تحلیل

افغان ها در جریان دو سال دست آوردهای چندین دهه را از دست دادند

گزارش از حمزه

زنان افغان به تاريخ ۲۸ سرطان در یک سالون زیبایی در منطقه شهر نو کابل برای حقوق خود تظاهرات کردند. [خبرگزاری فرانسه]

زنان افغان به تاريخ ۲۸ سرطان در یک سالون زیبایی در منطقه شهر نو کابل برای حقوق خود تظاهرات کردند. [خبرگزاری فرانسه]

کابل -- ناظران می گویند، دستاوردهای اقتصادی، سیاسی و آموزشی افغانستان در ۲۰ سال گذشته همه در دو سال گذشته از بین رفته است.

فقدان برنامه ریزی استراتژیک اقتصادی در سطح اجرایی باعث فقر و خروج سرمایه های مادی و انسانی از کشور شده و افغانستان را در وضعیت دائمی بحران بشری و اقتصادی قرار داده است.

شاکر یعقوبی، تحلیلگر اقتصادی مقیم کابل، به سلام تایمز گفت، «افغانستان در دو سال گذشته یک مارپیچ نزولی و معکوس در رشد و توسعه را در زمینه های مختلف - به ویژه در عرصه اقتصادی - تجربه کرده است،»

یعقوبی گفت، «اقتصاد در چندین شاخص با انقباض مواجه شد، در حالی که گرسنگی، فقر و بیکاری به طور قابل توجهی افزایش یافت. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، بیش از ۲۸ میلیون نفر به کمک های بشردوستانه نیاز دارند و بیش از شش میلیون نفر دیگر با قحطی مواجه هستند،»

زنان افغان به تاريخ ۲۴ حمل در ماه مبارک رمضان در کابل از یک موسسه خیریه نان رایگان بدست می آورند. [وکیل کوهسار/ خبرگزاری فرانسه]

زنان افغان به تاريخ ۲۴ حمل در ماه مبارک رمضان در کابل از یک موسسه خیریه نان رایگان بدست می آورند. [وکیل کوهسار/ خبرگزاری فرانسه]

طبق برآورد بانک جهانی، کل جمعیت این کشور در سال ۲۰۲۲ میلادی ۴۱.۱ میلیون نفر بود.

او گفت، «بسیاری از پروژه‌های اقتصادی و توسعه‌ای که با کمک مالی جامعه بین‌المللی در حال اجرا بودند... به دلیل کمبود بودجه و ظرفیت یا لغو و یا به حالت تعلیق درآمده‌اند،»

وی گفت، «هیچ برنامه ریزی برای توسعه، رشد و بهبود اقتصادی کشور وجود ندارد.»

وی گفت، «فقدان برنامه های استراتژیک اقتصادی و تجارتی... منجر به فقر بیش از ۹۷٪ شده است. سرمایه گذاری و تجارت کاهش یافته و بنگاه ها را وادار کرده است که سرمایه گذاری های خود را از کشور خارج کرده و در خارج از کشور سرمایه گذاری کنند،»

آذرخش حافظی، عضو سابق اتاق تجارت و سرمایه گذاری افغانستان و تحلیلگر اقتصادی مقیم آلمان، گفت، «فقر و بیکاری در دو سال گذشته افزایش یافته است،»

حافظی گفت، «ما شاهد سطوح بی سابقه ای از سوءتغذیه و گرسنگی بوده ایم... مردم حتی مجبور شده اند کلیه ها و فرزندان خود را برای تغذیه خانواده خود بفروشند.وضعیت بدتر از این نمی تواند باشد،»

او گفت، «اگر کمک‌های بین‌المللی نبود، یک فاجعه انسانی می‌توانست به از دست دادن میلیون‌ها نفر منجر شود.»

حافظی گفت، «تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه افغانستان به ترتیب ۳۵ و ۵۰٪ [از ماه اسد ۱۴۰۰] کاهش یافته است،» و افزود که قدرت خرید نیز کاهش یافته است.

دستاوردهای از دست رفته

فهیم چکری، استاد پوهنتون در کابل به سلام تایمز گفت، بیکاری از ماه اسد ۱۴۰۰ از ۵۰٪ به ۷۴٪ افزایش یافته است.

او افزود، اکثر افغان های تحصیل کرده در تلاش برای فرار از کشور هستند.

وی گفت، «چهارصد استاد پوهنتون تنها در دو سال گذشته از کشور گریخته اند،»

وی گفت، «متأسفانه امروز افغانستان دارایی های مالی و انسانی خود را در میان فرار سریع مغزها از دست می دهد. برخلاف امروز، دو سال پیش، این کارشناسان تلاش زیادی برای توسعه افغانستان داشتند.»

چکری خاطرنشان کرد، «یک کشور زمانی می تواند به رشد و توسعه برسد که بودجه عمرانی داشته باشد، دولت فعلی فقط بودجه عملیاتی دارد، اما برای پروژه های عمرانی بودجه ندارد،»

اسحاق اتمر، استاد پوهنتون و تحلیلگر امور سیاسی مستقر در آلمان گفت، دو سال پیش، «خدمات عمومی به طور منظم ارائه می شد و هر مرد و زن افغان حق انتخاب و انتخاب شدن در پروسه های دموکراتیک را داشتند و دولت پاسخگو بود،»

اتمر گفت، «متاسفانه امروز دیگر چنین نیست،»

او افزود، «هم پسران و هم دختران فرصت‌های تاریخی و طلایی برای ادامه تحصیل با میلیون‌ها جوان در مکاتب و پوهنتونها داشتند، در حالی که تعداد اعضای تحصیل کرده جامعه به شدت افزایش یافت.»

او گفت، «یک تحول بی‌سابقه و تاریخی در جامعه ما رخ داد، اما امروز شاهد برگشت آن هستیم و تمام دستاوردهای تاریخی و طلایی ما از بین رفته است.»

بیشترین خساره ها را زنان دیده اند.

ثریا پیکان، فعال حقوق زنان و معاون سابق وزیر تحصیلات عالی مستقر در ترکیه گفت، «در دو دهه گذشته [قبل از اسد ۱۴۰۰]، زنان افغان برای اولین بار به حقوق طبیعی، انسانی و اسلامی خود دسترسی پیدا کردند،»

وی گفت، «به زنان و دختران افغان حق تحصیل و کار داده شد... بیش از ۱۰ میلیون پسر و دختر به مکتب رفتند و هزاران دختر از پوهنتون ها فارغ شدند.»

او گفت، had a prominent presence in society«زنان و دختران افغان در جامعه حضور پررنگی داشتند و به عنوان وزیر، والی، شاروال، معاون وزیر، مدیر و قاضی منصوب شدند و در پارلمان [انتخاب شدند]، اما متأسفانه تاریخ در دو سال اخیر تکرار شد و همه کارهای زنان از بین رفتند. دستاوردها از دست رفتند.»

پیکان گفت، امروز دختران افغان از حق تحصیل محروم شده اند و آنها را در انزوا و گرفتاری در خانه رها می کنند.

آیا شما این مقاله را می پسندید؟

9 دیدگاه

شیوه نامۀ بیان دیدگاه ها * نشان دهندۀ فیلد اجباری است 1500 / 1500

کمیته بین‌المللی صلیب سرخ: ۲.۷ میلیون افغان در یک قدمی قحطی قرار دارند کمیته بین‌المللی صلیب سرخ از ناامنی غذایی در افغانستان ابراز نگرانی کرد و اظهار داشت ۲.۷ میلیون نفر در یک قدمی قحطی قرار دارند. به گزارش ، کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در گزارشی از بحران اقتصادی در افغانستان ابراز نگرانی کرد و هشدار داد 15.5 میلیون نفر در این کشور با ناامنی شدید غذایی روبرو هستند. بر اساس گزارش این نهاد بین‌المللی، در افغانستان 2.7 میلیون نفر در یک قدمی قحطی قرار دارند. گزارش افزود خشکسالی در سه سال اخیر در افغانستان و بحران اقتصادی دو سال گذشته سبب افزایش نیازهای مردم این کشور شده‌اند. «سیر قریشی» کارشناس مسائل اقتصادی به طلوع‌نیوز گفت: در کوتاه مدت حکومت افغانستان باید همراه جامعه بین‌المللی رایزنی کند تا تا کمک‌های بشردوستانه به افغانستان ادامه یابد و مقداری از بحران انسانی حال حاضر کاهش یابد. از سوی دیگر، وزارت اقتصاد حکومت افغانستان اعلام کرد تا کنون کمک‌ها در بخش‌ توسعه‌ای صورت نگرفته است اما برای کاهش چالش‌های اقتصادی در این کشور، پروژه‌های بزرگ اقتصادی را راه‌اندازی کرده است. «عبداللطیف نظری» معاون وزارت اقتصاد حکومت افغانستان اظهارداشت کمک‌های بین‌المللی تا کنون جنبه بشردوستانه داشته و کمک‌های توسعه‌‌ای قابل توجهی صورت نگرفته است. تلاش ما این است که از طریق جلب کمک‌‌های توسعه‌ای و راه‌اندازی پروژه‌های بزرگ ملی به کاهش فقر کمک کنیم و زمینه اشتغال را برای مردم افغانستان فراهم سازیم».

پاسخ

اقتصاد مردم افغانستان بسیار ضعیف شده است کسانی کی تمام وقت آش را صرف تعلیم کرده بود الان در خانه بی سرنوشت شیشته کار وبار همگی ضعیف شده و زنان زحمت کش و نان اور خانواده در خانه نا امید مانده وهیچ امید ندارد تا کار کند عامل این همه بدبختی حکومت پیشن است هر چیز را که افغانستان داشت به سرمایه خود اضافه کردن و از کشور فرار کردن حق مردم بیچاره و فقیر را زیر پا کردن وزندگی خود شان را از اول تا آخر آرام و آسوده گذراندن و با حق مردم فقیر عیش و نوش کرد هیچ کس به حال مردم بیچاره کشور خود توجه نکرد هر یک شان به خودشان ذخیره کرد و وقتش کی شد کشور را مانده فرار کردن خداوند به حال مردم کشور بیچاره افغانستان رحم کند .

پاسخ

افغانها واقعا بسیاری از دست آوردهای را که طی بیست سال دوره جمهوری بدست آورده بودند، از دست دادند. سه ګروه عامل این همه بدبختی هستند که همه شان شریک جرم هستند؛ دولتمردان دوره جمهوری بالخصوص عبدالله عبدالله رئیس باند جنایتکار شمال که از سال ۲۰۰۹ الی ۲۰۲۱ نظام را چلنج می کرد تا که از پاه افتید. دوم، جامعه جهانی بخصوص امریکا که حکومت اشرف غنی را اجازه نمی داد تا جنایتکاران مانند عطامحمد نور، رشید دوستم، ګل اغا شیرزی، حکیم شجاعی، ظاهر قدیر، همایون همایون، اسماعیل خان، سیاف، عبدالرازق... و امثال انها را از پا در آورند. سوم، ګروه جاهل طالبان که از طرف اداره جاسوسی پاکستان اداره می شدند. همه اینها مسؤل همه این بدبختی هستند که امروز بر سر افغانها و بخصوص زنان افغان آمده است. امروز افغانستان مانند یک مرستون شده است، که دبلیو اف پی و دیګر و دیګر یک چند دالر می آورد، او را هم ۵۰٪ اش خودشان حیف و میل می کنند و ما بقی را بر مساکین افغانستان تقسیم می کند. در عین زمان، جامعه جهانی یک جنایت دیګر را نیز مرتکب شد که کدرهای افغان را از افغانستان کشیدند، در حالیکه جامعه جهانی و بخصوص امریکا می توانست در مذاکرات دوحه بر ګروه جنایتکار طالبان این را قبول کنند که نباید افراد مسلکی را از مجبور به فرار از کشور کنند. همین حالا هم اګر جامعه جهانی و بخصوص امریکا از طالبان بخواهد، و از ته دل بخواهد، طالبان هر ګز نه زنان افغان را از تعلیم محروم می کند و نه اقلیت ها را از حقوق شان محروم می سازد.

پاسخ

دقیقا همینطور است. در چند دهه گذشته، هر گونه پیشرفتی که در آموزش و پرورش حاصل شده بود به سفر بازگردانده شده است. آن دانش آموزانی که شب و روز خود را وقف تحصیل کردند و با علاقه و ذوق فراوان می خواستند به آرزوهایشان برسند، امروز دستانشان شوکه شده نشسته اند و تمام تلاش و امیدشان در رودخانه گم شده است. دخترانی را هم می شناسم که در دو سال گذشته 10 بار برای سلامت روان به بیمارستان منتقل شده اند و بعد از آن روزها دارو مصرف کرده اند اما بهبود نیافته اند. نظام حاکم در آموزش د ختران یک فیصله غیر عدلانه وه  ظللمانه کرده است، که به هیچ وجه قابل قبول مردم افغانستان نستند.

پاسخ

نکته اصلی این است که ما از مسئولیت خود فرار می کنیم، و مانند شاگرد تنبلی هستیم که درس خود را یاد نمی گیرد و سپس معلم را مقصر شکست خود می داند. به اطراف خود نگاه کنید؛ چند جوان است که شما می توانید روی آنها حساب کنید؟ چند نفر را می شناسید که علاوه بر خودشان از خوبی های کشور صحبت می کنند؟ من نگران آینده این کشور هستم. اگر ما مستعمره دیگران بودیم شاید الان می توانستیم به سرعت به حرکت بیاییم و از شر آن مشکل خلاص شویم اما مشکل ما این است که تنها ایستاده ایم. ما خودمان را استعمار می کنیم. هیچکس در پاها ما زولانه نبسته است. هیچ کس به ما نگفت که برادرانمان را روی زمین بکشیم. هیچ کس به ما نگفته است که از هموطنان خود به خاطر زبان، نژاد و مذهبشان نفرت کنیم. هیچکس به ما نگفته که به درس توجه نکنیم و در خیابان ها این رو و آن رو قدم بزنیم. هیچ کس به ما نگفته است که ریاکاری کنیم و دروغ بگوییم. هیچ کس به ما نگفته است که اختیار خود را به جنگ سالاران بدهیم. ما از دامن خود آتش گرفته ایم که خودمان می توانیم آن را خاموش کنیم. یک یا دو نفر نمی توانند این کار را انجام دهند. همه مسئول هستند. هندوستان باید برای ما الگو باشد که حتی بعد از این همه مصیبت و اسارت هم می درخشد! آنها همه این کارها را با قدرت مردم خود انجام دادند. خدایا به ما کمک کن تا از این تنبلی رها شویم و به قدرت خود پی ببریم. در آن زمان هیچ کس نمی تواند جلوی ما را بگیرد. درست است که ما جنگ‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم، اما بعضی‌ها هستند که روزهای بدتر نسبت به ما گذرانده‌اند و همچنان سرشان را بالا نگه داشته‌اند و افتخار می‌کنند، و هیچ کس مانع پیشرفت آنها نشده است.

پاسخ

آنها سعی نمی کنند از افراد دیگر تقلید کنند، بلکه سعی می کنند فرهنگ خود را شناسایی کنند. و ما که هرگز مستقیماً مستعمره نشدیم، استقلال خود را قبل از آنها بدست آوردیم، امکانات کمی داریم. هندوها وطن خود را با قوت بازوی خود ساختند. آنها خود را از آسیب های استعماری خلاص کردند، اما ما هنوز منتظر معجزه هستیم یا کسی که بیاید و ما را نجات دهد. ما هنوز هم مثل یک صد و دو صد سال پیش مکتب را کفر می دانیم. اگر برای یک وقت غذا پیدا کنیم، حیران می مانیم که چگونه برای وقت دوم غذا پیدا کنیم. ما هنوز در این دوراهی هستیم که آیا کار و یادگیری یک حرفه غرور و افتخار ما را کاهش می دهد یا خیر. یک نفر کار می کند، در حالی که بیست نفر دیگر نشسته اند و منتظر دریافت از او هستند. تاجران ما هنوز به این فکر می کنند که چگونه یک کالا را که قیمت آن ۱۰ افغانی است به قیمت ۱۰۰ افغانی بفروشند و چگونه پول مردم را غارت کنند. متعلمین ما سعی می کنند از طریق نقل راه هایی برای ارتقا پیدا کنند، در حالی که معلم احساس بی حوصلگی می کند و به این فکر می کند که چگونه و چه زمانی درس ها را تمام کند و مکتب را ترک کند تا بتوانند زیر آفتاب نشسته صحبت کند و چای سبز بنوشند. داکتر ما از یک قصاب کمتر نیست. او تمرین می کند و طوری نشان می دهد که گویی به جای مریض یک موش را در لابراتوار تحت امتحان گرفته است. اگر یک خبرنگار دروغ نگوید خبر را خبر نمی نامند. ملا گمان می کند که اگر منافقت نکند نمازش ضایع شده است. و ما وقت را برای بحث درباره سیاستمداران تلف نخواهیم کرد. ما با اعتماد پیش می رویم و همه چیز را به سرنوشت واگذار کرده ایم. نه دین و نه دنیا! زنان ما مایه فساد هستند و مردان ما مایه فخر و مباهات، اما در نهایت ما فقط ملت گدا هستیم که غذا دا

پاسخ

هندوستان تقریباً نه دهه مستعمره بریتانیا بود. در این دوره، میلیون ها هندو جان خود را از دست دادند. میلیاردها روپیه از هند برداشته شد و صنعت به شدت آسیب دید. بریتانیا مالیات بالایی از هندی ها دریافت می کرد و سپس از پول آن برای خرید و حمل و نقل محصولات هندی استفاده می کرد. تخمین های امروز نشان می دهد که تریلیون ها دالر از هندوستان کشیده شده است. برخی مطالعات نشان می دهد که قبل از اینکه هندوستان به مستعمره تبدیل شود، بیش از ۲۷٪ اقتصاد جهان را در اختیار داشت، اما بعد آنقدر فقیر شد که مردم از گرسنگی می مردند. یک مطالعه الجزیره نشان داد که ۱۰۰ میلیون هندی به دلیل سیاست های بریتانیا در طول سال های ۱۸۸۱ - ۱۹۲۰ جان خود را از دست دادند. قحطی بنگال در سال ۱۹۴۳ یکی از آن رویدادهایی بود که می شد از آن جلوگیری کرد. سه میلیون نفر در هندوستان بر اثر قحطی مذکور جان باختند. پیام هایی به طور مکرر به کابینه بریتانیا ارسال شد که برنج و سایر مواد غذایی را از هندوستان نبرند. مردم اینجا گرسنه هستند، اما چرچیل گفت که قحطی به این دلیل است که هندوها مانند خرگوش خوراک می کنند. و اگر قحطی غذایی وجود دارد، چرا گاندی هنوز زنده است؟ هندوستان هویت خود را از دست داده بود. جسم و روحش شان آنقدر مرده بود که حتی نمی توانست یک آه بکشد. آنها استقلال خود را نه با زور تفنگ بلکه با سکوت به دست آوردند، و مدت زیادی نگذشته بود، اما اکنون یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان است. تکنالوژی، اقتصاد، آموزش، تجارت، هنر، سینما، ورزش و زمینه‌های دیگر هندوستان را در میان قدرتمندترین کشورها قرار داده است. هیچ کشور خارجی وجود ندارد که در آن هندی وجود نداشته باشد و اکثریت آنها برای تحصیل به آنجا رفته اند. آن‌طور که مردم ما می‌روند از قاچ

پاسخ

من این مقاله را دوست ندارم زیرا مغرضانه است و مبتنی بر واقعیت نیست. می توان یک سوال ساده را مطرح کرد که: آیا طالبان با به دست گرفتن قدرت، بانک ها را غارت کرده اند و پول ها را از دوران خارج کرده اند؟ اگر بلی، پس مقاله و دیدگاه به اصطلاح اقتصاددان درست است. اگر پاسخ نخیر است، پس باید پرسید این پول کجا رفت؟ تا زمانی که به این سوال پاسخ داده نشود، نقد موجود در مقاله را می‌توان صرفاً مقاله تبلیغاتی دانست و نه تحلیل اقتصادی. واقعیت این است که قبل از بدست قدرت گرفتن قدرت توسط طالبان، مقامات فاسد دولتی و موسسات مالی فاسد، ثروت به خارج از کشور منتقل کرد. تمام بانک های که در افغانستان در طول ۲۰ سال ایجاد شدند هدف شان این بود تا پس اندازهای اندک را از هر فرد در کشور جمع آوری کرده و آنها را برای سرمایه گذاری به کشورهای دیگر انتقال دهند. بطور مثال، عزیزی بانک در زمان دولت به اصطلاح دموکراتیک بیش از یک میلیارد دالر در امارات سرمایه گذاری کرد. چرا دولت جلوی بانک عزیزی را نگرفت تا ثروت را به خارج از کشور منتقل نکند؟ زمانی که طالبان قدرت را به دست گرفتند، پول نقد در بانک ها برای پرداخت به امانت گذاران وجود نداشت!!! نویسندگان مقاله و تحلیلگران این حقیقت را نمی دانند. وقتی می گوییم ۲۰ سال پیشرفت، چه پیشرفتی؟ اگر ما در این ۲۰ سال پیشرفت اقتصادی داشته‌ایم، چگونه می‌توان آن را در ماه اول تسلط طالبان از بین برد؟ در واقع این یک اقتصاد مصنوعی بود که بر مبنای پمپ کردن دالر به کشور و توزیع آن بین مقامات دولتی به عنوان حقوق و مشوق بود. هیچ چیز محکمی نبود..

پاسخ

من مشتاقانه منتظر روزی هستم که مكاتب و پوهنتونهای دخترانه باز شوند. زنان با رعایت حجاب در تمامی ادارات مربوطه و ضروری دولتی از حقوق کار برخوردار شوند. سیاست حذف و انتقام ریشه کن شود. راه صبر و بردباری انتخاب شود، دل ها و نیت ها پاک شود، آغوشها باز شود. روزیکه گذاشتن مهرهای بیگانه بر مردم جرم نامیده شود، احترام متقابل رایج شود، طالبان با ریش دراز و عمامه کلان، افغان‌هایی را ب‌پذیرند که ریش‌های تراشیده، فاقد عمامه باشند، داستان سرزنش و نجات به پایان برسد. اصطلاحات طرفدار اشغال، غلام، کفر و این و آن در دسته خشونت آمیز جرم قرار بگیرند. افغان های تبعید شده به خارج از کشور با خانواده هایشان گروه گروه به میدان هوایی کابل برسند و مورد استقبال قرار بگیرند. به جای مسائل غیرضروری و بدون اولویت، تمام تمرکز بر تقویت اقتصادی کشور، مدیریت آب، احداث بندها و شهراه ها و حکومتداری منظم و پاسخگو باشد. موقف و وظيفه به عنوان یک مسئولیت شناخته شود نه به عنوان یک امتیاز. پرچم طالبان به پرچم سه رنگ افغانستان اضافه شد. مسائل کم فایده یا بی فایده مانند موسیقی، بی حجابی و... باعث از بین رفتن نفرت و تفرقه شود. تمام تمرکز بر پرکردن شکم گرسنگان، پایان دادن به بیکاری، ایجاد فرصت های شغلی، امید بخشی به جوانان، آموزش فنی و حرفه ای باشد. من آرزو می کنم! به زودی همه اینها را در زندگی ام خواهم دید. آرزوی همچین یک افغانستانی دارم!!

پاسخ