بدخشان -- باشندگان محلی و تحلیلگران سیاسی افغانستان می گویند که عناصر تروریستی در دو سال گذشته به بخش هایی از ولایت بدخشان نفوذ کرده اند و در صورت عدم مهار، می توانند به تهدیدی جدی برای منطقه و جهان تبدیل شوند.
سمیع الله ثاقب ۵۵ ساله، یک تحلیلگر امور سیاسی از بدخشان که اکنون به دلیل مشکلات امنیتی در ایران زندگی می کند،گفت، «حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ نفر از اعضای خانواده های جنبش اسلامی ازبکستان (آی ام یو)، جماعت انصارالله (جی ای) تاجیکستان و جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ای تی آی ام) در ولسوالی های جرم، راغستان، خواهان، مایمی و درواز ولایت بدخشان زندگی می کنند،»
او به سلام تایمز گفت که اکثر این جنگجویان -- که اتباع تاجکستان، ازبکستان و ترکمنستان و اویغورهای چینی که با القاعده ارتباط دارند -- دارای پاسپورت و تذکره هویت افغانستان نیز هستند.
ثاقب گفت، «این گروه های تروریستی خارجی در مناطق مرزی فعالیت می کنند. اکثریت آنها برای تقویت پایگاه های خود در افغانستان با خانواده های افغان ازدواج کرده اند.»
این گروه ها می توانند از خاک افغانستان برای حمله به کشورهای دیگر استفاده کنند، مگر اینکه رهبران افغانستان با همکاری جامعه جهانی آنها را مهار کنند.
دگروال (متقاعد) نورالله محمدی، فرمانده سابق واحد نیروهای واکنش سریع ارتش ملی سابق افغانستان در منطقه شمال شرق مستقر در ولایت کندز، گفت که گروه های تروریستی از جمله جی ای، ای تی آی ام و شاخه خراسان داعش در ولایات شمالی به ویژه بدخشان، کندز، تخار، بغلان و سرپل فعال هستند.
محمدی که از سال ۱۴۰۰ هجری شمسی در ایران زندگی میکند، گفت، «بر اساس اطلاعات من، این گروهها در دو سال گذشته داراییها و تجهیزات خود را تقویت کردهاند و اکنون به طور منظم مشغول فعالیت هستند،»
او گفت، «نیروهای امنیتی قبل از اسد ۱۴۰۰ هجری شمسی... چندین عملیات را برای سرکوب این گروه ها آغاز کردند. برخی از اعضای آنها دستگیر و برخی دیگر متواری شدند.»
وی افزود، این گروه ها با سوء استفاده از موقعیت، «در حال تجهیز مجدد و آماده سازی برای حملات تروریستی هستند،»
نگرانی های فزاینده
غلام سخی دربار، ۴۶ ساله، یک باشنده محلی، گفت که قبل از ماه اسد ۱۴۰۰ هجری شمسی، این گروه های تروریستی خارجی در دره خوستک ولسوالی جرم فعال بودند. اکنون برخی از آنها از دره به پایین کوچ کرده و در مراکز ولسوالی ها و شهرها مستقر شده اند.
او گفت، «خانواده های بیشتر این گروه ها به مرکز فیض اباد، بهارک و دیگر ولسوالی های سرحدی بدخشان و نیز ولسوالی کلدار ولایت بلخ و ولسوالی درقد ولایات تخار کوچ کرده اند. آنها از دره خوستک پایین آمده اند زیرا با هیچ تهدید امنیتی روبرو نیستند و می توانند آزادانه در منطقه رفت و آمد کنند.»
عبدالبشیر مقصودی، ۲۸ ساله، باشنده ولایت بدخشان، گفت که گروه های تروریستی همیشه تمام تلاش خود را برای دستیابی به اهداف خود و سخت کردن زندگی برای مردمان ملکی صلح آمیز انجام خواهند داد.
او گفت، «این گروه ها در گذشته نیز در ولسوالی های مختلف این ولایت فعال بودند و مردم را آزار می دادند و زندگی آنها را به جهنم تبدیل کرده بودند.»
او گفت، «این گروهها نه تنها باشندگان بیگناه را سرکوب میکردند، بلکه باشندگان را مجبور به مهاجرت جبری و ترک خانههای خود میکردند. اکنون مسئولیت سرکوب این گروه ها بر عهده دولت فعلی است».
در پشت داعش ایران و روسیه قرار دارند چرا؟ چون آنها از داعش در سوریه نفع بردند ، همانطور که می دانید مردم سوریه سال ها در صلح بودند و مکتب می رفتند و باسواد بودند, به نظر شما آیا داعش با آن افکارش می توانست در بین مردم سوریه نفوذ بالا داشته باشد؟ خیر نمی توانست پس ماجرای نفوذ داعش در سوریه چه بود؟ ماجرا از این قرار بود که مردم سوریه علیه بشار اسد قیام کرده بودند و ایران و روسیه با خود فکر کردند که چگونه می شود از سقوط حکومت بشار اسد جلوگیری کرد ؟
پاسخ11 دیدگاه
در اغلب موارد گزارشهای تحریفآمیز رویدادها را به عامی بودن افراد نسبت میدادند، احساس میکردند گواه در معانی لغات یا در انتقال معانی دچار اشتباه میشود، واقعه را قلب می کند و حقیقت را در ابهام میگذارد. افراد دانا و خردمند نظر میدادند که چون حواس امکان خطا و اشتباه دارد بنابراین نمیتوان به آن اطمینان کرد و حافظه قادر نیست آنچه را که درک شده تمام و کمال به خاطر آورد. گذشته گان حتا به تجربه میدانستند یک گواه یا گزارشگر گاه همه ماجرا را از نو میسازد. سعی میکند، بین حوادثی که به خاطر میآورد بنابر ذهنیت خودش روابط منطقی ایجاد کند و جزئیات را طوری به هم پیوند بزند تا به درک خود از ابهام آن بکاهد. خواسته و یا ناخواسته پارهیی از حوادث را خفیفتر یا شدیدتر از اصل آن جلوه میدهد تا خاطرهاش را قابل فهم سازد.
پاسخ11 دیدگاه
پژوهش کوششی است برای یافتن بهترین راهحلهای ممکن در جهت حل مشکلات موجود در عرصههای مختلف زندهگی. هم چنین، پژوهش فعالیتی منسجم برای رسیدن به شناختی روشنتر از مفاهیم پیرامون ما است. در مجموع پژوهش راهی برای گسترش مرزهای دانش و گشودن افقهای تازه برای حال وآیندهگان است. یکی از عرصههایکه پژوهشگران زیاد به آن مصروف اند، تاریخ نویسی است. آورده اند که ارسطو تاریخ را علم نقل بیطرفانۀ وقایع جزیی میدانست؛ در حالی که روانشناسان در سراسر قرن بیستم روی ادراک و حافظه دست به پژوهش زدند. امبرتو اکو نویسنده و فیلسوف بزرگ ایتالیا تاریخ را دستمایه رمان نویسی قرار میدهد و تلویحاً یا صراحتاً تاریخ را معجون غریبی از تخیل، ساخت دهی و واقعیتها می داند. برای علاقهمندان به تاریخ، کاوش در کنه حقایق تاریخی، از مهمترین انگیزهها برای مطالعه محسوب میشود. بدیهی است اصولاً یک فکر، یک رویداد رفتاری یا یک اثر هنری را، با مطالعه تاریخ آن بهتر میتوان شناخت. به هراندازه یک رویداد مهیجتر و حساستر باشد، انسان به همان اندازه برای درک شفافتر آن مشتاق میباشد. جوینده حقایق تاریخی در اولین گامها با تاسف میبیند، منابع، گزارشهای متفاوتی را ارائه میدهند. از قدیم توجه به گزارش افراد شاهد ماجرا، با تامل بسیار صورت میگرفته است. قضات با تجربه در مییافتند، فرد گواه گاهی قادر نیست، تمام حقیقت را منتقل کند یا از لحاظ سلیقه آن چه برایش مهم جلو نمیکند که آن را تبلور دهد، موضوع فراتر از صادق و درستکار بودن گواه است. تایید میکردند که گواه از روی عمد نمیخواهد دروغ بگوید. تا همین چند دهه قبل مطالعات سیستماتیک روی این موضوع صورت نمیگرفت.
پاسخ11 دیدگاه
در جهان امروز ما تحقیق و پژوهش یکی محورهای اصلی پیشرفت و ترقی کشورها محسوب میشود و دانشمندان در مراکز پژوهشی گردهم میآیند در بارۀ مسایل گوناگون تحقیق مینمایند و یافتههای خویش را در اختیار دانشگاهها، نهادها، مدیران ارشد و رسانه ها قرار میدهند. تا به اساس یافتههای آنان طرحهای برای توسعه علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ووو ریخته شود. از برکت فنآوری مدرن مانند انترنت و نرم افزارهای گوناگون حتا دانشمندان قارهها با هم نزدیک شده، نظریات و یافتههایشان را شریک میسازند تا از تحقیقات آنها برای رشد علم و رفاه بشری استفاده گردد. سنجش سطح دانایی و اهمیت یافتهها به میزان تولید و مصرف اطلاعات و گسترش دانایی به دسترسی سریع و آسان به منابع علمی موثق وابسته است. دانستههای ما یا از طریق مطالعه منابع اطلاعاتی موجود حاصل میشود یا براساس پژوهشهایی که خود ما انجام میدهیم به دست میآید. اگر این دانستهها بر اساس نتایج پژوهشهای قبلی باشد در واقع به مصرف اطلاعات پرداختهایم و اگر مبتنی بر مشاهدات و تحلیلهای جاری باشد تلاش ما به تولید اطلاعات منجر شده است. بنابراین منبع اصلی تولید اطلاعات و دانش جدید در واقع حاصل فعالیتهای پژوهشی است که انجام می گیرد. یا به عبارت دیگر یکی آگاهی است و دیگر دانش و تفاوت میان این دو را اندیشمندان میگویند. دانستههای و اطلاعات ما آگاهی است. زمانی آگاهی به دانش مبدل میشود که متغیرها را به هم پیوند بدهیم و هرگاه پدیدۀ جدید یا هم پدیدۀ نسبی به وجود آید دانش میشود. پژوهش در هر موضوع، به هر شکلی و در هر سطحی که انجام شود تلاشی منسجم و نظاممند در جهت توسعه دانش موجود دربارۀ موضوعهایی است که با آنها سر و کار داریم.
پاسخ11 دیدگاه
اکنون پاکستان با وضعیت وحشتناکی در منطقه مواجه است. اگر به ته موضوع برویم، پاکستان از بدو تأسیس خود تا به امروز هیچ کاری جز شکنجه انجام نداده است. بریتانیا برای ترویج افراط گرایی بخش هایی از هندوستان بزرگ و افغانستان بزرگ را جدا کرد و از آن پاکستان را ساخت که خیانت بزرگی از سوی بریتانیای کبیر در این منطقه بود. سیاست آن زمان این بود که پس از خروج انگلیس ها از منطقه، برای حفظ منافع خود در منطقه یک کشور نایب را بجا بماند. از این رو بریده شدن بخشی از هندوستان و بخشی از افغانستان را ضروری دانستند و در پوشش اسلام و مسلمانان کشوری به نام پاکستان ایجاد شد. پاکستان کنونی ساخت انگلیس نه تنها لانهء تروریزم در منطقه است، بلکه تروریست ها را به جهان تربیت و صادر می کند. این کشور مشکلاتی را برای منطقه از جمله افغانستان، کشمیر، تاجکستان، ازبکستان، سوریه، فلسطین و چین ایجاد کرده است. در ابتدا پاکستان برای بقای خود این کار را می کرد، اما در نهایت خودش گرفتار آن شد. امروز پاکستان از همان گروه ها رنج می برد که با دستان خود ایجاد کردند. در چهل و پنج سال گذشته، افغانها قربانی پروژههایی بودهاند که توسط غرب ایجاد شده و توسط پاکستان اجرا شده است. به نظر می رسد پروژه کنونی داعش که توسط عربها، بریتانیا و امریکا برای بی ثبات کردن این منطقه ایجاد شده است، بار دیگر پاکستان را گرفته است. همانند گذشته در این پروژه نیز قربانیان افغان ها و به خصوص پشتون ها خواهند بود. زمان نشان خواهد داد که اجرای این پروژه چقدر طول می کشد و چند نفر کشته خواهند شد. لازم به ذکر است که پاکستان نیز در اجرای این پروژه آسیب خواهد دید. اگر آن را اجرا نکنند، پاکستان بدهکار خواهد شد و از گرسنگی خواهد مرد.
پاسخ11 دیدگاه
با توجه به اینکه افغانستان نزدیک به نیم قرن درگیر بحران و جنگهای داخلی است و با دو لشگرکشی از سوی شرق و غرب مواجه بوده است. سرمایه گذاری روی گروه های تروریستی بطور آشکار و پنهان ادامه دارد، عمده فعالیت های گروه های تروریستی فعلا در افغانستان و پاکستان است و بزودی شاهد گسترش این فعالیت ها در سطح منطقه و حتی فراتر از آن را خواهیم بود.
پاسخدر واقع من با نظر شما موافقم. بنابراین بازی ادامه دارد و مرد نمی داند باید چه کار کند. ابرقدرت های جهان می خواهند در افغانستان یک جنگ دائمی راه بیندازند و با آن می جنگند تا سال ها و سال ها این آتش باقی بماند. ما باید هوشیار باشیم، تا دنیا مرا با یک نام و نام دیگر به جنګ ندازه.
پاسخ11 دیدگاه
اینکه میزان رشد گروه داعش و القاعده در بعد از حاکمیت طالبان تا چه حدی بوده گزارشهای ضد و نقیضی وجود دارد اما آنچه که واقعیت دارد با توجه به بستر مناسب برای رشد گروه های تروریستی به قطعیت می توان گفت که این گروه ها در حال جلب و جذب نیروهای تازه نفس هستند و از این وضعیت به نفع خویش استفاده می کنند. در نبود یک دولت قدرتمند در کابل و شرایط اسفناکی که در افغانستان وجود دارد و تبعات این رشد را در سیر حملات تروریستی در پاکستان را ما شاهد هستیم و بیم همسایه های شمال افغانستان هم در این میان را نباید نادیده انگاشت. رازهای نهفته پیرامون گروه های افراطی و روند تمویل این گروه ها توسط کشورهای فرا منطقه ای می تواند بیانگر این واقعیت باشد که هنوز افغانستان بستر مناسبی برای ادامه جنگ های نیابتی است. از سوی دیگرمشکلاتی امنیتی که فراروی پاکستان قرار دارد و افزایش تنشهای سیاسی و امنیتی در این کشور می تواند به بروز جنگ داخلی در این کشور بیانجامد. نگاه قدرت های بزرگ به مسائل منطقه و رقابت های که وجود دارد، نشان می دهد که روند قدرت گیری گروه های تروریستی در بعد از طالبان تسریع شده است و آنچه که مورد ابهام قرار دارد گزارشهای ضد و نقیضی است که پیرامون قدرت گیری این گروه ها وجود دارد. روند شکل گیری و قدرت گیری گروه های افراطی و ستیزه جو که در راستای سیاست های خاص بعضی از کشورهای منطقه ای و فرامنطقه برای ادامه رقابت های نیابتی در افغانستان و منطقه، آینده امنیت و ثبات در منطقه را در معرض خطر قرار داده است و متاسفانه دامنه این رقابت ها به عرصه جهانی نیز کشانده خواهد شد و چالشهای بسیاری را برای امنیت و ثبات جهانی بوجود خواهد آورد.
پاسخ11 دیدگاه
فرآیند شکل گیری و قدرت گیری گروه های تروریستی در افغانستان و منطقه در حال تبدیل شدن به یک چالش بزرگ برای مردم افغانستان و کشورهای منطقه و حتی جهان است. دست های پیدا و پنهانی در این عرصه در کارند تا با استفاده از سازوکارهای گروه های تروریستی به ادامه رقابت های نیابتی در منطقه بپردازند اما روایت های متناقض پیرامون موجودیت و روند قدرت گیری این گروه ها وجود دارد. بعضی گزارش ها حکایت از گسترش فعالیت گروههای تروریستی تحت حاکمیت طالبان دارد و بعضی گزارشها حکایت از کاهش فعالیت های ترویستی گروههای مثل القاعده و داعش دارد اما اینکه واقعیت چیست ؟ پیداست که رسانه های کشورهای مختلف بنا بر منافع شان از این موضوع گزارش میدهند. توجیه عملکرد مثبت طالبان در سیر کنترل فعالیت های گروه های تروریستی هم در این راستا می تواند تحلیل شود اما آنچه که پیداست این گزارش های مغرضانه نمی تواند همه واقعیت های موجود در افغانستان را آشکارا بیان کند. یکی از فرماندهان بازنشسته آمریکا در این رابطه گفته است که پشیمانیهای بسیاری بابت تخلیه کابل دارم. فرانک مکنزی، فرمانده پیشین سنتکام که هنگام سقوط کابل فرماندهی نیروهای آمریکایی در افغانستان را برعهده داشت گفته است «پشیمانیهای زیادی» بابت تصمیم در مورد خروج از افغانستان دارد.او در مصاحبه اختصاصی با شبکه فاکس نیوز گفته است: «معتقدم که تاریخ خود در مورد تصمیم به خروج و چگونگی خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان به عنوان اشتباهی مرگبار قضاوت خواهد کرد.» ژنرال مکنزی گفته است او هنوز فکر میکند که «آمریکا باید در افغانستان نیرو داشته باشد» و او ارزیابیهای فرماندهان سنتکام در مورد رشد ظرفیت داعش در حمله به منافع آمریکا از داخل افغانستان را تایید میکند.
پاسخ11 دیدگاه
مردم تمام افغانستان فقیر هستند. باز در افغانستان مردم ولایت بدخشان از دیکر ولابت های کرده بشتر فقیر هستند . دیکر اینکه ولایت بدخشان معدنیات بشتر دارد اما از طرف حکومت بالای این معدنیات کار شروع نشده است که مردم ولایت بدخشان سرگرم کار باشد . هدف اصلی من از این موضع ذکر شده چیست ؟ مردم افغانستان چندین سال که در یک جنگ نامعلوم در گیر هستند آلت اصلی همین است که بیکار هستند هر گروهی که در افغانستان فعالیت خود را شروع کند به زود ترین فرصت مردم را در مقابل پول جلب وجذب می کند . برای مردم افغانستان از همه اولتر برای اطفال شان نان پیدا کردن مهم است این کی به حلال پیدا می کند یا به حرام مهم نیست چون مردم ما اکثریت بسیار بی سواد هستند ودر ضمن بیکار هم هستند مصروفیت هم ندارند از مجبورید هم دست به کار های نا مشروع می زنند .دولت فعلی افغانستان اگر می خواهد کی فعالیت های گروهی ترورستی را در افغانستان کم کند باید ذمینه کار را برای مردم خود فراهم کند . دولت امارت اسلامی از همه اولتر کرده کار ساختمانی را اجاز ه بدهید که بشتر مردم در این کار مصروف می شود جوانان ما که به خاطر پول پیداکردن رخ طرف یک گروهی ترورستی می کند به خاطر پول اگر کار برایش پید ا شود شاید همین کا را نکند . هر حکومت کی می خواهد در مقابل شان جبهی گیری صورت نگیرد باید به جوانان ما یا ذمینه کار و یاهم درس خواندان را مهیا بسازند . اکر به یک کارمند دولت مبلغ ۱۵۰۰۰ هزار افغانی معاش داده می شود بجای یک نفر دو نفر را استخدام کنند همین معاش را تقسیم دو نفر کنند که مردم مصروف کار شوند وا ز جنگ دست بیکرند .
پاسخ11 دیدگاه
حضور این گروه های تروریستی نه تنها برای مردم بادخشان، بلکه برای مردم سراسر افغانستان نگران کننده است. اگر جامعه جهانی مراکز این گروه های تروریستی را نابود نکند، افغانستان بار دیگر به مرکز تروریسم بین المللی تبدیل خواهد شد و جنگ های داخلی، قتل، انفجار و انتحاری و آدم ربایی آغاز خواهد شد که همچنان به دامن وطن خواهد افتاد. برای همه مردم سخت می شود ما امیدواریم که جامعه جهانی به این نکته توجه جدی داشته باشد و افغانستان دوباره مانند گذشته پور از خاکی نشود، ما هم انسان هستیم و حق زندگی داریم.
پاسخ11 دیدگاه