حقوق بشر

زنان افغان با محدودیت ها مبارزه کرده می گویند: 'ما مبارزه خود را متوقف نخواهیم کرد'

گزارش از سلام تایمز و ای اف پی

زنان افغان به تاریخ ۲۶ جدی در جریان اعتراض حقوق زنان در کابل شعار می دهند و لوایحی را در دست گرفته اند. [وکیل کوهسار/ای اف پی]

زنان افغان به تاریخ ۲۶ جدی در جریان اعتراض حقوق زنان در کابل شعار می دهند و لوایحی را در دست گرفته اند. [وکیل کوهسار/ای اف پی]

کابل -- گروهی از زنان افغان یکی پس از دیگر، با سرعت و با احتیاط سرهای خود را پائین نگهداشته و به یک بلاک رهایشی کوچک در کابل داخل می شوند، زندگی های خود را به خطر می اندازند تا در برابر محدودیت های وضع شده بالای آنها، مقاومت کنند.

آنها گردهم می آیند تا پس از سقوط حکومت افغانستان در ماه اسد، موقف بعدی خود را برنامه ریزی کنند.

نخست در این گروه از ۱۵ فعال بیشتر نبودند که اکثریت آنها زنان ۲۰ ساله بودند و همدیگر خود را از قبل می شناختند.

اکنون یک شبکه ‌ای وجود دارد که از ده‌ ها زن تشکیل شده است. این زنان زمانی محصل، معلم یا کارمند ادارات غیر دولتی و همچنان زنان خانه‌ بودند، که در شش ماه گذشته برای برگزاری اعتراضات به طور پنهانی کار کرده ‌اند.

زنان افغان به تاریخ ۲۵ جدی قبل از اعتراض حقوق زنان در کابل، لوایحی را می نویسند. [روبا الحسینی/ای اف پی]

زنان افغان به تاریخ ۲۵ جدی قبل از اعتراض حقوق زنان در کابل، لوایحی را می نویسند. [روبا الحسینی/ای اف پی]

یک معترض ۲۰ ساله که نخواست نامش افشا شود به ای اف پی گفت، «من از خودم پرسیدم که به جای اینکه در خانه بمانم، پریشان باشم و به تمام چیزهایی که از دست دادیم فکر کنم، چرا به آنها یکجا نمی شوم؟»

آنها می دانند که اینطور به چالش کشیدن مقامات جدید ممکن همه چیز آنها را نابود کند: چهار نفر از رفقای آنها به مدت هفته ها بازداشت شدند.

هیئت معاونت ملل متحد در افغانستان (یوناما) به روز یکشنبه (۲۴ دلو) در توییتر نوشت، «چهار نفر از زنان فعال «ناپدید شده» افغان و اقارب آنها که همچنان ناپدید شده بودند، پس از یک مدت طولانی عدم اطمینان در مورد مکان و مصؤنیت آنها، همگی توسط مقامات فعلی آزاد شدند.»

این زنان علی رغم تهدیدهای بسیار حقیقی به مبارزه خود متعهد هستند.

وظایف از بین رفتند و مکاتب بسته شدند

از ماه اسد بدینسو، در اکثریت محل‌ های کاری جداسازی اجباری وجود دارد، که این امر باعث شده است بسیاری از استخدام کنندگان کارمندان اناث را عزل کنند و زنان از وظایف مهم در سکتور دولتی منع شده ‌اند.

بسیاری از مکاتب ثانوی دخترانه بسته شده ‌اند و نصاب های پوهنتون ها در حال بازنگری هستند تا یک تفسیر سختگیرانه ای از اسلام تطبیق شود.

زنان برای مبارزه با محدودیت ها بالای درس خواندن، به طور پنهانی گردهم می آیند تا با هم کتاب بخوانند. حداقل یک معلم بی وظیفه در زیرزمینی خانه خود یک مکتب دخترانه و پسرانه را اداره می کند.

بعضی از زنان افغان که با خاطرات گذشته شبح زده شده اند، آنقدر ترسیده اند که نمی توانند از خانه بیرون شوند و یا از سوی خانواده هایشان تحت فشار قرار گرفته اند تا در خانه بمانند.

در برخی مناطق، زنان به دلیل از دست دادن وظایف و محدود شدن، ۷۵٪ از بیماران بخش صحت روانی را تشکیل می دهند.

بازگشتن به چنین مسدودیت زنان، برای شهلا یک مادر چهار فرزند بزرگترین ترس است.

وی که کارمند پیشین دولتی بود، وظیفه اش را از دست داد و اکنون در سازماندهی مقاومت کمک می کند و گاهی اوقات شب هنگام به طور پنهانی از خانه بیرون می شود تا شعارها مانند «زنده باد مساوات» را بر دیوارهای کابل نقاشی کند.

وی به ای اف پی گفت، «من فقط می خواهم که برای زنان جوان یک مثال باشم تا به آنها نشان دهم که من از مبارزه دست نخواهم کشید.»

شهلا می ‌گوید که شوهرش از کاری که وی انجام می ‌دهد حمایت می‌ کند و فرزندانش از مبارزه اش یاد می ‌گیرند، آنها در خانه شعارهایی را تمرین می‌ کنند که خواستار تعلیم می باشند.

یگانه کاری که می توانیم انجام دهیم این است که استقامت کنیم

خبرنگاران ای اف پی در دو گردهمایی این گروه در ماه جدی اشتراک کردند.

در یک گردهمایی، بیش از ۴۰ زن با وجود خطر دستگیر شدن و یا منزوی شدن از سوی خانواده ها و جامعه، اشتراک کردند.

در یک گردهمایی دیگر، چندین زن به طور مشتاقانه برای اعتراض بعدی خود آمادگی می گرفتند.

یک فعال لوحه ای را طراحی می کرد که خواستار عدالت بود، در یک دستش موبایل و در دست دیگرش قلم بود.

وی گفت، «اینها یگانه سلاح های ما هستند.»

یک زن ۲۴ ساله که نخواست نامش افشا شود، در سنجیدن نظریات برای جلب توجه جهانیان کمک می کرد.

وی تأکید کرد، «این خطرناک است، اما ما راه دیگری نداریم. ما باید بپذیریم که مسیر ما پر از چالش ها است.»

وی نیز مانند دیگران در مقابل خانواده محافظه کار خود به شمول کاکایش که کتاب هایش را دور انداخت تا وی را از درس خواندن باز دارد، ایستادگی کرد.

وی گفت، «من نمی ‌خواهم به ترس اجازه دهم که مرا کنترل کرده و از صحبت کردن و حقیقت گفتن من جلوگیری کند.»

اجازه دادن به افراد دیگر برای پیوستن به صفوف آنها، یک پروسه محتاطانه ای است.

هدی خاموش یک شاعر شناخته شده و کارمند پیشین یک اداره غیر دولتی که برای کمک در توانمندسازی زنان ورکشاپ هایی را برگزار می کرد، مؤظف شده است تا اطمینان حاصل کند که اعضای جدید قابل اعتماد باشند.

یک امتحانی که وی می گیرد این است که از آنها بخواهد تا لوایح یا شعارهایی را در ‌مدت کوتاهی آماده کنند. وی می‌ تواند اشتیاق زنانی را که به سرعت برای این هدف کار کرده می توانند، احساس کند.

امتحان های دیگر حتی نتایج واضح تری را به دست می آورند.

خاموش از یک وقت قصه می کند که آنها به یک فعال احتمالی تاریخ و زمان جعلی برای تظاهرات را داده بودند.

مقامات قبل از آن اعتراض جعلی حاضر شدند و فعالان هرگونه تماس را با آن زن قطع کردند که به گزارش دهی به مقامات مشکوک بود.

یک گروه مرکزی این فعالان از یک شماره تیلیفون اختصاصی استفاده می کنند تا در روز اعتراض هماهنگی کنند. این شماره بعداً غیرفعال می شود تا اطمینان حاصل شود کسی آن را ردیابی نکند.

خاموش وضاحت داد، «ما معمولاً یک چادر یا یک لباس اضافی را با خود می بریم. وقتی مظاهره خلاص شود، ما لباس های خود را تبدیل می کنیم تا شناسایی نشویم.»

وی چندین بار شماره تیلیفون خود را تغیر داده و شوهرش نیز تهدید هایی را دریافت کرده است.

وی گفت، «ما هنوز هم ممکن آسیب ببینیم؛ این کار خسته کننده است. اما یگانه کاری که می توانیم انجام دهیم این است که استقامت کنیم.»

سرکوب کردن مخالفین

در ۲۰ سال گذشته، یک نسل از زنان، عموماً در شهرهای بزرگ، صاحب تجارت شدند، سندهای دوکتورا را به دست آورند و جایگاه های دولتی را اشغال کردند.

جنگ برای دفاع از این دستاوردها به مبارزه نیاز دارد.

در روزهای اعتراضات، زنان دو نفره یا سه نفره حاضر می ‌شوند و در بیرون از دوکان ها منتظر می ‌مانند که گویا آنها خریداران عادی هستند، بعداً در آخرین لحظه با هم یکجا می شوند: حدود ۲۰ نفر در حالی که لوایح خود را باز می‌ کنند، شعار می‌ دهند.

جنگجویان مسلح آنها را با سرعت، و به شکل حتمی محاصره می کنند، گاهی آنها را به عقب می رانند، و گاهی اوقات نعره می زنند و برای ترساندن زنان سلاح ها را به سوی آنها می گیرند.

یک فعال به یاد می آورد که به روی یک جنگجوی در حالی سیلی زد که یکی دیگر با وجود اینکه یک فرد مسلح ماسک پوش اسلحه خود را به سویش گرفته بود، شعارهای اعتراضی را سر می داد.

اما اعتراض کردن به طور فزاینده ای خطرناک تر می شود.

چند روز پس از جلسه برنامه ریزی ایکه خبرنگاران ای اف پی در آن اشتراک داشتند، جنگجویان عصبانی بالای تظاهرکنندگان برای اولین بار از اسپری مرچ استفاده کردند، زیرا این گروه یک برقع سفید را با رنگ سرخ نقاشی کرده بودند تا پوشیدن لباس پوشش کامل را رد کنند.

فعالان گفتند، تمنا زریابی پریانی و پروانه ابراهیم خیل، دو نفر از زنانی که در تظاهرات اشتراک کرده بودند، بعداً به تاریخ ۲۹ جدی در یک سلسله حمله های شبانه دستگیر شدند.

پریانی و ابراهیم خیل دو تن از چهار نفر زنانی بودند که به روز یکشنبه آزاد شدند.

چندین نفر از زنانی که قبل از این حملات شبانه با ای اف پی مصاحبه کرده بودند و از «تهدیدهای مداوم» صحبت کردند، از آن زمان به بعد مخفی شده اند.

آغازکردن از صفر

زنان یاد می گیرند که به سرعت سازگاری کنند.

زمانی که آنها این جنبش را در ماه سنبله آغاز کردند، تظاهرات به محض تکان دادن و یا تهدیدکردن یکی از اشتراک کنندگان، پایان می یافتند.

خاموش می گوید که آنها اکنون سیستمی را ایجاد کرده اند که طی آن دو فعال از شخص قربانی مراقبت می کنند، که این امر به بقیه افراد و اعتراضات اجازه می دهند که ادامه دهند.

بسیاری از فعالان زن برای عکس و ویدیو گرفتن از تیلیفون های باکیفیت استفاده می کنند تا آنها را در شبکه های اجتماعی نشر کنند.

محتوایی که اکثراً نشان می ‌دهد آنها از روی مخالفت چهره ‌هایشان را به نمایش می گذارند، سپس می ‌تواند به مخاطبین بین ‌المللی برسد.

هیدر بار از دیده بان حقوق بشر گفت، «این زنان مجبور شدند که یک چیزی را از صفر ایجاد کنند.»

وی گفت، «تعداد زیادی از فعالان بسیار باتجربه زنان وجود دارند که برای سالهای زیادی در افغانستان کار می کنند، اما تقریباً همه آنها پس از ۲۴ اسد، کشور را ترک کردند.»

هیدر بار پیش بینی کرد، این «تقریباً مشخص است» کسانی که در این مقاومت جدید شامل هستند، آسیب خواهند دید.

یک گروه جداگانه و کوچکتری از زنان اکنون تلاش می کند تا بالای یک اعتراض تمرکز کند که از رویارویی مستقیم اجتناب شود.

وحیده امیری گفت، «وقتی من بیرون در جاده ها باشم، قلب و بدنم می لرزند.»

این زن ۳۳ ساله به عنوان یک کتابدار کار می کرد. وی که تیزهوش و فصیح زبان است، با مبارزه کردن برای عدالت خواهی عادت کرده است، چون در حکومت قبلی نیز علیه فساد اداری مبارزه کرده است.

اکنون که آن دیگر امکان ندارد، وی گاهی اوقات با یک حلقه کوچکی از دوستانش در محوطه های خانه‌ های خود ملاقات می ‌کند، جایی که آنها از خودشان فیلم می ‌گیرند که در روشنی شمع‌ ها شب نشینی کرده و لوایحی را بلند می کنند که خواستار حق تعلیم و کار می شوند.

آنها مقاله هایی را می نویسند و به امید اینکه رسانه های اجتماعی حکایات آنها را به جهان نشان خواهند داد، در مناظره های کلب هاوس یا توییتر اشتراک می کنند.

وی گفت، «من هرگز به اندازه پنج ماه گذشته سخت کار نکرده بودم.»

بزرگترین آرزوی خاموش این بود که زمانی رئیس جمهور افغانستان شود، و این برایش سخت است که بپذیرد فعالیت سیاسی اش اکنون محدود شده است.

این زن ۲۶ ساله از خانه خود به ای اف پی گفت، «اگر ما امروز برای آینده خود مبارزه نکنیم، تاریخ افغانستان تکرار خواهد شد.»

وی گفت، «اگر ما حقوق خود را به دست نیاوریم، ما در خانه مابین چهار دیواری بندی خواهیم شد. این چیزی است که ما نمی توانیم تحمل کنیم.»

مقاومت کابل تنها نیست. اعتراضات کوچک و پراکنده ای از سوی زنان در شهرهای دیگری به شمول بامیان، هرات و مزارشریف صورت گرفته اند.

خاموش گفت، «ما شاید مؤفق نشویم. یگانه چیزی که ما می خواهیم این است که صدای عدالت را بلند نگهداریم و ما می خواهیم که به جای پنج زن، هزاران زن با ما یکجا شوند.»

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

4 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

چرا هدی خموش ایرانی باید از مادر و خواهر افغانان نمایندگی کند اولا : این کارش یک شیادی و کلاه برداری است که هویت افغان را برای خودش جعل کرده ثانیاً: یک فاحشه نمی تواند از مادر و خواهر افغانان نمایندگی کند

پاسخ

شما نباید چنین اقداماتی را افشا سازید. دیروز، آنها شبکه ای از زنان را در کابل دستگیر کردند که در میان آنها معترضین نیز بودند. من فکر می کنم که گزارش سلام تایمز شاید در آن نقش داشته است. علاوه بر این، ادارات استخباراتی پاکستان به افغان ها اجازه نمی دهند که آزادی رسانه ها و بیان داشته باشند. من باور دارم که این زنان با کمک استخبارات پاکستان دستگیر و مجبور به اعتراف شدند. خداوند (ج) می داند که به این دختران بازداشت شده چه چه اتفاقی خواهد افتاد. :(

پاسخ

تشکر از آنها که به مبارزه خود ادامه می دهند، اما افغان ها در شرایط کنونی به اتحاد ضرورت دارند، نه اقداماتی که به نفع یک طبقه خاصی باشد! اگر ما خودمان را افغان می دانیم، ما زنان و مردان، پیران و جوانان و دیگران همه باید بیرون بیائیم و صداهای خود را در مورد آنچه در کنر و ولایات مرزی افغانستان می گذرد، بلند کنیم، جایی که از طرف حکومت پاکستان موشک ها می آیند. ما باید با یک صدا به جهان بگوییم که هموطنان ما در آنجا مصؤن نیستند. اموال و زندگی هایشان در امان نیستند. در دوران جمهوری و اکنون در امارت از آنها جلوگیری صورت نگرفت. باشندگان ولایت کنر از حملات راکتی اخیر جنگجویان پاکستانی در برخی مناطق این ولایت گزارش کرده اند که باعث کشته و زخمی شدن مردم محلی، ویران شدن خانه های آنها و تخریب شدن مزرعه هایشان شده اند. این راکت ها که تعداد آنها بین ۶۰ الی ۸۰ دانه بود به روز چهارشنبه ۲۷ دلو به مناطقی در ولسوالی سرکانو در ولایت کنر اصابت کردند. این حملات فقط اکنون آغاز نشده اند، بلکه پاکستان از سال ها بدینسو بالای ولایات مرزی افغانستان حمله می کند، که برای هموطنان ما سختی های مالی و جانی را به بار می آورند و باعث کشته شدن اعضای خانواده، تخریب مزارع و کشتار مواشی می شوند. مردم مجبور شده اند تا خانه های خود را ترک کنند. پاکستانی ها به قلمرو افغانستان عبور کرده و از خط دیورند می گذرند. چنین اقدامات برای هیچ افغان قابل قبول نیست، پس گپ این است که افغان ها باید در برابر بیگانگان متحد شوند و اختلافات داخلی خود را فراموش کنند. اگر زنان باشند و یا مردان، آنها باید اختلافات را کنار بگذارند.

پاسخ

این مبارزه زنان قابل ستایش است، اما اکنون زنان افغان باید از این گونه فعالیت ها دست برداشته و در برابر پالیسی شیطانی جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده اعتراض کنند زیرا بایدن می خواهد ثروت افغانستان را که به امریکا سپرده شده بود، میان امریکایی ها تقسیم کند. هر جا که شما کدام امریکایی را می بینید برایش سلام نداده و همرایش احوال پرسی نکنید. اگر وی می خواهد با شما صحبت کند، ازش روی بگردانید. اگر یک امریکایی به مجلس شما بیاید، شما باید به عنوان یک افغان متمدن مجلس را ترک کنید. به طورخلاصه، علیه امریکایی ها قطع روابط لفظی، فرهنگی، سیاسی را انجام دهید زیرا دستور بایدن نشان می دهد که این مردم خائن هستند زیرا آنها با امانت افغانستان خیانت می کنند. آنها دروغ گوی هستند زیرا توافق خود با افغان ها را نقض می کنند. آنها توافق کرده بودند که پول و طلای افغانستان را حفظ کنند، اما اکنون برخلاف وعده خود عمل می کنند. به خاطر داشته باشید که هرگز اقدام مسلحانه ای را علیه کسی انجام ندهید. قدرت قلم و الفاظ از قدرت هر سلاح قوی تر است. زنده باد افغانستان

پاسخ