تروریسم

انفجار انتحاری در یک مرکز تعلیمی در کابل ده ها دختر را کشت

گزارش از سلام تایمز و ای اف پي

در پی انفجار انتحاری در یک مرکز تعلیمی در محله دشت برچی که در آن دست کم ۱۹ کشته برجای گذاشت، بستگان و عملهء طبی یک دختر زخمی شده را در بیرون از یک شفاخانه در کابل از یک آمبولانس منتقل می کنند. [ای اف پی]

در پی انفجار انتحاری در یک مرکز تعلیمی در محله دشت برچی که در آن دست کم ۱۹ کشته برجای گذاشت، بستگان و عملهء طبی یک دختر زخمی شده را در بیرون از یک شفاخانه در کابل از یک آمبولانس منتقل می کنند. [ای اف پی]

کابل -- روز جمعه (۸ میزان) یک حمله انتحاری صنف صدها شاگردانی که برای امتحانات در پایتخت افغانستان آمادگی می گرفتند هدف قرار داد. پولیس و یک شاهد عینی گفتند که بیشتر تلفات آن دختران بودند.‌

برآوردهای اولیه حاکی از کشته شدن حدود ۲۰ نفر است.

هنوز هیچ گروهی مسئولیت آن را بر عهده نگرفته است، اما داعش مسئولیت حملات قبلی در همان محله دشت برچی - از جمله حمله مرگبار به مکتبی در سال ۱۳۹۹ را بر عهده گرفته بود.

انفجار صبح جمعه در مرکز تعلیمی عالی کاج رخ داد که عمدتاً مردان و زنان را برای امتحان کانکور آماده می سازد.

اکبر، شاگردی که در این حمله زخمی شد، از شفاخانه در نزدیکی گفت، «ما حدود ۶۰۰ نفر در صنف درسی بودیم. اما بیشتر قربانیان در میان دختران هستند.»

دشت برچی، در غرب کابل، یک منطقه عمدتاً شیعه نشین است که محل زندگی جامعه هزاره است، که هدف برخی از مرگبارترین حملات افغانستان است.

خالد زدران، سخنگوی پولیس کابل گفت، «شاگردان در حال آماده شدن برای امتحان بودند که یک بمب گذار انتحاری در این مرکز تعلیمی خود را منفجر ساخت. متاسفانه تاکنون ۱۹ نفر شهید و ۲۷ نفر مجروح شده اند.»

صحنه های هرج و مرج

یکی از دوکانداران منطقه گفت که صدای انفجار مهیبی شنیده شد و سپس انبوهی از شاگردان به سرعت از مرکز خارج شدند.

او گفت، «یک هرج و مرج بود زیرا بسیاری از شاگردان ، دختر و پسر، سعی می کردند از ساختمان فرار کنند. صحنه وحشتناکی بود. همه بسیار ترسیده بودند.»

ویدیوهای منتشر شده در فضای مجازی و عکس های منتشر شده توسط رسانه های محلی، قربانیان خونین را نشان می دهد که از صحنه انتقال داده می شوند.

عبدالنافع تکور، سخنگوی وزارت داخله در پست قبلی خود در توییتر گفت، «حمله به اهداف غیرنظامی ظلم غیرانسانی دشمن و عدم رعایت معیارهای اخلاقی را ثابت می‌کند».

صندوق اعانه کودکان ملل متحد (یونیسف) در افغانستان در پستی در توییتر اعلام کرد که «از این حمله وحشتناک وحشت زده شده است».‌

در این اعلامیه آمده است، «خشونت در داخل یا اطراف موسسات آموزشی هرگز قابل قبول نیست.»

یونیسف نوشت، «چنین مکان هایی باید بهشتی از آرامش باشند که در آن کودکان بتوانند بیاموزند، در کنار دوستان باشند، و با ایجاد مهارت هایی برای آینده خود احساس امنیت کنند. کودکان و نوجوانان هدف خشونت نیستند و هرگز نباید باشند.»

خانواده‌ها به شفاخانه های منطقه رفتند و آمبولانس‌ها با قربانیان به آنجا رسیدند و لیست کشته‌ها و زخمی‌های تایید شده روی دیوارها نصب شده بودند.‌

زنی مضطرب که در یکی از شفاخانه ها به دنبال خواهرش می گشت، گفت، «ما او را اینجا پیدا نکردیم. او ۱۹ سال داشت.»

وی گفت، «ما به او زنگ می زنیم، اما او پاسخ نمی دهد.»

مقامات محلی خانواده های قربانیان را مجبور به ترک محل حداقل یکی از شفاخانه ها به دلیل ترس از حمله بعدی به جمعیت کردند.

تا بعد ازظهر جمعه سقف تالاری که شاگردان برای امتحان در آن جمع شده بودند به طور کامل فرو ریخته بود و درها و کلکین های آن منفجر شده بودند.

حملات قبلی در منطقه

موسسهء دیده بان حقوق بشر (اچ آر دبلیو) در گزارشی به تاریخ ۱۵ سنبله گفت که شاخه خراسان داعش بارها به هزاره ها و دیگر اقلیت های مذهبی در مساجد، مکاتب و محل کار آنها حمله کرده است.

به گفته این سازمان، از ماه اسد سال ۱۴۰۰ به اینسو، داعش- خراسان مسئولیت ۱۳ حمله به هزاره ها را بر عهده گرفته است و با حداقل سه حمله دیگر مرتبط بوده است که حداقل ۷۰۰ نفر را کشته و زخمی کرده اند.

بسیاری از حملات محله دشت برچی را ویران کرده است و چندین حمله زنان، کودکان و مکاتب را هدف قرار داده است.

سال گذشته، دست کم ۸۵ نفر - عمدتا شاگردان دختر - در اثر انفجار سه بمب در نزدیکی مکتب آنها در منطقه کشته و حدود ۳۰۰ نفر زخمی شدند.

در ماه میزان سال ۱۳۹۹، داعش مسئولیت حمله انتحاری به یک مرکز تعلیمی در همان محله را بر عهده گرفت که در آن ۲۴ نفر از جمله شاگردان کشته شدند.

در ماه ثور ۱۳۹۹، این گروه مسئول یک حمله مسلحانه خونین به زایشگاه شفاخانه در دشت برچی بود که منجر به کشته شدن ۲۵ نفر از جمله مادران جدید شد.

و در حمل امسال، دو بمب گذاری مرگبار در مراکز آموزشی جداگانه در این منطقه شش نفر را کشت و حداقل ۲۰ نفر را زخمی کردند.

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

6 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

سازمان ملل متحد و سایر ګروه های بشری چرا در قبال جنایات جاری در افغانستان خاموش هستند؟ این نهاد ها که در قبال مردم دنیا مسؤلیت دارند چرا فکر می کنند که تنها با صادر کردن یک اعلامیه و محکوم کردن مسؤلیت شانرا انجام داده اند؟ یک دختر به نام مهسا در ایران کشته شد تمام دنیا به جهش درآمدند اما هر روز ده ها افغان بی ګناه و بیچاره توسط داعش، طالبان و سایر ترویست ها کشته می شوند اما هیچکس اقدام نمی کند. چرا؟ کشورهای بزرګ دنیا بخاطر منافع شان چرا افغانها را می کشند؟ مګر این حقیقت نیست که امریکا و متحدین اش طالبان را به قدرت آوردند و داعش نیز یک پروژه آنها است؟ چرا بخاطر منافع کوچک و کثیف شان ما افغانهای بیګناه را می کشند؟ روزی خواهد آمد که نقاب از چهره این لعنتی ها دور خواهد شد و دنیا خواهد دانست که شعار های دیموکراسی و دفاع از حقوق بشر امریکا صرف و صرف یک شعار است نه چیز دیګر.

پاسخ

باید هم بکشند. چون افغانها نی کسی را دارند که پرسان شانرا کنند و نه هم خون و زندگی شان ارزش دارد. ما نه حکومت داریم و نه هم کسی مارا منحیث یک کشور به رسمیت می شناسد. ما باید کشته شویم تا منافع کشورهای بزرگ تامین شود. تا بازی های کیثیف کشورهای بزرگ دنیا تطبیق شوند. ما باید کشته شویم تا آنها بتوانند آسوده زندگی کنند. ما باید به جرم افغان بودن، شیعه بودن، سنی بودن، هزاره بودن، تاجک بودن، پشتون بودن و خلاصه انسان بودن کشته شویم. اما ما به روز آخرت ایمان داریم. اگر رهبران خاین امروز ما را می فروشند، بر سر خون ما تجارت می کنند، بخاطر بازی های بیگانه ها مارا قربانی می کنند. اما مطمین هستم که خداوند یک روز نه یک روز حساب این همه خیانت ها را از ایشان خواهند گرفت. روسای استخبارات سوپرطاقت ها. مطمین باشید که جای تان دوزخ خواهد بود. شما زندگی را در اینجا بر ما دوزخ ساختید اما خودتان نیز همیشه در دوزخ خواهید ماند. حساب خداوند سخت است.

پاسخ

مشکلات در داخل نظام بوجود آمدند. نیروهای ائتلاف خارجی از تبهکارانی چون دوستم، عطا، گل آغا شیرزی و غیره حمایت کرده و دولت را تضعیف نمودند. نظام تا حدی ضعیف شد که اعضای ولسی جرگه سربازان اردوی ملی را لت و کوب می کردند. قانونگذاران خود شان قانون را زیر پا می کردند. در عین حال، پاکستان جهت آموزش طالبان از چین، روسیه و ایالات متحده پول میگرفت. آمریکایی ها بدون مشارکت دولت افغانستان با طالبان به مذاکرات پرداختند. طالبان و ایالات متحده مانند کیر بودند که مثل کیر داخل گردیدند و حکومت مانند خایه ها بیرون ماند. حالا طالب پادشاه است و مانند تبهکاران حکومت می کند. ایالات متحده مثل یک تماشاچی بر فراز تپه نشست و گفت که این مربوط من نیست. حالا پاکستان به جای طالبان، پروژۀ داعش را تطبیق می کند و مردم افغانستان مثل گذشته کشته، لت و کوب و توهین می شوند و از همۀ ارزش های انسانی محروم هستند. افغانها به اجساد مرده تبدیل شده اند و توسط دزدان ارتش و استخبارات پاکستان «طالبان» اداره می شوند. افغانها در آتش انتقام شکست های انگلستان، شوروی و ایالات متحده می سوزند.

پاسخ

ما باید کشته شویم. تنها این حادثه نیست. این حوادث از ۴۴ سال بدینسو جاری هستند. قبل از این روسها، افغانهای زیادی را با بمباران طیارات شان کشتند. مجاهدین با حمایت پاکستان و ایالات متحده مردم مناطق تحت کنترول دولت را می کشتند. به پول ایالات متحده یک نصاب درسی برای مهاجرین ساکن پاکستان بوجود آمد که بر کلمات تفنگ، مرمی، شمشیر، کشتن، جهاد، مجاهد، دشمن، ملحد، کمونست و کافر متمرکز بود. با تاسف که ما هم همین مزخرفات را در مکتب خود می خواندیم. بعد از خروج شوروی از افغانستان، آنهاییکه در مکاتب و مدارس پاکستان این کثافت و آشوب را آموخته بودند، در همان لحظات اول ورود شان به کابل با یکدیگر درگیر شدند. که در نتیجۀ آن شهر کابل پایتخت افغانستان به ویرانه تبدیل شد. سپس عربستان سعودی، بریتانیا، ایالات متحده و پاکستان به طور مشترک پروژۀ طالبان را بوجود آوردند. در نتیجه طالبان به قدرت رسیدند و مانند جاهلان دورهء قبل از میلاد بر افغانها حکومت کردند. بعد از آن ایالات متحده به افغانستان آمد. امریکایی ها با ساینس، تکنالوژی و انسانیت نه آمدند آنها یکجا با توپ، تفنگ، بمب و تانک به افغانستان آمدند. آنها مانند لچک ها و اوباش ها و تبه کاران آمدند. جشن های عروسی را بمباران کردند. این یک پروپاگند نیست. آنها جشن های عروسی را در عزیز آباد ولسوالی شیندند ولایت هرات، ولسوالی شینواری در ولایت ننگرهار، در ولسوالی ... ولایت هلمند،‌ در ولسوالی ... ولایت لغمان بمباران کردند. آنها ده ها نفر را درهر یک از این بمباران کشتند. آنها دهاقین، نجاران، کارگران روزمزد، چوپانان و غیره را به نام طالب دستگیر و زندانی کردند. آنها با مردم بد رفتاری کردند، آنها را شکنجه دادند، تحقیر شان کردند، مردم را رسوا ساختند و هر کار بد را در ح

پاسخ

یک ضرب المثل است که می گوید، «من برای مرده ات گریه می کنم و تو به دهن من نیشخند میزنی». ما (پشتونها) در هر درد و غم خود را با هزاره ها، تاجک ها و ازبک ها شریک می دانستیم. اما دری زبانها و طرفداران آنها گناه حادثۀ دیروز را به گردن پشتون ها می اندازند. من از دیروز به اینسو رسانه ها و شخصیت هایی را می بینم که در اخیر گزارش ها، اخبار و اظهارات خود به پشتون ها ضربه می زنند و فکر می کنند که پشتون ها در عقب حملۀ دیروز قرار دارند. در حالیکه آنها نمی دانند و یا هم کوشش نمی کنند بفهمند و بگویند که پشتون ها قربانی های بیشماری را در جریان ۴۰ سال گذشته داده اند و تا هنوز هم هزینۀ آنرا می پردازند. خدماتی که در طول تاریخ به باشندگان مناطق دری زبان در کشور عرضه شده است هیچگاه به مناطق پشتون نشین ارائه نشده اند، با این هم آنها می گویند که پشتون ها تروریست هستند. آنعده دری زبانها که پشتون ها را مسؤل نابودی خود می دانند باید اول بروند از سرور دانش، محقق، عطا نور، دوستم و غیره سوال کنند و آنها را پاسخگو سازند، زیرا همین رهبران بودند که بر سرنوشت شان بازی کردند و خودشان امتیاز گرفتند. پشتون ها همیشه در به دست آوردن حق خود شکست خورده اند. وطندار با این همه من باز هم غم و اندوه خود را ابراز نموده و خود را در غم و درد شما شریک می دانم.

پاسخ

با تاسف که طالبان در زمینۀ تامین امنیت کشور ناکام اند. آنها توانایی رفع گرسنگی مردم را ندارند، نمی توانند که به مردم شغل و کار پیدا کنند، نمی توانند خدمات انسانی را ارائه نمایند وهیچ نظریه و لیاقتی را برای انکشاف کشور ندارند. نه جوهر مدیریت دارند و نه هم ارزش رهبری، فکر و وجود طالبان برای جنگ، ویرانی، بربادی و شورش ساخته شده است نه برای حکومت و حکومتداری، به ویژه در قرن بیست و یکم. من شخصا از طالبان هیچگونه توقوع و امید ندارم، زیرا آنها حتی در بخش تامین امنیت ناکام بوده اند چه رسد به عرضۀ سایر خدمات. دیروز در عین زمانیکه حمله به مرکز آموزشی کاج کابل اتفاق افتاد، طالبان در ابتدا به آمبولانس ها اجازه رفتن به منطقه را نمی دادند. مردم مجروحین و اجساد کشته شدگان را بر پشت و یا بازوهای خود و یا هم با استفاده از کراچی های دستی و موترهای شخصی به شفاخانه ها انتقال می دادند. در زمان حکومت حامد کرزی و اشرف غنی که جنگ شدید در بین حکومت و طالبان جریان داشت، همین طالب ها به گونۀ همه روزه ده ها انسان بی گناه را می کشتند. با آنهم کارهای ساختمانی و بازسازی با اشتیاق وعلاقه مندی فراوان ادامه داشت، زمینۀ آموزش مساعد بود، خدمات در عرصۀ آموزش، صحت، اجتماع و سایر بخش ها به مردم فراهم می شدند. اقتصاد مردم هم نسبتاً خوب بود، اما از زمانی که طالبان آمده اند، تمام تلاش شان این است تا با جمع آوری پول از ادارات جیب های شانرا پر کنند. این برای شان اهمیت ندارد که به مردم عرضۀ خدمات می شود و یا خیر، پیشرفت وجود دارد و یا خیر، و این برای شان مهم نیست که تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی در حال سقوط است. آنها در حال جمع آوری پول هستند و نمی توانند که صلح و آرامش را به کشور بیآورند. آنها چیزی را که داشتیم هم از ما

پاسخ