلافات شان را کنار بګذارند و این ناسور جهانی را در نطفه از بین ببرند. در غیر آن روزی خواهد رسید که دنیا تحت سلطه چینایی های خونخوار باشد و هیچ کس هم چیزی کرده نتواند.
پاسخ8 دیدگاه
چین کشور بسیار دوستی است، این بار افغانستان را فریب می دهند چین دوستی خود را با هیچ کشوری از دست داده است. سریلانکا و پاکستان نمونه های خوبی برای تایید این موضوع هستند. چین این بار برنامه دارد تا افغانستان را در شبکه خود قرار دهد اما افغانستان باید این دوستی را کنار بگذارد و اگر با چین همکاری کنند، افغانستان متضرر خواهد شد.
پاسخ8 دیدگاه
خوب واضح است که قرض گرفتن و نزدیکی با کشوری که به هیچگونه ارزش های انسانی و اخلاقی پایبند نیست نتایج نا گواری را به بار می آورد. چین مانند مار آستین است که یک روز نه یک روز صاحب اش را خواهد گزید و کشورهای دنیا باید تا هر حدی که می توانند از این کشور دزد و فریبکار دور باشند. چین بواسطه پاکستان می خواهد که افغانستان را نیز غارت نماید. اخیرا وزرای خارجه پاکستان در تاشکند با هم ملاقات کردند که در آن هر دوی شان بر گسترش دهلیز تجارتی چین و پاکستان (سیپک) در افغانستان بحث کردند. دوستی چین پاکستان را در پرتگاه سقوط قرار داد و این کشور را مانند سریلانکا با ورشکستگی اقتصادی روبرو ساخته است. حالا پاکستان می خواهد که بواسطه طالبان معادن افغانستان را در اختیار چین قرار دهد تا چین برایش یک اندازه سهم بدهد. حکومت کنونی افغانستان اگر واقعا مزدور و دست نشانده پاکستان نه باشد باید از نزدیکی روابط با چین دوری کند و نگذارد که پلان شوم چین و پاکستان در افغانستان موفق شود.
پاسخ8 دیدگاه
بخش ۲: چین ادعا میکند که هدف ابتکار یک کمربند، یک جاده این است که زیرساختهای کشورهای اروپایی، آفریقایی و آسیایی را ارتقا دهد و در عوض، فرصتهایش را برای تجارت جهانی بیش از پیش کند. اما چین در این مسیر، وامهای کلانی را به کشورهای در حال توسعهای داده است که در مسیر ابتکار یک کمربند، یک جاده قرار دارند و آنها را بهشدت مقروض کرده است. مثال های مقروض کردن کشور ها توسط چین بسیار زیاد است که برخی از آنها را من می نویسم: چین وامهای کلانی به سریلانکا داده بود تا این کشور بتواند زیرساختهای بندر هامبانتوتا را ایجاد کند اما سریلانکا نتوانست از پس بدهیهایش به چین برآید و در عوض چین امتیاز 99 ساله استفاده از بندر را دریافت کرد و همین وام ها باعث ورشکستگی اقتصادی و بی ثباتی در آن گردید. در مالزیا، چین وامهای کلانی داده بود تا این کشور بتواند خطوط ریلی مورد نیازش را احداث کند اما کار به جایی کشید که مالزی نتوانست پول چین را پس بدهد و وامها نکول شدند. بنابراین مالزیا مجبور شد سر میز مذاکره با چین بنشیند و در این مذاکرات، قدرت چانه زنی هم نداشت و مجبور گردید تا امتیاز استفاده از خطوط ریلی را به چین واگذار کند. گزارشهایی منتشر شده مبنی بر اینکه در آفریقا، کنیا احتمالاً مجبور میشود بنادرش را به چینیها واگذار کند؛ چراکه در پرداخت بدهیهایش به چین دچار مشکلات بزرگی شده است. نشریه هندی Wire مقالهای دارد با عنوان «چین چگونه از طریق دیپلماسی تله بدهی در حال گسترش تاثیرگذاریاش روی دنیاست؟» و در این مقاله رسماً چین را استعمارگر دنیای مدرن خوانده است. در حال حاضر تعداد قابل توجهی از کشورهای در حال توسعه دنیا به چین بدهکار هستند و مجبور هستند از این کشور اطاعت کنند.
پاسخ8 دیدگاه
چین کشورهای فقیر را بواسطه پالیسی قرض تله خود به دام می اندازد من میخواهم روی این سیاست چین روشنی بیاندازم: دیپلماسی تله بدهی وضعیتی را توضیح میدهد که در آن، یک کشور ثروتمند و قدرتمند، در جایگاه یک وام دهنده قرار میگیرد و به دنبال کشورهایی میگردد که آنقدر به آنها قرض دهد تا کشورهای قرض گیرنده نتوانند از پس بدهیهایشان برآیند و در نتیجه، کشور وام دهنده میتواند به کشور مقروض فشار بیاورد تا به انجام سیاستهای کشور وام دهنده تن دهد و در حالت جدی، خودش را در اختیار کشور وام دهنده قرار دهد. چین یکی از کشور های است که به کشورهای فقیر قرض می دهد، شرایط بازپرداخت این وامها بسیار سخت هستند و پس از ناتوانی کشورهای وام گیرنده در بازپرداخت وامها چین این کشورها را مجبور می کند که دارایی ها و امتیازات استراتژیک شان را به بیجینگ واگذار کنند. این اصطلاح نخستین بار در ۲۰۱۷ استفاده شد و پس از آن به سرعت در میان رسانهها، حلقههای اطلاعاتی و دولتهای غربی مورد استفاده قرار گرفت. در اواخر ۲۰۱۳ چین پروژه یک کمربند یک راه را راهاندازی کرد. این کشور در راستای این طرح در فاصله سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ به کشورهای خواهان توسعه زیرساختهایشان در مجموع ۱۲۰ میلیارد دلار وام داد. بر اساس بخشهایی از قراردادهای چین با این کشورها این زیرساختها به وسیله خود شرکتهای چینی ساخته میشوند. بیشتر این کشورها پیش از این رابطه اقتصادی خاصی با چین نداشتند و این وامها موقعیتهای کاری فراوانی برای شرکتهای چینی فراهم کرد.معمولاً شرایط این وامها مبهم و نامشخص هستند و نحوه بازپرداخت آنها به گونهای است که نارضایتی کشور وام گیرنده را به همراه دارد و در دراز مدت زیانبار هستند. ادامه در کمنت بعدی
پاسخ8 دیدگاه
چین مثل یک مار وحشی است که همه چیز را می بلعد. هر کشوری که با چین دوستی کرده است او زیان دیده است. سریلانکا و پاکستان مثال های خوبی برای ثبوت این ادعا هستند. حالا دیده می شود که چین میخواهد تا روابط اش را با افغانستان برقرار کند، من فکر نمی کنم که چین چیزی را به جز از بدبختی و غرق شدن در قرض برای افغانستان به ارمغان بیآورد.
پاسخ8 دیدگاه